فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

شهید چهره‌قانی «معرکه شرف و افتخار»

08 مهر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

شهید چمران «معرکه شرف و افتخار» را درباره نحوه‌ شهادت شهید چهره‌قانی می‌نویسد و می‌گوید: شهید چهره‌قانی در معرکه‏‌های سخت خرمشهر و سپس کردستان، از پاوه تا سردشت، همه‏ جا پیش‏قراول بود.



اکبر چهره‌قانی در سال 1337 در سوم شعبان مصادف با شب تولد امام حسین(ع) به دنیا آمد. پس از اخذ دیپلم تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به انگلستان برود. حتی محل سکونتش در شهری که می‌خواست به تحصیل بپردازد را هم اجاره کرد و کرایه آن را پرداخت. هم‌زمان با عزم اکبر برای رفتن به انگلستان، حرکت‌های انقلاب شروع و اوج گرفت. لذا در آخرین لحظات از رفتن منصرف و مبارزه با طاغوت را بر تحصیل بر انگلستان ترجیح  داد و گفت تا پیروزی انقلاب اسلامی این آب و خاک را ترک نخواهم کرد.

پس از پیروزی انقلاب! عشق به اسلام و انقلاب او را در مسیر دیگری قرار داد و جزء اولین گروهی بود که به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و توسط شهید چمران تحت تعلیمات خاص نظامی قرار گرفت. در واقع از نخستین افرادی بود که به فراگیری فنون نظامی و سپاهی‏گری در نوروز سال 1358 در پادگان امام علی(ع) (سعدآباد سابق) زیر نظر دکتر چمران همت گماشت. دکتر چمران چند دوره جوانان علاقه‌مند را در این پادگان در زمره اولین گروه‏‌های سپاه آموزش داد و معدودی از آنان که در قید حیاتند هنوز هم خاطرات خوش روزهای آموزش را به یاد دارند.

سپس وارد نیروی ویژه نخست‌وزیری شد و از آن طریق در اغلب جنگ‌های کردستان به همراه دکتر چمران شرکت جست تا اینکه جنگ تحمیلی آغاز شد و اکبر روز 7 مهر 1359 به همراه شهید دکتر چمران به خوزستان (اهواز) رفت و رزمش را با دشمن در ستاد جنگ‌های نامنظم آغاز کرد. همرزمان او از رشادت‌ها و شجاعت‌هایش سخن‌ها گفته‌اند.

سرانجام اکبر، شب تاسوعا در حمله نیروهای اسلام برای شکست محاصره سوسنگرد به همراه دکتر چمران، در پرخطرترین محور در حالی که در محاصره تانک‌های دشمن قرار گرفته بودند و طی آن دکتر چمران از ناحیه پا مجروح شد، در دفاعی دلیرانه در مقابل دشمن ایستاده و از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت. بدین ترتیب شب تاسوعای حسینی (26 آبان 59) در کنار دکتر چمران همانند علی‌اکبر امام حسین(ع) مزد مجاهدت خود را از خداوند متعالی گرفت و به فوز عظیم شهادت نائل آمد.




معرفی شهید

شهید اکبر چهرقانی
نام پدر: حیدر
تاریخ تولد: 1337
تاریخ شهادت: 28/8/59   
محل شهادت: سوسنگرد
محل دفن: تهران

اكبر چهره‏قاني، يكي از فرزندان برومند انقلاب اسلامي، از نخستين افرادي بود كه به فراگيري فنون نظامي و سپاهي‏گري در نوروز سال 1358 در پادگان اما علي(ع) (سعدآباد سابق) زيرنظر دكترچمران همت گماشت. دكترچمران چند دوره جوانان علاقمند را در اين پادگان در زمرة اولين گروه‏هاي سپاه آموزش داد و معدودي از آنان كه در قيد حياتند هنوز هم خاطرات خوش روزهاي آموزش را بياد دارند.

اكبر چهره‏قاني در خوزستان، در نبرد با ضدانقلاب و عوامل نفوذي رژيم عراق و كنترل مرز وهمچنين در كردستان پس از حماسه پاوه در معيت دكترچمران بود و زماني كه تجاوز ارتش بعثي عراق به سرزمين ميهن اسلامي آغاز شد بازهم او در كنار دكترچمران به خوزستان  رفت و از ياران نزديك او بود و در روز حماسه آزادسازي سوسنگرد با آنكه دكترچمران  به او دستور بازگشت داده و مي‏خواست به تنهايي بسوي سوسنگرد و مقابله با دشمن بپردازد، ولي اكبر بازنگشت و همچنان همراه دكتر چمران به پيش تاخت. تا آنكه در محاصره خطرناك دشمن درحالي كه تها مانده بودند، به شهادت رسيد و اين شهادت براي دكتر چمران بسيار سخت بود، بگونه‏اي كه در رثاي اين شهيد، دست‏نگاشته زيبايي نوشت كه آن را «انساني آزاده» ناميده‏ايم.


