یادمان های عاشقی
راهیان کربلا را بنگر که چگونه به مقتضای انتظار عمل کرده اند و به جبهه ها شتافتند. آری!این مقتضای انتظار است.زائران شهدا، راهیان نور مهمان های ویژه ای هستندکه میزبانانش ساکنان حرم حق اند، همان آنهایی که عزیزترین هستی خود را که جان است با نیت و انگیزه الهی در راه خدا و آرمان های الهی فدا می کنند و به مقام شهادت نائل می شوند.
تو ای شهید که نامت ،خلاصه پاکیست چقدر پیرهن خاکی تو افلاکیست
به استخوان وپلاک شکسته ات،سوگند به جان مادرپهلو شکسته ات،سوگند
دلم زهجرتو ای دوست،شعله ور شده است زاستخوان تو قلبم،شکسته ترشده است
راهیان کربلا را بنگر که چگونه به مقتضای انتظار عمل کرده اند و به جبهه ها شتافتند.
آری!این مقتضای انتظار است.
در دلم یکسره من شوق شهادت دارم
در سرم ول وله ایست ، حس سعادت دارم
یادمان دوکوهه:
دوکوهه السلام ای خانه عشق
دو کوهه یکی از بزرگترین پادگان های ارتش جمهوري اسلامي بود که در زمان جنگ در اختيار سپاه پاسداران انقلاب اسلامي قرار گرفت.
دوکوهه در دوران هشت سال جنگ تحمیلی میزبان نیروهای تازه نفس از لشگرهای متفاوت از سراسر استان ها بالاخص بالاخص لشگر حضرت رسول(ص) از تهران بود.
از به یادماندنی ترین مراسمی که در پادگان دوکوهه هرگز آن را فراموش نخواهدشد، مراسم صبحگاه لشکر محمدرسول الله است.
اگر اندیشمک را دروازه ی خوزستان بدانیم ،دوکوهه دروازه ی جبهه های جنوب است.
علت نامگذاري اين منطقه به نام دوکوهه، وجود دو کوه مانند( دوكوه دوقلو) در كنار يكديگر در اين منطقه است .
این مکان محل استقرار سرداران شهید چون احمد متوسلیان، ابراهیم همت، رضا چراغی ، دستواره، محسن وزوایی و بسیاری از رزمندگان اسلام بوده است.
“دوکوهه” منزل و مأوای عشاق
دگر خالی شده از جای عشاق
گردان هاي (ساختمان ها) انصار، مالك اشتر ، حبيب بن مظاهر ، مقداد ، عمار و حمزه ، كميل، ابوذر، فاطمه زهرا و ….
“دوکوهه” گشته ای خالی تو دیگر
ز گردان حبیب و هم اباذر
در بخش مركزي دوكوهه حسينيه شهيد همت وجود دارد كه قلب اين پادگان نام گرفته و شاهد شب زنده داري ها و اشك هاي رزمندگان اسلام بوده است .دوکوهه در تب پرواز حاج همت هاست.
“دوکوهه” آن حسینیه همت
دگر پر گشته است از خاک غربت
حوضي كه در مقابل اين حسينيه وجود دارد صفايي عجيب به اين حسينيه مي دهد.
در دو كيلومتري حسينيه شهيد همت ، حسينيه گردان تخریب سوله ای شیروانی شکل وجود دارد كه به نام حسينيه حضرت زهرا(س) نام گرفته است كه مقر رزمندگان مخلص تخريبچي بوده است.
دوکوهه” گو تو گردان ها کجایند
مگر نزد شهید کربلایند
مقر اين رزمندگان به علت تمرين هاي ويژه و سخت تر دور از ساير گردان ها قرار داشته است در چند قدمي اين حسينيه هنوز هم چال هايي وجوددارد شبيه قبر ، رزمندگان قبرهایی را برای عبادت و تهجد حفر کرده بودتا در دل شب با معبود خود راز و نیاز کنند این قبرها محل خلوت ها و مناجات هاي اين رزمندگان بوده است.
یادمان اروند کنار:
هنوز ساحل والفجر8،غمگین است
جبین آب از آن التهاب پرچین است
«اروند رود» رودخانه ی بزرگی است در جنوبی ترین نقطه ی سرزمین ایران که در کنار آن بزرگترین نخلستان هان جهان قراردارد. در حاشیه اروند رود روبروی فاو عراق قرار دارد.
