وصيت نامه شهيد اسد مراد بالنگ
بار خدايا اين بار كه ديگر مي دانم حتما شهيد مي شوم چون كه محمود رضايي را در خواب ديدم و گفت من خيلي وقت است كه منتظر هستم.
بسم الله الرحمن الرحيم
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
به كساني كه در راه خدا كشته مي شوند مرده مگوييد زيرا زنده و جاويد هستند و در نزد خداي خويش روزي مي برند.
خدايا مرا ببخش از گناهانم در گذر كه تو كريمي و تو رحيم هستي اي مهربانترين مهر بانها
با را لها سوي تو با چشم گريان آمدم با دلي افسرده و حا لي پريشان آمدم
گر بخواني يا براني كي روم از درگهت بنده ام من با اميدي نزد سلطان آ مدم
پرور د گارا من ز احوالم پشيمان آمدم سوي تو با حالي زار و چشم گريان آمدم
نا اميد از هر اميد جز عفو تو با صد اميد اي اميد نا اميدان آمدم
ربنا اغفر لنا قلوبنا بعد اذ هديتنا و هب لنا من لدنك رحمه انك انت الوهاب
بار پروردگارا دلهاي ما را بر باطل مايل مكن بعد از آنكه هدايت كردي ما را و ما از جا نب خويش رحمت فرست كه تو بسيار بخشنده اي.
بار خدايا اين بار كه ديگر مي دانم حتما شهيد مي شوم چون كه محمود رضايي را در خواب ديدم و گفت من خيلي وقت است كه منتظر هستم.
انا للله و انا اليه راجعون: همه از خداييم و با زگشت همه به سوي اوست.
خدا يا تو خودت شا هد هستي كه من در اين راه كه جهاد در راه تو است آگاهانه انتخاب كردم و چون امام ما تكليف كردند و وظيفه دانستم كه در اين راه كه جهاد در راه توست شركت كنم و در برابر دشمنان دين تو بجنگم و خدايا مرا عفو نما و گناهانم را ببخش و شهادت را در اين راه كه جهاد در راه توست نصيبم گردان و اين همان راهي است كه سا لار شهيدان حسين عليه السلام در مقا بل دشمن تن به ذلت نداد و در اين راه به شهادت رسيد و خدايا تو خودت شاهد هستي كه من هم خيلي مشتاق ديدار او هستم و در اين راه با دشمنان دين او مي جنگم و تن به ذلت نخواهم داد و به شهادت خواهم رسيد و خدايا اميد وارم كه مرا عفو نما يي و به اين آرزويم برسم و رسو ل الله (ص) مي فرمايد : درهاي بهشت زير سايه شمشير ما ست و به فرموده حضرت علي (ع) جهاد در رحمت الهي است كه تنها بر روي بند گان ويژه خدا وند باز مي شود و ثمره اين راه جهاد بهشت است و به قو ل شا عر يكي درد و يكي درمان پسند د يكي وصل و يكي هجران پسند د من از درمان و درد وصل هجران آنچه پسندم كه جا نان پسند د
از كليه كساني كه در طول عمر با آنها آشنا يي داشته ام و كساني كه اين وصيت نامه من گناه كار و روسياه را مي خوانند طلب آمرزش مي كنم و اميدوارم كليه كساني كه هر حقي در گردن اين گناهكار دارند مرا ببخشند زيرا بنده گناهكار با دست خالي مي روم با كو له باري پر از گناه مي روم .
پدرم و مادرم از اينكه نتوا نستم براي شما فرزند خوبي باشم مرا ببخشيد و مرا حلال كنيد و اميدوارم كه وقتي خبر شهادت فرزنداتان را شنيديد خوشحال شويد از اينكه فرزند شما در راه دين شهيد شده و دعا كنيد خداوند مرا جز شهداي كربلا قرار دهد اگر جنازه ام به دست شما رسيد كفنم در كيفم است و جنازه ام در بهشت زهراي كوهدشت دفن كنيد و يك دست لباس فرم پاسداري در قبرم بگذاريد و مرا فراموش نكنيد هميشه بر سر قبرم بياييد و خداوند به شما صبر عنايت كند در برابر مصيبت ها و اين را بدانيد كه خداوند با صابران است .
