لحظه شهادت آخرین نفر
03 آبان 1395 توسط مادر پهلو شکسته
از پشت سر صدای رگبار بلند شد. نگاه کردم. چیزی دیده نمیشد. تنها جرقه گلولهها بود که از مقابل هم میگذشتند. لحظهای بعد صداها خوابید و جز سیاهی چیزی دیده نمیشد
گم شده بودیم. جاده فاو ام القصر پیدا نبود. تا چشم کار میکرد سیاهی بود. فرمانده جلوتر از ما… بیشتر »