غروب 20بهمن سال64 سه هزار بسیجی لباس غواصی برتن کردند و آماده شدند تا باعبور از عرض اروند وارد منطقه عراقی ها شوند.
این منطقه شاهد یکی از موفقترین و بزرگترین نبردهای دوران دفاع مقدس میباشد.
در عملیات والفجر 8 غواصان خطشکن شبانه از اروندرود گذشته، خط دشمن را شکسته و موفق به آزاد سازی منطقه فاو شدند این عملیات ضربه مهلکی بر ارتش بعث عراق وارد کرد.
یادمان شلمچه:
هنوزخاک شلمچه جنون به دل دارد
زهجرآن همه خورشید،خون به دل دارد
شلمچه زان همه شب زنده دار،خالی نیست
هنوزلشکر10، نذرسید الشهداست
شلمچه تندیس زیبای عشق است که در میدان ایثار قدکشیده است.
منطقه مرزی شلمچه در غرب خرمشهر واقع شده است. و نزديكترين نقطه مرزي به شهر بصره در كشور عراق ميباشد دشمن از همان اوایل جنگ درشهریور ماه 1359 شلمچه را به تصرف خود در آورده بود.
شلمچه يكي از مهمترين محورهاي حمله ارتش عراق به ايران بود.
شلمچه یکی از محورهای مهم برای دشمن بود زیرا دشمن از طریق مرز شلمچه به خرمشهر حمله کرد وقتی خرمشهر آزاد شد هنوز شلمچه در اشغال دشمن بود، دشمن از طریق موانع هایی که در مرز شلمچه ایجاد کرده بود خیلی سخت از آن دفاع می کردند ، سرانجام رزمندگان اسلام در دی ماه 1365در عملیات کربلای پنج شلمچه را آزاد کردند و شهدای زیادی در این عملیات به شهادت رسیده اند.
پس از آزاد سازی شلمچه آثار زیادی از شهدا در یادمانی که اکنون در شلمچه دایر شده است جمع آوری شده است و8 تن از شهدای عزیز گمنام درمرکز این یادمان آرمیده اند.
این یادمان که توسط آستان قدس رضوی ساخته شده است در مهرماه 78مقام معظم رهبری با حضور خود در این شلمچه نورانیت خاصی به این منطقه داد و فرموده اند:شلمچه قطعه ای از بهشت است.
بر طبق تاریخ امام رضا علیه السلام در هنگام ورود به ایران از مرز شلمچه عبور می کنندچنین است که شلمچه قدمگاه امام رضا علیه السلام است.
یادمان طلائیه:
سخن بگوی طلائیه، باز دلتنگم
برای سجده سرخ نماز دلتنگم
طلائیه یکی از محوهای اصلی حمله عراق در روزهای اول جنگ ومحور مهم برای عملیات های خیبر و بدر بوده است.
حسینیه ای که در طلاییه بنا شده است ضریح زیبای چوبی وجود دارد پیکر مطهر پنج شهید گمنام هست نام این حسینیه ابوالفضل علیه السلام است . یادمان شهدای طلاییه یکی از مقرهای اصلی نیروهای کمیته جستجوی مفقودین پس از جنگ تحمیلی بوده است. این منطقه شاهد شهادت مردان بزرگی همچون شهیدان حمید باکری و حاج همت بوده است.
عملیات های سخت در این منطقه رخ داد طوری که شهيد ميثمي نماینده امام در قرارگاه خاتم الانبیا، درباره ی نبرد طلائیه گفت:«هر كس در طلائيه ايستاد، اگر در كربلا هم بود ميايستاد» منطقه عملیات در طلاییه به حدی سخت بود که به گفتهی راویان حتی فرماندهان ما هم به جنگ تن به تن وارد شده بود.حتی دشمن در این عملیات از سلاح شیمیایی استفاده کرد .
در عملیات خیبر بود که شهید محمدابراهیم همت که به مولایش حسین (ع) اقتداکرده بود و تن بی سر به دیار حق شتافت.
جنازه های خیلی ها در طلاییه ماند و هنوز برنگشته اند شهید حمید باکری از جمله این شهدا بود که گفته بود:
ما به فرموده امام، حسينوار وارد جنگ شديم و حسينوار به شهادت ميرسيم.
