روزهای آخر فقط در حال نوشتن بود خیلی خاکی و تو دار بود همش خنده رو لباش بود چند روز مونده بود که بابا بشه خیلی ذوق داشت حلما کوچولوشو ببینه. اما همش از یه کار نیمه تموم حرف میزد که باید انجام بده و بعد برگرده بالاخره کاری که باید میکرد رو انجام داد و… بیشتر »
در آخرین دیداری که با یکدیگر داشتیم پس از طلب حلالیت گفت : اگر لایق شهادت شدم و بنا شد تصویری از من منتشر کنی این جمله را کنار تصویر من بنویس: يا محسن قد اتاك المسي ء وقد امرت المحسن ان يتجاوز عن المسي ء انت المحسن وانا المسي ء بحق محمد وآل محمد صل على… بیشتر »