فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

وصیّت نامه شهید حسن نوفلاح

17 تیر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

منم بنده ذلیل و ناتوان درگاهت میدانم که مرا دوست داشتی و با اینکه توبه ام را شکستم باز با روی باز و گشاده مرا پذیرفتی و به من لطف کردی که مرا به این مکان مقدس آوردی و زبانم را به حمدو ثنای خود آشنا ساختی و باطنم را به دوستی خود آشنا کردی و علاقه ام را به چهارده معصومت افزون کردی زبانم را به ذکر و دعا به در گاهت آشنا نمودی و مرا در راهی که در پیش داشتم ثابت قدم گردانیدی

بسمه تعالی

آنکس که تورا شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هردوجهانش بخشی
دیوانه تو هردو جهان را چه کن

ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون …وذلک هوالفوز العظیم
توبه 111
همانا خداوند جان و مال مومنین را به بهای بهشت از ایشان خریداری نموده که در راه خدا جهاد می کنند سپس می کشند و خود کشته میشوند…. واین سعادت پیروزی عظیمی است.

ای گشایش بخش دلهای پرغم و اندوه و ای پناه بخش هر ناکام و بیکس و بی پناه بار دیگر به درگهت روی آوردم باردیگر حیران و سرگردان به درب خانه تو آمدم نادم و منکسر ، پشیمان آمده ام زیرا در طاعت تو که امر کردی من کوتاهی نمودم و سهل شمردم بعصیان پرداختم و چنانکه باید و شاید بطاعت تو قیام نکردم و از اینکه تو مرا از گناهان و معصیت ها نهی می کردی و من بازهم به انجام آن اصرا می کردم و دیگر اینکه نعمت های بیشمارت را در اختیار من قراردادی و من در شکر آن کوتاهی کردم، خوبیم را میخواستی ولی من به خودم ظلم کردم و تو مرا صدامیزدی ولی من از تو دور میشدم و آنقدر رحمت و احسان تو زیاداست. بارالها تو چقدر رحیمی که مرا به خود نزدیک کردی که توبه من گناهکار که محبوب و پسندیده تو است قبول کردی.
بارالها بارها لبیک گفتم و در این مکان مقدس در این جایی که از هرنقطه ای به تو نزدیک تر است قدم نهادم و لی گویا خالصانه نبود که نپذیرفتی.
ومن ای خدا بنده ضعیف و درمانده توام که مرا امر فرمودی برای انجام حوائج و رفع مشکلات بدرگاهت دعا کنم من هم امرت را اطاعت کردم و بحضورت بخاک ذلت و عبودیت افتادم.

منم بنده ذلیل و ناتوان درگاهت میدانم که مرا دوست داشتی و با اینکه توبه ام را شکستم باز با روی باز و گشاده مرا پذیرفتی و به من لطف کردی که مرا به این مکان مقدس آوردی و زبانم را به حمدو ثنای خود آشنا ساختی و باطنم را به دوستی خود آشنا کردی و علاقه ام را به چهارده معصومت افزون کردی زبانم را به ذکر و دعا به در گاهت آشنا نمودی و مرا در راهی که در پیش داشتم ثابت قدم گردانیدی و از اینکه به تو فیق نیکو کاری برگماردی و به کار ثواب و عمل صالح ….. و پایداری نمودی شکر الله ، تویی که از عطا و بخشش خود به خلق ، پاداش و … نمی خواهی و میدانم که اگر می خواستی عذابم کنی و به کیفر گناهان زشتم … مقتضی عدل تو استحقاق داشتم و از اینکه از تمامی تقصیرات و لغزش هایم درگذشتی از رحمت بی منتهایت بود .

ای امت مسلمان ایران به درگاه احدیت دست بلند کرده و از خدای بخواهید که از عمر ما کم کرده و به لحظه لحظه های عمر این خورشید تابان و این پیرجماران و رهبر عزیزمان امام خمینی بیفزاید و از خدا بخواهید که زیان را از دین ما رفع کند و بر دنیای ما مقررگرداند که زیان دنیا از بین رفتنی است و چندان مهم نیست زیرا زیان آخرت طولانی و باقی است و خدا بخواهید که ضرر اخروی بر شما وارد نیاورد هرچند به دنیایتان ضرر و زیان فاحشی رسد و مالتان و خانواده تان همه از بین برود بازهم به شکر گزاری خدا مشغول شوید و خلاصه آخر کار را اهمیت دهید و زیان دنیا را به چیزی نشمارید و کاری که رضا و خشنودی خداست به هر کاری که هوای نفس و قهرو خشم خداست مقدم شمارید و برای رضای خدا و خلاف هوای نفس کوشید و همیشه در تعارض حق و باطل طرفدار حق و مخالف باطل باشید و بدانید که خدا از ضعیف ترین مرتبه ما را به عزت و قدرت میرساند و از خدا بخواهیم و بکوشیم که با یاری او قوه و قوت خود را به راه اطلاعت و بندگی و معرفتش صرف کنیم نه راه عصیان و ظلم به خلق خدا تا درنتیجه به پاداش نیک و سعادت و بهشت ابدی نائل شویم انشاء الله و از خدا طلب کنیم که با رحمت خود رفتار کند نه با عدل خود بدانید که هیچ دری جزء درگاه رحمت خدا بر روی خلق باز نیست و ای شما منافقین کور دل که دل امیر مومنان علی ( ع ) را شکستید و یاران امام خمینی را از ما گرفتید شما ازاین بارسفر چیزی جزء خفت و خواری با خود حمل نمی کنید و بدانید که دل رنج کشیده مادران شهید داده و خواهران برادراز دست داده همیشه بر شما لعنت و نفرین خواهد فرستاد.

