12 ساعت آتشین؛چگونه از تیر خلاص نجات یافتم؟
07 مهر 1395 توسط مادر پهلو شکسته
بسم الله الرحمن الرحیم
شب اول استقرارمان در سازمان انرژی اتمی «دارخوین» به داخل یکی از کانتینرها رفتیم. تاریک و کمی خنک بود. از طرفی هم روی زمینی که نشسته بودیم سخت و سفت بود. گمان میکردیم هیچ وسیله برای آنکه بتوانیم روی آن استراحت کنیم موجود نیست. اما… بیشتر »