یاور ضعفا
به نام خدا
هر کسی که مراجعه می کرد یک چک می کشید و بخشی از حقوقش را به او می بخشید.یک بار آخر ماه بود به یکی از بچه ها که پیشش کار می کرد گفت برو ببین توی حساب چقدر پول مانده است ، آمد و گفت حاج آقا ۴۰ هزار تومان ، خندید و همان مبلغ را هم داد به او. ماینده مجلس باید این گونه باشد
حاج آقا ابوترابی همیشه افراد را توصیه می کردند به خدمت به مردم و می گفتند: رمز هستی در خدمت به مردم است
به حاج آقای ابوترابی خبر داده بودند یکی از بچه های آزاده (که وضعیت اقتصادی ضعیفی داشت) در یکی از روستاهای اطراف تهران دارد خانه می سازد
حاجی رفت به آن روستا ، لباس کار پوشید و شروع کرد به کمک کردن تا زمانی که خانه تمام شود
حقوق نمایندگی مجلسش را گداشته بود برای حل مشکلات مردم
هر کسی که مراجعه می کرد یک چک می کشید و بخشی از حقوقش را به او می بخشید.یک بار آخر ماه بود به یکی از بچه ها که پیشش کار می کرد گفت برو ببین توی حساب چقدر پول مانده است ، آمد و گفت حاج آقا ۴۰ هزار تومان ، خندید و همان مبلغ را هم داد به او.
یکی از بچه های آزاده در روستاهای مازندران بیمار شده بود ، فرد تنگدست و ضعیفی بود.
حاج آقا خودش را رساند بیمارستان و رفت عیادتش خانواده اش داشتند بال در می آوردند.چندی وقت که آن آزاده به رحمت خدا رفت دوباره رفتند به دیدن خانواده ، کسی باور نمی کرد یک نماینده مجلس این همه راه بیاید برای دلداری آنها .
خاطرات از علیرضا علیدوست