یادداشت شهید چمران در رثای شهید اکبر چهره‌قانی

اکبر چهره‏‌قانی، از نخستین افرادی بود که به شهیدچمران پیوست و در روز حماسه آزادسازی سوسنگرد با آنکه دکتر به او دستور بازگشت داده بود، بازنگشت و همچنان به پیش تاخت تا آنکه در محاصره دشمن درحالی که تنها مانده بودند، به شهادت رسید. این امر برای دکتر بسیار سخت بود، به گونه‌ای که در رثایش، متن زیبای زیر را نوشت:
«در دنیا آدم‏‌هایی هستند که به ظاهر زنده‌اند، نفس می‏‌کشند، راه می‏‌روند، حرف می‏‌زنند، زندگی می‌‏کنند؛ اما در حقیقت اسیر دنیا، برده زندگی و ذلیل حوادث هستند؛ از خود اراده و اختیاری ندارند، آلت بلا اراده عوامل طبیعت‌اند، درمقابل مرگ وحشت‏زده و زبون‌اند،‌ برای آنکه زندگی کنند. آنچنان به ذلت و اسارت تن درمی‏‌دهند و در قفس احتیاجات کثیف مادی اسیر می‏‌شوند و قیود و حدود مادی مثل تار عنکبوت آنچنان آنها را اسیر و برده می‌‏سازد که در میلیون‏‌ها و میلیاردها مردمی که همه روزه به دنیا قدم می‌‏گذارند و زندگی می‏‌کنند و می‏‌روند، از همین قماشند.

بر اعمال آنها هیچ نتیجه‏ ای مترتب نیست، هیچ تأثیری بر عالم وجود ندارند، اگرچه زندگی می‏‌کنند ولی مرده‌اند، بین زندگی و مرگ آنها تفاوتی وجود ندارد. اینان برای آنکه نمیرند، آنقدر خود را کوچک می‏‌کنند که گویا مرده‌‏اند؛ همیشه تسلیم قیود ذلت‏‌بار و شرایط ننگینی هستند که زندگی بر آنها تحمیل می‏‌کند. آنها شرف و حیثیت خود را می‏‌دهند، شخصیت و ارزش انسانی خود را فدا می‏‌کنند، روح خود را از دست می‏‌دهند، حیات حقیقی خود را نابود می‏‌کنند تا زندگی مادی جسد را تأمین نمایند، مانند کرمی که در لجن می‏لولد و خوش است که بوی تعفن ننگ و ذلت و پستی را استشمام می‏‌کند و با ننگ و ذلت نفسی می‏‌کشد

اما انسان‏‌های آزاده ممکن است کوتاه زندگی کنند؛ ولی تا آنجا که زنده هستند، براستی زندگی می‏‌کنند و به اختیار خود نفس می‏‌کشند، سرور و آقای حیات خود هستند، از کسی و چیزی نمی‏‌ترسند، محکوم اراده دیگری نیستند، دیگران تسلیم او هستند، محیط تحت تأثیر اراده او قرار می‏‌گیرد، خواسته او در همه‏ جا جاری می‌‏شود. تا زنده است به‌ راستی زندگی می‏‌کند،‌ از مرگ نمی‏‌ترسد، هیچ‏ چیزی آزادی او را محدود نمی‏‌کند، هیچ عاملی حتی مرگ او را ذلیل و زبون نمی‏‌نماید و هنگامی که مرگ فرا رسید، با کمال افتخار و شرف آن را می‏‌پذیرد و زندگی پر ثمر دیگری را شروع می‏‌کند. رمز قدرت و شخصیت او در همین جاست که اسیر زندگی نیست، به خاطر زندگی حاضر نیست که شخصیت انسانی خود را از دست بدهد و از نظر روحی بمیرد.

انسانی می‏‌تواند زندگی حقیقی داشته باشد که اسیر و برده زندگی نگردد، هیچ‏ چیز حتی خود زندگی، او را به قید و بند اسارت و ذلت نکشاند،‌ آزاد و مختار باشد و تا وقتی که زنده است، با افتخار و شرف زندگی کند و هنگامی که مرگ فرارسید، آن را با آغوش باز بپذیرد که خود مبدأ حیات اخروی و تکامل بزرگتر و مهمتری است. این انسان تا وقتی که زنده است، به‌راستی زندگی می‏‌کند، آقا و سرور خود می‏‌باشد، از موجودیت خود ذلت می‏‌برد و جسم مادی او وسیله‌‏ای برای روح او و شخصیت انسانی اوست، و چون از مرگ نمی‏‌ترسد قدرتمند است و دیگران در مقابل اراده او تعظیم می‏‌کنند… .

از پاوه تا سردشت، همه‏ جا اکبر پیش‏قراول بود

نگارنده : fatehan1

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: وصیت نامه شهدا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

 << < مرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • زفاک
  • نویسنده محمدی
  • نور الدین

آمار

  • امروز: 65
  • دیروز: 127
  • 7 روز قبل: 722
  • 1 ماه قبل: 11979
  • کل بازدیدها: 257609

مطالب با رتبه بالا

  • مروری برزندگی شهید علی بیگی (5.00)
  • گوشه ای از خاطرات شهداء (5.00)
  • هر وقت که راه کربلا باز شود(از خاطرات شهید علیرضا کریمی ) (5.00)
  • امر به معروف ( از خاطرات شهید حاج رضا فرزانه ) (5.00)
  • حج وتولدی دوباره ( ازخاطرات شهید آوینی ) (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس