وصیتنامه شهید ذبیح الله عاصی زاده
بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه اشهد ان لا اله الا الله ،محمد رسول الله، علیاً ولی الله
سلام بر ساحت مقدس حضرت ولی عصر (عج) و درود بر نائب بر حقش امام خمینی و درود به روان پاک شهدای به خون خفته از صدر اسلام تا شهدای فتح حاجی عمران و راه کربلا (اللهم اجعل مماتی ممات محمد و آل محمد) هم اکنون در میعادگاه عشق و شهادت در حجله گاه خون ، عروس سرخ شهادت را در بر می گیرم و به دنبال خط سرخی که از لابلای گونی های سنگرم و از بیابانهای تفتیده خوزستان گذشته می روم تا به کاروان شهدا که آرام آرام به سوی تجلی گاه حق در حرکت است بپیوندم. سخنی چند با ملت غیور و شهیدپرور ایران دارم ، سفارش اول من این است که شما باید حافظ ولایت فقیه باشید و امام و رهبرمان را همچون نگین انگشتر درمیان خود نگهدارید تمام مشکلات مملکت را بدون سر و صدا حل کنید و نگذارید این قلب امت لحظه ای درد بگیرد .
سفارش دوم این است که ملت ما الان باید خود را بسازند تا فرد فرد این ملت یک مربی باشند و اول از خودمان شروع کنیم تا فردا بتوانیم برای صدور انقلابمان و زنده کردن اسلام در کشورهای عربی در حال خواب ، مربی و ناجی داشته باشیم و الان بهترین دانشگاه که از خون هزاران هزار شهید تهیه شده است که همان جبهه باشد داریم و باید حداکثر استفاده را از این دانشگاه ببریم و نگذاریم خون این همه شهید بی ثمر بماند . سفارش من به جوانهای مملکت این است که هر جوانی برای دو ماه هم که شده به جبهه بیاید و جنگ را مشاهده کند و آنها که می توانند در جبهه بمانند تا به کارزار تحرک و سرعت عمل بیشتر بخشند. الان روزی است که ما می توانیم دوره های واقعی را در میدان های نبرد ببینیم . حیف است از این فرصت استفاده نکنیم . سفارش بعدی این است که موقعی که سلاحهای ما به زمین افتاد برای برداشتنش از همدیگر سبقت بگیرید و نگذارید خون شهیدان ما بخشکد و باید هر چه سریعتر و با سرعت عمل بیشتر راهشان را ادامه دهید ، راه همان راه حسین است . هدف اسلام است و مقصد کربلا و سپس قدس عزیز است . در اینجا روی سخنم با ابرقدرتهاست که توسط عراق به کشور ما تجاوز گردید ، می خواستید ما را در کشورمان زمین گیر کنید کور خوانده اید ، اکنون کجائی که ببینی ملت ما با این حمله عراق منسجم تر شده اند ، یک پارچه تر برعلیه شما می جنگند . ازموقعی که شما به کشور ما حمله کردید ما یک ارتش از هم پاشیده داشتیم اکنون یک ارتش منسجم و آبدیده داریم ، اگر در شروع حمله شما سپاه پاسداران ، هنوز قدرتی نداشت الان با یاری خداوند دوازده الی پانزده لشکر از سپاه و بسیج داریم کجا هستند که ببینند ارتش بیست میلیونی تشکیل شده و تمام جوانهای ما با جنگ و جنگیدن آبدیده تر شده اند. ای آمریکا از همین جا به تو هشدار می دهم هر حیله ای بکاربری به ضرر خودت تمام می شود و خواهی دید که در همین نزدیکیها با ملتهای مسلمان متحد می شویم و رژیمهای دست نشاده ات را سرنگون می کنیم و اول به سراغ این فرزند نامشروعت که اسرائیل است خواهیم آمد و خواهی دید که با قدرت الهی کارش را تمام کرده و به سراغت خواهیم آمد. سفارشم به رزمندگان و فرماندهان در جبهه این است که برادران ما باید به هر نحو که شده است حقمان را از رژیم عراق بگیریم ما باید خسارتهای مادی و معنوی را از عراق بگیریم ما باید متجاوز را تنبیه کنیم تا دیگر خیال تجاوزنکنند و بالاخره به هرنحو که شده باید راه قدس را از طریق عراق بگشائیم و انقلابمان را صادر کنیم و اسلام واقعی را به کشورهای مسلمان و سپس به جهان رسانیم .