و ای سالارشهیدان حسین بن علی ( ع ) خیلی دوست داشتم که به زیارت قبرشش گوشه ات می آمدم و خاک کربلا را مرحم دردهایم می کردم ولی پروردگار مرا به پیش خود فراخوانده و امیدوارم که زیارت دیدن خودت در آن دنیا نصیبم گردد.
مهدی جان (عج) چقدر دعا کردم که آن روی ماهت را ببینم و امیدوارم که آخرین لحظات عمرم آن رویت که نمی شود آن را به چیزی تشبیه کرد ببینم آقا جان شفیع و واسطه باش میان ما و خدا.

…دوستان و آشنایان اتحاد و همبستگی خود را هرچه بیشتر کنید و به آیه واعتصموبحبل الله جمیعا ولا تفرقوا عمل کرده و بدانید که تنها راه سعادت است در جبهه ها هرچه بیشتر با حالت روحانی و عرفانی و معنوی شرکت کنید و هدف شهید شدن را کنار گذاشته و به نیت کشتن و در هم کوبیدن دشمن به پیش روید که در این میان اگر شهادت سراغتان آمد الحمدالله و اگر هم زنده و پیروز برگشتید بازهم الحمدالله .

در خاتمه پدر و مادر عزیزم اگر در امر حق اولاد و والدین کوتاهی کردم مرا ببخشید و از احسان نیکویی که شما عزیزان در حقم نمودید تشکر کرده و از خدا می خواهم که در مقابل زحمت و تربیت من به شما جزای خیر و صبر عطا بفرماید و با اکرام و احسانتان و اجر و توانتان بیفزاید و از زحمتهایی که در محافظتم در دوران کودکی کشیدید و تا به اینجا رسانیدید سپاسگزاری می کنم و بدانید که اگر شهادتم مورد قبول حق واقع شود حتماً اولین کسانی که شفاعت خواهم کرد شما ها خواهید بود و تا دلتان می خواهد برایم گریه کنید زیرا گریه بر شهید شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح اوست و بدانید و خوشحال باشید که خمس فرزندانتان را در راه اسلام داده اید و برادران و خواهرانم را تشویق کرده که در این راه ثابت قدم باشند و از دعاگویی به جان امام خمینی و کمک به جبهه ها و عیادت از مجروحین کوتاهی نکنید و حتماً زیاد به بهشت زهرا ( س ) بروید و به یاد شب اول قبر و فشار و تاریکی داخل آن بیافتید .

و برادران و خواهرانم از اینکه چند سال شمارا اذیت کردم و حق برادری را خوب ادا نکردم شرمنده ام و مرا حلال کنید و از تمام دوستان و آشنایان که در حق شان بدی کردم حلالیت می طلبم و دعا کردن را از یاد نبرید و توبه را از یاد نبرید و مبادا زبانتان را به دروغ و غیبت عادت دهید و اگر کسی طلبی دارد بیاید و بگیرد و اگر از کسی طلبی دارم به خودش می بخشم و از جایی چیزی قبول نکنید.

17/11/61 ساعت 2 نیمه شب
پادگان دوکوهه

درباره شهید

نام:حسن نوفلاح
نام پدر: علي
تاریخ تولد: 1340/12
مدرک تحصیلی: دیپلم
محل شهادت: فکه
تاریخ شهادت: 1361/11/24
گلزار شهید: بهشت زهرا(س) تهران
مزار شهید: قطعه: 28, رديف: 85, شماره: 2

به نقل از یکی از آشنایان شهید:
این شهید مربی تیم ملی واترپلو جمهوری اسلامی ایران
عضو و کاپیتان تیم ملی والیبال جمهوری اسلامی ایران
قهرمان چندین دوره مسابقات کشوری در رشته شنا بوده است.

