وصیتنامه مهندس شهید خداوردی معیت
خود را كنار بگذاريد و خدا را توجه كنيد. اگر اين مسئله درهر انسانى حل شود همه مسائلش حل شدنى است (امام خمينى)
آنكس كه تو را شناخت جان را چه كند
پدر و مادر و برادران و خواهران را چه كند
ديوانه كنى، هر دو جهانش بخشى
ديوانه تو هر دو جهان را چه كند
مىروم امروز و خود از غم رهايى مىكنم
از تو اى جسم و تنم ديگر جدايى مىكنم
خود را كنار بگذاريد و خدا را توجه كنيد. اگر اين مسئله درهر انسانى حل شود همه مسائلش حل شدنى است (امام خمينى)
درود بروح والاى امام امت، رهبر مستضعفين جهان، رهبر دردمندان و مصيبت ديدگان، رهبر زحمتكشان و رنجبران و مظلومين جهان.
بارالها! از تو خواهانم با كمك اين ملت غيور و مسلمان انقلاب اسلاميمان برهبرى نائب امام زمان پرچمش فراتر از مرزها رود و نداى اسلام و اسلام محمدى سراسر منطقه را فرا گيرد و نمونه اى از حكومت على(ع) در اين منطقه استقرار يابد.
بارالها! خدايا! مستضعفين جهان را بر مستكبرين پيروز فرما تا مستضعفين ما خود سرنوشتشان را بدست گيرند.
خدايا!ما را در برقرارى و پابرجا شدن راه على كمك كن، افسوس كه من بيشتر از يك جان در كالبد ندارم كه بتوانم با ايثار و از خودگذشتگى اسلام عزيز را يارى نمايم.
خدايا! من را ببخش اگر خداى ناكرده حرفى بر عليه اسلام، قدمى بر عليه اسلام برداشتم چرا كه از جهل و كوته بينى من بوده است.
خدايا! پروردگارا! من به خود مى بالم كه سرباز اسلامهستم، سرباز امام زمان و در ارتش حكومت اسلامى خدمتگزارم.
بارالها! مرا براى كمك به اهتزاز در آوردن پرچم مهدى، پرچم مستضعفين جهان يارى فرما.
بارالها!مرگ و شهادت من را در راه خودت قرار ده و شهادت مرا جزو شهداى صدر اسلام ثبت بنما، جزء شهداى زمان حضرت ختمى مرتبت كه اكمل موجودات، افضل انسانها و اشرف مخلوقات است.
خدايا! تشكر مىكنم كه تو اين نعمت را به من عطا كردى كه بتوانم در برابر تو، در راه انقلاب حكومت اسلامى اذتها و محبتهاى دنيوى را فراموش كنم و فقط راه تو را در نظر داشته باشم.
با اعتقاد به يگانگى خداى لايزال و قادر متعال عليم حكيم و رسالت انبياى عظام الهى بالاخص خاتم الانبياء پيامبر بزرگ اسلام و امامت دوازده امام معصوم و ولايت فقيه و اعتقاد به حقانيت مرگ و سوال در قبر و حساب و كتاب و ميزان و صراط و بهشت و جهنم و اميد به رحمت و غفران الهى وصيت خودم را آغاز مى كنم.
پدر بزرگوارم شما زحمت مرا فراوان كشيديد و هنوز هم فراوان تحمل مى كنيد، من از محبت و زحمات شما نتوانستم حقشناسى كنم و حق شما را نتوانستم رعايت بنمايم.
پدر عزيزم، مى دانم كه محبت من در دل تو بسيار است و رنج و اندوه از دست رفتن من برايت سنگين استولى در راه الله و در راه به ثمر رسيدن حكومت اسلامى بسى ناچيز است و از درگاه خداوند متعال بايد تشكر كنى كه اين نعمت نصيب شما شده است و مانند سيدالشهداء امام حسين(ع) صبر كنيد و با صبرت دل اولياى اسلام را شاد و مايه عزت مومنين و سرافرازى اسلام را فراهم نما.
مادر عزيز و بزرگم:
همچون پدرم مىدانم كه غم از دست دادن فرزند براى مادر بسيار مشكل و دشوار است ولى بايد بگويم كه مادر عزيزم! مهربانترين و عزيزترين موجود براى من هستى و من بوجود تو افتخار مىكنم كه چنين فرزندى را تربيت كردى كه افتخار اسلام باشد.
