خاطراتی از تفحص از محمد احمدیان
13 تیر 1395 توسط مادر پهلو شکسته
سم الله الرحمن ارحیم
از صبح تا ظهر ،هفت شهید کشف شد. رمز حرکت آن روز امام رضا (ع) بود،
یا امام هشتم . حتما شهیدی دیگری نیز کشف می شود ،اما خبری نشد . خبر رسید امام جماعت
مسجد امام جعفر الصادق (ع) در شهر العماره عراق ،نزدیک به صدوپنجاه پیکر را آورده
است . به ما تحویل دهد. موجی از شادی در بین بچه ها حاکم شد . سرقرار رفتیم .
اجساد داخل یک کانتینر بود . یکی یکی آنها را از ماشین پیاده کردیم ، اما همه
اجساد عراقی بود که خودمان کشف کرده و تحویلشان داده بودیم وآنها هم اجساد را مخفی کرده
بودند و به خانواده هایشان تحویل نداده بودند
ازبین آن همه جسد عراقی ،پیکر یک شهید کشف شد باهفت شهید کشف شده
صبح ،شد هشت شهید .جالب بود ،اما ازآن جلب تر نوشته پشت لباس آن شهید بود <یامن معین الضعفا>منبغ:
کتاب تفحص خاطراتی از محمد احمدیان
برای شادی روح شهیدان صلوات