عکس

 

 

منبع : سایت فاتحان

 نظر دهید »

وصیت نامه شهید حسین کاشانی

17 تیر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

خدایا، این قطره ای از اقیانوس بیکران نعمت هایی است که تو به من دادی که فکر، قدرت تصور آنها را در ذهن ندارد و قلم قدرت نگاشتن آن‌را. اما از این طرف من با این همه نعمت چه کرده‌ام؟ آیا در آن جهتی که باید استفاده کنم استفاده کرده‌ام؟ نه، نه هرگز! خدایا چه کنم؟ آیا مرا با این حال قبول می‌کنی یا نه ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

«یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم. تؤمنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون.» (سوره صف/ آیات ۹ و ۱۰)

اشهد ان لاالله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیاً حجه الله.

بار خدایا، شهادت می دهم که تو یکتایی و بی همتا، تو خالقی ، تو قادری ، تو حی و قیومی، تو الله احدی، تو الله الصمدی، تو لم یلد و لم یولدی و تو لم یکن له کفواً احدی. بار خدایا، به مخلوق ضعیف خود رحم کن، به این عبد روسیاه رحم کن، نکند با عدالتت با او رفتار کنی، بار خدایا، خجل زده و شرمگینم از اینکه با کوله باری از گناه و معصیت به پیش تو می آیم. یک عمر در غفلت و خواب به سر بردم و نپنداشتم که تو نظاره گر اعمال منی، تو جز نافرمانی چیز دیگر از من ندیدی.

بار خدایا! تو چه نعمت هایی را به من دادی که من شایستگی و لیاقت آنها را نداشتم. از میان ادیان کامل ترین دین را برای من قرار دادی؛ یعنی اسلام و از میان فرق اسلام، شیعه را و از میان فرق شیعه، شیعه دوازده امامی را و از آن میان خط ولایت و خط اصیل اسلام و خط امام را و از میان زمان ها، زمان انقلاب اسلامی ایران را، و در این زمان بهترین سنین را انتخاب کردی؛ یعنی جوانی را، و از میان رهبرهای دنیا بهترین رهبر را به من عطا کردی؛ سیدی از ذریه رسول الله و از سلاله حسین-علیه السلام-یعنی امام امت مدظله العالی، از میان مشاغل بهترین شغل را که همان شغل رسول خدا بود(یعنی طبیب روحها، روحانیت) از میان مکانها بهترین مکان را ، مکانی که محل عبور ملائک خدا و اولیای خداست یعنی قم و از میان خانواده ها بهترین خانواده، یعنی خانواده شهید پرور، و از میان مرگها بهترین مرگ را یعنی کشته شدن در راه خودت را انتخاب کردی.

خدایا، این قطره ای از اقیانوس بیکران نعمت هایی است که تو به من دادی که فکر، قدرت تصور آنها را در ذهن ندارد و قلم قدرت نگاشتن آن‌را. اما از این طرف من با این همه نعمت چه کرده‌ام؟ آیا در آن جهتی که باید استفاده کنم استفاده کرده‌ام؟ نه، نه هرگز! خدایا چه کنم؟ آیا مرا با این حال قبول می‌کنی یا نه ؟ اگر قبولم کنی شرمنده و سرافکنده‌ام! با چه رویی می‌توانم به جنت تو داخل شوم؟ زیرا جنت تو بالاتر از آن است که شخصی گناهکار همچون من وارد آن شود و اما اگر قبولم نکنی کجا روم؟ اما وقتی به‌یاد سخن امام چهارم -علیه السلام- می افتم مقداری آرامش خاطر برایم حاصل می‌شود: مولای، اذا رایت ذنوبی فزعت و اذا رایت کرمک طمعت.

هرگاه به خطای خودم متوجه می‌شوم، ترس و هراسی مرا فرا می‌گیرد و چون به کرم و جود تو نظر می‌کنم، امیدواری پیدا می‌کنم.

سلام و درود بیکران بر شما خانواده ام و سلام بر تو ای پدر بزرگوارم، تو بر گردن من خیلی حق داری.
تو زحمتها کشیدی و عرقها ریختی و رزق حلال برای ما به‌دست آوردی که وجود ما با نانی حلال رشد کند. دستهای پینه بسته تو گواهی برآن می‌دهد. من دستهای تو را می بوسم و گرد لباس تو را سرمه چشم خود می‌کنم. پدر جان! هر چه بدی از من دیدی مرا ببخش و برایم طلب مغفرت نما و شبهای جمعه قرآن را فراموش نکن.
اما تو ای مادر مهربان! هیچ ناراحتی به‌خود راه نده که فرزندانت در راه اسلام به شهادت رسیده اند. این بسی مایه افتخار است.