والسلام
زندگی نامه
سردارشهید ذبیح الله عاصی زاده فرزند محمد در تاریخ ۲۴/۵/۱۳۴۰ در یک خانواده مذهبی و متدین و زحمتکش دیده بجهان گشود و با تربیت اسلامی پدر و مادر خویش رشد یافت و دوران طفولیت را با جو معنوی خانواده پشت سر گذاشت ودر ۶ سالگی برای تحصیل دروس ابتدائی به دبستان صدرآباد رفته و تحصیل خویش را آغاز نمود و با شوق و ذوق فراوان تا پایان دوره ابتدائی را با موفقیت گذراند سپس برای ادامه تحصیل به مدرسه راهنمائی سعدی رفته و ادامه تحصیل داد و با هوش و استعداد خوبی که داشت دوره راهنمائی هم با موفقیت گذراند و با نمرات عالی فارغ التحصیل شد. شهید عاصی زاده در دوران تحصیل احکام اسلامی و فرایض دینی را بجا می آورد و در مراسمهای گوناگون در سطح شهر فعالانه شرکت می نمود و همواره تشویق می کرد تا دراینگونه مجا لس شرکت کنند. شهید عاصی زاده بنا به علاقه ای که نسبت به رشته فنی داشت برای ادامه تحصیل به هنرستان فنی اردکان رفته و در رشته اتومکانیک ثبت نام نمود و به فراگیری فنون آن رشته پرداخت. فارغ التحصیل شدن وی مصادف بود با اوج درگیریها وجریانات انقلاب که وی فعالانه در تمامی مبارزات شرکت می جست و وظیفه خود را کاملا انجام می داد ودر راهپیمائیهای اوائل انقلاب و پخش اعلامیه حضرت امام (ره) دریغ نمی ورزید و شجاعانه برای پیشبرد انقلاب فعالیت می کرد. در گرماگرم سالهای اول انقلاب بود که جنگ تحمیلی آغاز شداو نیز تحمل ماندن را نداشت و مانند هزاران رزمنده عاشق کوله بار سفر را آماده نمود و رهسپار جبهه های خون و شرف شد و به مدت ۳ سال با کمال شجاعت جنگید و در همان اوان به جرگه پاسداران جان بر کف در آمد و پوشیدن لباس سبز و مقدس سپاه را جزء افتخارات خود می دانست چه هنگامیکه در لشکر نجف مسئول اطلاعات عملیات بود و چه هنگامیکه او را بعنوان اولین فرمانده تیپ پیروز الغدیر منصوب کردند، همیشه چون کوه استوار بود . شهید عاصی زاده با هوش و استعداد سرشاری که داشت با توان مدیریتی قوی و ایمان کامل طی حکمی از طرف فرماندهی محترم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (محسن رضائی) در مورخه ۱۸ ذی الحجةالحرام سال ۶۲ مصادف با عید غدیر خم بفرماندهی تیپ پیروز الغدیر منصوب شد و با شکل گیری تیپ، خیل رزمندگان یزدی به جبهه ها سرازیر شدند وتیپ الغدیر گوشه ای از تاریخ جنگ را بنام خویش ثبت نمودند و با فرماندهی بالائی که داشت توانست در سخت ترین موقعیتها و حساسترین مناطق گوشه ای از جنگ را پیش ببرد و مسائل را حل نماید اگر چه شهید عاصی زاده در ابتدای شکل گیری تیپ الغدیر نتوانست بیشتر با رزمندگانش باشد ولی رزمندگان الغدیر بعد از شهادت وی شجاعانه جنگیدند و دفتر جنگ را بنام خویش ثبت نمودند شهید عاصی زاده دفعات متعددی به جبهه اعزام شد و در فرماندهی تیپ الغدیر خدمات شایانی انجام داد و رزمندگان الغدیر هم با شجاعت تمام ماموریتهای محوله را بنواحسن انجام داده و مورد تشویق مسؤلین قرار گرفتند به نحوی که حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه تهران بنا به سفارشی فرمودند: (تیپ الغدیر که به حق تیپ مستقلی می باشد در تمام ماموریتها شجاعانه ایثار نمود) آخرالامر سردار رشید اسلام عاصی زاده در ارتفاعات غرب در منطقه بانه کردستان بر اثر اصابت ترکش توپ به فرق مبارکش دعوت حق را لبیک گفت و به شهادت رسید.