یادمان هویزه:
هویزه سرزمین دلاوری های بزرگ دلان کم و سن سال است اگر خوب گوش کنید صدای صوت قرآن سید حسین (سید حسین علم الهدی) را خواهید شنید.
در سکوت شب اونجا صدای ناله هایی در سنگرها خواهید شنید صدای مناجات های دانشجویان پیرو خط امام .عشق را اینجا نشان داده اند.
هویزه در جنوب غربی سوسنگرد در دشت آزادگان است. دشمن در آغاز جنگ هویزه را محاصره کرد. در عملیات هویزه در 15/10/59 رزمندگان از این منطقه نفوذ کردند، اما با شروع پاتکهای دشمن گروهی از پاسداران هویزه دانشجویان پیرو خط امام بودند در محاصره قرار گرفتند و در دی ماه 59تعدادی از آنان از جمله سید حسین علمالهدی فرمانده سپاه هویزه به شهادت رسیدند.
در طی عملیات بیتالمقدس در اردیبهشت 1361 منطقه هویزه با رمز یا علی بن ابیطالب علیهالسلام آزاد شد و پیکر شهدا عزیز دانشجو در مکانی که امروز به عنوان یادمان شهدای هویزه میزبان زایرین میباشد کشف شد.
مقام معظم رهبری فرمودند:سراسر دوران جنگ، سرشار از ماجراهای رویاگونه این راهیان شب و شیران روز است و گروه شهیدان هویزه از برجستهترین آناناند.
هویزه جایی ست که کاروانهای راهیان نور از این سرزمین بازدید می کنند کاروانها به شهر هویزه نمی روند به مزار شهدای هویزه می روند، هویزه برای زائران راهیان نورحال و هوای خاصی دارد.
شهر هویزه با نام شهید سید حسین علمالهدی و شهدای هویزه عجین است؛ با خاطرات نبرد تن به تانک یعنی مقاومت و ایستادگی عده ای از جوانان دانشجو پیرو خط امام(ره) در مقابل لشگر تانکهای بعثی عراق.
اینجا غربت شهیدانش وصف نشدنی است شاید زائران سرزمین نور آنجا احساس غربت نکنند ولی آرامشی عجیبی این مزار شهدای هویزه دارد.
کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی
کجایید ای سبک بالان عاشق پرندهتر ز مرغان هوایی
هویزه از شهرهای دشت آزادگان خوزستان است که نزدیک دو شهر بستان و سوسنگرد است، آب و هوای هویزه گرم و خشک است، دشمن در آغاز جنگ با اشغال شمال و شرق هویزه آن را محاصره کردند، عملیات نصر در این بیان انجام گرفت که این عملیات داستان غم انگیزی دارد عملیاتی که ما آغاز کردیم ولی به خاطر بنی صدر عقب نشینی کردیم.
بنی صدر به نیروهای مردمی و غیر ارتشی نگاه خوبی نداشت که آیت الله خامنه ای نماینده امام در ارتش آن زمان درباره آن روز ها می گوید نیروهای مردمی به کار گرفته نمی شدند از سپاه و بسیج در عملیات ها خبری نبود …یکی از درگیری های ما با بنی صدر همین مساله بود.
یادمان فکه:
تبسمی به من ای فکه، هردوتنهاییم
چگونه بعد شهیدان هنوز برپاییم
پراز دعای کمیلی،پراز جنون کارون
کجاست منزل لیلی،جزیره ی مجنون؟
منطقه فکه رملی و سرزمین شنهای روان است. دشمن بعد از اشغال منطقه در آن، 16 رده موانع در مقابل رزمندگان اسلام ایجاد کرده بود.
در عملیات و الفجر مقدماتی رزمندگان پس از نبردی سخت در محاصره دشمن افتادند و عدهای از نیروها نیز مجبور به عقبنشینی شدند.
این منطقه مزین به خون شهدای عملیاتهای والفجر مقدماتی، والفجر یک و سرداران شهید همچون حسن باقری، مجید بقایی و سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی و همچنین شهدای بزرگوار تفحص میباشد.