والسلام

کوچک شما- حسین کاشانی

درباره شهید

شهید بزرگوار حسین کاشانی در سال ۱۳۴۲ در شهرستان پیشوا به دنیا آمد،حسین از همان کودکی عاشق روحانیت بود و در نمایش هایی که بازی می کرد همواره نقش روحانی را برمی گزید، پس از اخذ دیپلم وارد حوزه علمیه خوانسار و سپس حوزه علمیه قم شد و با شروع جنگ به فرمان امام (ره) لبیک گفت و به جبهه رفت.

این شهید بزرگوار آنچنان به جبهه علاقه داشت که بلافاصله پس از مراسم نامزدی اش به جبهه بازگشت و سرانجام در جریان دفع حمله دشمن در ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۳۶۵ در فکه به شهادت رسید و به دیدار برادرش محمد که سال ۱۳۶۲به شهادت رسیده بود، شتافت.

عکس

 

 

 

منبع : سایت فاتحان

 نظر دهید »

وصیتنامه شهید محمد امین احمدی

17 تیر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

خواهرانم! حجاب اسلامی را رعایت کنید. برایم گریه نکنید لباس سیاه نپوشید و اگرگریه می-کنید برای مظلومیت امام حسین (ع) گریه کنید.

ما هر چه داریم از اسلام است و کسی که اسلام دارد از هیچ قدرتی بیم و هراس ندارد. از تمام اقشار مردم خواهشمندم که ادامه دهنده راه امام حسین(ع) باشند. که راه حقیقت و ابقا حقوق مسلمین است. از مردم عزیز خواهشمندم که زیر بار ظلم و ستم نروند، به همین دلیل باید تا آخرین قطره خونمان، حقمان را از ظالم بگیریم و ظالم را هر کسی که باشد ریشه کن کنیم. زیرا می¬خواهیم این انقلاب زمینه ساز حکومت مهدی (عج) باشد. خواهرانم! حجاب اسلامی را رعایت کنید. برایم گریه نکنید لباس سیاه نپوشید و اگرگریه می-کنید برای مظلومیت امام حسین (ع) گریه کنید.

درباره شهید

زندگینامه شهید محمد امین احمدی

در سال 1350 در روستای دالان عمویی جاوید از توابع شهرستان ممسنی، چشم به جهان گشود. در دوران طفولیت پدرش را از دست داد و تحصیلات را با مشکلات زیاد و توام با فقه تا کلاس پنجم ابتدایی ادامه داد. با توجه به مشکلات مادی که گریبانگیر خانواده¬اش بود مجبور به ترک تحصیل شد. در مدرسه بسیج این علاقه افراد نسبت به امام خمینی (ره) بود که همه را دور هم جمع و در قالب بسیج مردمی شکل داده بود. پس از اعزام در سال 1361 به منطقه جنگی تا سال 1365 بارها حضور خود را در دفاع از خاک ایران اسلامی اعلام کرد. در جبهه دلاوری خضوع‏، خشوع، و صبوری¬اش شهرت خاصی داشت. سر انجام در سال 1365 در عملیات کربلای چهار به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پس از شهادت در حدود 20 روز پیکر پاکش در منطقه عملیاتی در زیر آتش دشمن باقی ماند. زمانی که عملیات کربلای پنج توسط رزمدگان اسلام با موفقیت به پایان رسید جنازه مطهرش به شهر نورآباد انتقال یافت و در گلزار شهدا به خاک سپرده شد.

نام:محمد امین
نام خانوادگی:احمدی
نام پدر:محمدرفیع
شماره شناسنامه:544
تاریخ تولد:1350/06/06
تاهل:مجرد
محل شهادت:شلمچه
تاریخ شهادت :1365/10/04
محل تولد:نورآباد(فارس)

عکس

 

منبع : سایت فاتحان

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 1088
  • 1089
  • 1090
  • ...
  • 1091
  • ...
  • 1092
  • 1093
  • 1094
  • ...
  • 1095
  • ...
  • 1096
  • 1097
  • 1098
  • ...
  • 1182
 << < شهریور 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • نویسنده محمدی
  • یاضامن آهو
  • سلام

آمار

  • امروز: 1699
  • دیروز: 548
  • 7 روز قبل: 1607
  • 1 ماه قبل: 5281
  • کل بازدیدها: 259535

مطالب با رتبه بالا

  • گوشه ای از ، ازدواج شهید حمید ایرانمنش (5.00)
  • وصیت نامه شهید احمد خواجه شريفي (5.00)
  • پیرمردی که از روی پیکر پسرش رد نشد (5.00)
  • چگونه دور اندیشی آیت‌الله خامنه‌ای از ورود ایران به جنگی جدید جلوگیری کرد؟ (5.00)
  • بهشت معصومه(س) ( از خاطرات شهید علی تمام زاده ) (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس