وصیتنامه شهید مهدی جهانبخش
ما به جبهه مي آئيم که خودسازي بکنيم و چند روزي که از دنيا فاصله داريم و در مرحله اي بسر مي بريم که تا حدودي دلبستگي ما به دنيا کم است بنابراين بايد تا آنجا که مي توانيم از اين فضاي تا حدودي معنوي فيض ببريم و هرچه بيشتر خودمان را به خدا نزديک کنيم و به نظر در جبهه معنويت خيلي خيلي زياد است
با سلام و درود به ساحت مقدس حضرت وليعصر (عج) و نائب بر حقش امام خميني و با سلام به رزمندگان اسلام و با درود به شهيدان راه خدا . پس از تقديم عرض سلام ، سلامتي شما را از درگاه ايزد متعال خواهانم باري اگر از حال اين حقير جويا باشيد بحمدالله سلامتي برقرار است و هيچ ملالي نيست بجز دوري از فيض حضورتان که آنهم اميد است بزودي هاي زود با پيروزي نهايي رزمندگان اسلام و گشايش راه بسته کربلا برطرف گردد و چشمم به ديدار شما روشن شود .
سلام عليکم ! اميدوارم که حالت خوب باشد و در را نجام ( در راه انجام ) کارهايت بويژه درسهايت و انجام فريضه بزرگ يعني روزه و جهاد اکبر موفق باشيد .
مسعود جان الآن که دارم برايتان نامه مي نويسم روز شنبه 17/2/1367 است و چون يکي از دوستان مي خواست به شيراز بيايد اين نامه را نوشتم .
غرض از مزاحمت تذکر نکاتي بود که بايد به عرض مبارکتان مي رسيد .
مسعود جان ما به جبهه مي آئيم که خودسازي بکنيم و چند روزي که از دنيا فاصله داريم و در مرحله اي بسر مي بريم که تا حدودي دلبستگي ما به دنيا کم است بنابراين بايد تا آنجا که مي توانيم از اين فضاي تا حدودي معنوي فيض ببريم و هرچه بيشتر خودمان را به خدا نزديک کنيم و به نظر در جبهه معنويت خيلي خيلي زياد است و اونهايي که مي گويند در جبهه معنويت کم است در اشتباهند . انسان بايد سعي کند تا معنويت را بدست بياورد چرا که جبهه جاي ارتباط با خدا و شناخت اوست .
بنابراين ما که به اين مکان مقدس مي آئيم اولاً بايد از معنويت اينجا بهره ببريم و ثانياً بايد اين معنويات را حفظ کنيم و در شهر ترويج دهيم و به آنها عمل کنيم و عالي مشوقي براي حضور افراد در جبهه باشيم نه اينکه خداي نکرده اصلاً بعد از آمدن به جبهه تغيير نکرده و همان حال را داشته باشيم . جبهه آمدن تنها مسئوليت را زياد مي کند .
البته اجر و ثوابش جداست . بنابراين سعي کن با حفظ آن معنويتي که در جبهه داشتي و همان روحيه بويژه معنويتي که بچه ها در شب عمليات داشتند هر چه بيشتر در جهاد اکبر موفق باشي و خود را بسازي و بسوزي و ديگران را بسازي . مسعود جان مسجد را ترک مکن . قرآن را بخوان بويژه در اين ماه که ماه بهار قرآن است و دعا هم براي ما بکن . راستي مسعود مسابقه قرآني بين تمام لشکرهاي جنوب برگزار شد که من در لشکر المهدي دوم شدم و امروز مسابقه مرحله دوم را دادم و نتيجه اش معلوم نيست . خوب ديگر بيش از اين سرت را درد نمي آورم و شما را به خداي متعال مي سپارم . همگي را خيلي خيلي سلام برسانيد . سلام مادر را خيلي خيلي برسان . خدايا خدايا تا انقلاب مهدي حتي کنار مهدي خميني را نگهدار .
17/2/1367
قربان شما مهدي جهانبخش والسلام .
درباره شهید
نام:مهدی
نام خانوادگی:جهانبخش
نام پدر:اسلام
شماره شناسنامه: 648
تاریخ تولد: 1349/11/29
عضویت : بسیجی
تاهل :مجرد
تاریخ شهادت: 1367/03/04
محل تولد: شیراز
زندگینامه شهید مهدی جهانبخش
شهيد مهدي جهانبخش در تاريخ 29/11/1349 در شهرستان آبادان در خانواده اي مؤمن و انقلابي ديده به جهان گشود . مادرش نرجس خاتون و پدرش اسلام نام داشتند . شهيد مهدي جهانبخش پس از طي دوران کودکي جهت کسب علم و دانش در سن هفت سالگي به مدرسه مي رود و مراحل تحصيلي را تا اخذ گواهي نامه پايان تحصيلات دبيرستان را در رشته رياضي در دبيرستان توحيد به پايان رسانيد . شهيد مهدي جهانبخش پسري با ايمان و انقلابي بودند و هميشه در همه حال به امر به معروف و نهي از منکر مي پرداختند و جانش را هم در راه خدا و ميهن و امام فدا کردند . ايشان در دوره هاي مختلف مسابقات سراسري قرائت قرآن کريم حضور مستمري داشتند و لوحهاي مختلفي هم دريافت نمودند . ايشان هنرمند هم بودند و گاهي اوقات هم خطاطي مي کردند . اين طور که از نامه هاي شهيد پيداست که ايشان در روز عمليات شلمچه ايشان بيسيم چي بودند زماني که نيروهاي عراقي پاتک مي زنند با اصرار خودش در خط مي ماند و با وجودي که بعضي از برادران به عقب بر مي گردند ، ولي شهيد در خط مي ماند و ديگر با وجود حجم آتش دشمن نمي تواند به عقب برگردد و چهارم خرداد سال ؟؟؟ در مصاف با دشمن بعثي به فيض شهادت نائل مي گردد . روحش شاد و يادش گرامي باد .
مببع : سایت فاتحان