تعداد زيادي از نيروهاي خودي به علت لو رفتن عمليات و تجهيزات فراوان دشمن و ميادين بسيار در منطقه شهيد و مجروح شدند ، عده اي عقب نشيني كردند اما عده زيادي در اين سرزمين جاماندند ، برخي بر اثر تشنگي در بيابان سوزان فكه شهيد شدند و عده اي به طرزي فجيع توسط دژخيمان بعثي شهيد شدند حتي برخي از مجروحين را زنده به گور كردند.اين زمين علاوه بر آن كه مشهد تعداد قابل توجهي از رزمندگان اسلام است، شاهد شهادت دو فرمانده بزرگ جنگ “ حسن باقري و مجيد بقايي” بود.
فكه تا آخر جنگ در دست دشمن باقي ماند و برخي پيكرها همچنان در ميادين مين باقي ماند.
یادمان دهلاویه:
دهلاویه یک روستا در شمال غرب سوسنگرد است. خط مقدم رزمندگان ستاد جنگ های نامنظم ومحل مجروحیت دکترمصطفی چمران است.
یادمانی که نزدیکی این روستا هست محل شهادت دکتر مصطفی چمران میباشد.
ساختمان بلندی در این مکان ساخته شده است که بلندی قامت آن ،آدمی را به یاد ایستادگی چمران بیاندازد.
در این منطقه که با ایجاد ستاد جنگ های نامنظم به فرماندهی شهید مصطفی چمران تلاش های زیادی برای آزادسازی مناطق انجام شد سرانجام در عملیاتی به نام آیت الله مدنی در سال 60دهلاویه آزاد شد.
در اين عمليات فرمانده نيروهاي خودي (ايرج رستمي) به شهادت رسيد و هنگامي كه دكتر مصطفي چمران فرمانده ستاد جنگ هاي نامنظم – و وزير دفاع- براي معرفي فرمانده جديد عازم دهلاويه شد، در پشت كانال اين منطقه (مكان فعلي يادمان) بر اثر اصابت گلوله خمپاره فرمانده به شدت مجروح شد و هنگام انتقال به اهواز به شهادت رسيد.
دهلاويه را به نام چمران مي شناسند. اما دهلاويه انسان هاي بزرگ بسياري به خود ديده است. دهلاويه قدم گاه مردان بزرگي چون تجلايي است. جواد داغري هم در دهلاويه شهيد شد. امثال جواد، ايرج رستمي، فرمانده ي شجاع و شهيد دهلاويه، و ده ها مرد ارتشي، سپاهي و مدافعان مردمي، كه مظلومانه شهيد شدند، مدت ها با دست خالي در دهلاويه مقاومت كردند تا دشمن را از سوسنگرد و اهواز دور نگه دارند.
فرازی از دست نوشته های شهید چمران:
اي خداي بزرگ دست از جهان شسته ام و براي ملاقات تو به كربلاي خوزستان آمده م. از تو مي خواهم كه مرا با اصحاب حسين محشور كني. آرزو دارم كه بر خاك داغ خوزستان در خون خود بغلطم و به ياد عاشوراي حسين(ع) خود را در قدم مقدسش بيفكنم. و اين عقده ي هزار و چهارصد ساله را كه بر دلم فشار مي آورد و هميشه با تو مي گويم: «يا ليتني كنت معك» را برآورده كنم. اي حسين! در كربلا تو يكايك شهدا را در آغوش مي كشيدي، مي بوسيدي و وداع مي كردي. آيا ممكن است هنگامي كه من نيز به خاك و خون خود مي غلطم، تو دست مهربان خود را بر قلب سوزان من بگذاري و عطش عشق مرا به تو و به خداي تو سيراب كني؟ من از دنياي دون مي گريزم. از اختلافات، از تظاهرات، از خودنمايي ها، غرورها، خودخواهي ها، سفسطه ها، مغلطه ها، دروغ ها و تهمت ها خسته شده ام. احساس مي كنم اين جهان جاي من نيست. آن چه ديگران را خوشحال مي كند، مرا سودي نمي رساند.
احساس مي كردم كه حسين(ع) مرا به جنگ كفار فرستاده و از پشت سر مراقب من است. حركات مرا مي بيند، سرعت عمل مرا تمجيد مي كند، فداكاري مرا مي ستايد، و از زخم هاي خونين بدنم آگاهي دارد. و براستي كه زخم و درد در راه او و خداي او چقدر لذت بخش است.
فاتحان