برادرانم و خواهرانم اميد وارم شما تك تك مرا حلال كنيد و هر حقي كه در گردن بنده داريد حلال كنيد و مرا ببخشيد .
همسرم از اينكه در طول اين مدت در عقد من بودي و نتوانستم براي شما همسر خوبي باشم مرا ببخشي و حلالم كن و زينب گونه باش و چون كوه استوار باش و هميشه حجاب را فراموش نكن باز هم تا كيد مي كنم حتما مرا حلال كن .
پيام براي امت شهيد پرور اين است هميشه جبهه ها را پر كنند . امام نعمتي است كه خداوند به ملت ايران عطا كرده قدر اين نعمت را بدانيد.
والسلام
در پا يان كسي براي من سياه نپو شد و كليه دارايي و اموالم متعلق به مادرم است كسي حق دخالت در آن را ندارد.
والسلام عليكم اسد مراد با لنگ
درباره شهید
شهید اسدمراد بالنگ در حوالی ظهر یک روز بهاری در سال 1342 در شهر کوهدشت از یک خانواده مذهبی متولد گردید.
ایشان در زمان راهپیمایی های زمستان 1357 چهارده ساله و کلاس اول راهنمایی بودند و همپای دیگر دانش آموزان در راهپیمایی و تظاهرات خیابانی شرکت داشتند،بعد از انقلاب هم وارد پایگاه های مقاومت شبانه شد و زمان جنگ تحمیلی هم همراه عموم مردم به جبهه رفت.
اولین عملیاتی که این شهید شرکت داشتند عملیات طریق القدس بود که به فتح بستان انجامید.که پس از آن به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کوهدشت درآمده و در اکثر عملیاتها شرکت داشتند از جمله عملیات فتح المبین،بیت المقدس،رمضان،محرم،والفجرها،عاشوراها،
کربلاها و سمت مسئول بهداری گروهانها و گردانها رو بعهده داشت.
آخرین عملیاتی که شرکت داشتند عملیات کربلای 5 بود که عاقبت ایشان به شهادت انجامید.
از جمله دوستان این شهید ، شهیدان احمد دارابی،علی حاتمی،محمود رضایی،علی محمد کوشکی،حجت اله سرتیپ نیا،فیروز سرتیپ نیا،حمید سوری،سعادت قبادی و تعداد زیادی دیگر از خیل شهیدان.
ايشان چند ماه قبل از شهادت عقد نمو دند البته به سفا رش خانواده و دوستان . هر موقع مي گفتيم خوب عروسي كن با خنده مي گفت اگر عمري بود بعد از پيروزي. يك روز گفت من عقد نمو ده ام تا دينم كامل گردد . دوستان نقل مي كنند كه ايشان مورد علا قه فرماندهي لشگر ،تيپ ، گردان بوده است .
بارها اتفاق افتاده است که افراد تحت فرماندهی ایشان از رعایت اصول زیردستی ایشان تعریف کرده و ایشان را ستوده اند.
به مسئولین مملکتی عشق می ورزید و علاقه خاصی به حضرت امام(ره) داشت و حضرت امام را به مثابه یک نعمت بزرگ میدانست که خدا به این ملت هدیه کرده بود.
آخرالامر در عملیات کربلای 5 سحرگاه روز 27 دیماه 1365 در حوالی کارخانه پتروشیمی بصره مورد اصابت تیربارهای خصم کافر از ناحیه پهلو قرار گرفت و دوروز بعد جسد مظلومش در حالی که کوهدشت خالی از سکنه شده بود و از دست بمب باران وحشیانه صدام به بیابانها پناه برده بودند در قبرستان بهشت زهرای کوهدشت تدفین گردید و به خاک سپرده شد.
یادش گرامی باد
رزمنده لرستانی که با پای برهنه رفت . . .
منبع:http://farmande.blogfa.com