تقسیم کار
به نام خدا
عصر روز 21بهمن سال 1363 جلسه ای در سنگر بچه های شناسایی تشکیل شد و حاج جواد مأموریت جدید را به صورت کامل برای حاضران تشریح کرد وگفت:عزیزان،تمام هماهنگی ها با واحدهای مختلف انجام شده است وما در این جلسه نفرات تیم را مشخص می کنیم تا ان شاءالله افراد به طور دقیق نسبت به مأموریت خود توجیه شوند وادامه داد:برادر عباس هدایت بَلَم،برادر علی،باید چهار چشمی مواظب اطراف باشد تا مبادا گروه،در کمین دشمن گرفتار شودد،برادر قاسم هم مأمور نصب پرچم هاست وحاج جلال هم فرمانده گروه شماست.
عصر روز 21بهمن سال 1363 جلسه ای در سنگر بچه های شناسایی تشکیل شد و حاج جواد مأموریت جدید را به صورت کامل برای حاضران تشریح کرد وگفت:عزیزان،تمام هماهنگی ها با واحدهای مختلف انجام شده است وما در این جلسه نفرات تیم را مشخص می کنیم تا ان شاءالله افراد به طور دقیق نسبت به مأموریت خود توجیه شوند وادامه داد:برادر عباس هدایت بَلَم،برادر علی،باید چهار چشمی مواظب اطراف باشد تا مبادا گروه،در کمین دشمن گرفتار شودد،برادر قاسم هم مأمور نصب پرچم هاست وحاج جلال هم فرمانده گروه شماست.
سپس حاج جواد آخرین توصیه های خود را بدین صورت مطرح کرد وگفت:بچه ها شما یک تیم چند نفره هستید که برای هدفی مشترک حرکت می کنید ،درست مثل تیم فوتبال که یازده بازیکن دارد وهر یک وظایف خاص خود را انجام می دهند یکی دوازه بان است،دیگری دفاع ، یکی نوک حملهو….اما هر یک از این افراد اگر درست به وظیفه خود عمل نکنند تیم شکست می خورد،شما هم یک باید با دقت هرچه تمام تر وظایف خود را انجام دهید تا به امید خدا سالم و پیروز به مقّر خود باز گردید.
هیجان سراپای بچه ها را فرا گرفته بود،جلسه با صلوات و دعا برای سلامتی حضرت امام (ره)و رزمندگان اسلام خاتمه یافت وافراد به سنگرهای خود بازگشته ونمازهای جماعت دو و سه نفری را به پا کردند.زمان حرکت ساعت 10شب بود ،پرچم های آماده شده ،زیرنور فانوس سنگر ،منظره ای زیبا ودلنشین را به وجود آورده بودند،شاید آنها با خود نجوا می کردند واز این که قرار است فردا برای دفاع از میهن اسلامی سینه های خود را در مقابل تیرهای دشمن قرار دهند بر خود بالیده وبه آن افتخار می کردند.