روایتی از زنده به گور شدن رزمنده ۱۵ ساله
10 مهر 1395 توسط مادر پهلو شکسته
صدامیها مرا تا گردن زیر خاک کردند؛ آن روز باران هم میبارید و 4 ساعت اسیر گِل بودم؛ بعثیها مشروب میخوردند، سر مرا نشانه میگرفتند و میخندید.
به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، بارها از شکنجههای نیروهای صدام در جنگ تحمیلی عراق… بیشتر »