مادرم صبور باش چونكه عمر دنيا كوتاه است و همه ما شامل آيه «انا لله و انا اليه راجعون» هستيم، روزى بسوى خدا باز خواهيم گشت پس چه بهتر راه خونين را انتخاب كنم و حسينگونه زندگى كرده و حسينگونه به شهادت رسيم.
پدر و مادر، عزيزان و بزرگانم:
اولا حلالم كنيد و ثانيا اگر خدا مرا لايق شهادت ديد در عزايم جدا صبر كنيد كه خدا با صابران است و صابران را دوست دارد و اجر صابران بىحساب است و به مادرم تأكيد مىكنم كه در عزايم همچون زينب شيرزن كربلا صبر كند و بىتابى نكند.
برادران عزيزم:
امروز كربلاى انقلابمان خون مىخواهد و من ميروم تا به يزيد و يزيديان زمان بفهمانم كه شهادت بالاترين آرزوى ماست ميروم شايد نينوايى را بيابم و در عاشوراى دوران هديه ناقابلى در راه پيروزى حق بر باطل و اسلام بر كفر در پيشگاه مولايم مهدى(عج) تقديم نمايم و به پروانگان جاويد شمع ولايت بپيوندم… برادران و خانواده محترم (پدر و مادر) و خواهران بزرگ و عزيز چون كوه استوار و مقاوم بايستيد و لحظه اى از نام و ياد خداوند غافل مباشيد و در ضمن مرا حلال كنيد.
برادر محترم و بزرگ محمد جان! گر چه از نظر سنى كوچكتر از من هستى ولى روح والاى تو در نظرم بزرگتر جلوهگر مىشود و از خداوند ميخواهم كه به آرزوى ديرينه خودت برسى.
خواهران بزرگ و عزيزم:
از شما انتظارم اين است كه در عزايم قهرمانى نشان بدهيد و افتخار كنيد كه برادرتان به شهداى راه خدا ملحق شده، خواهران بزرگ و عزيزم! مىدانم زحمتهاى زياد و فراوان برايم كشيده ايد اميد است مرا حلال كنيد.
خانواده محترم (پدر، مادر، برادران و خواهران)! شما زندگى مرا ديديد و ديديد كه من حتى يك روز آرام نبودم، ديديد همهاش را در تلاش و كار و خدمت بودم، اما من بجايى نرسيدم و كارى نتوانستم و جدا نتوانستم. همه اميدم تويى اى خدا.
از برادران و خواهران و پدر و مادر مومن خود ميخواهم كه مرا حلال نمايند و از كوتاهيهايم بگذرند و هيچگاه از دعاى خيرشان بىنصيبم ننمايند.
در پايان هر چه هست او (خدا) است و از اوست و بازگشت همه بسوى او است.
خداويردى معيت
بتاريخ 65/1/24
درباره شهید
نام : خداوردى نام خانوادگی : معيت
فرزند : خاناوغلان تاریخ تولد : 1341/04/07
محل تولد: مشکین شهر رشته تحصیلی : کشاورزی (گیاهپزشکی)
نام دانشگاه : دانشگاه ارومیه
تاریخ شهادت : 65/04/28 محل شهادت : جبهه سومار
زندگینامه مهندس شهید خداوردی معیت
شهيد ستوان دوم وظيفه مهندس خداويردي معيّت در هفتمين روز از تير ماه سال يكهزار و سيصد و چهل و يك در روستاي گللر محمدتقي ( در 11 كيلومتري شهرستان مشكين شهر ) از توابع شهرستان مشكين شهر در خانوادة متدين و مستضعف چشم به جهان گشود.
آقاي خان اوغلان معيت پدر شهيد كه خود نيز از عشايرزادگان توابع مشكين شهر مي باشد مردي متدين و مذهبي مي باشد كه دست هاي رنجور و خسته اش حكايت از سالها زحمت و سختي مي كند.
مادر شهيد سركار خانم يمن اسلامي زني مومن و زحمت كش مي باشد كه از دامن چنين زناني، شهيدان و دليرمرداني چون خداويردي پرورش يافته و هم براي خود، هم براي خانواده، هم براي كشور دليل افتخار بوده كه بعد از گذشت چندين سال هنوز هم ياد و خاطره اش بر سر زبان ها مي باشد.
منبع: سایت فاتحان