وصیت نامه ی شهید مجتبی اکبری نسب
همیشه ندای درونی به من حکم میکرد که وارد راه حق و حقیقت شدن آسان است ولی تا آخر استقامت کردن بسیار مشکل است.
بخشهایی از وصیتنامه شهید اکبری نسب را بخوانید:
«بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و درهم کوبنده ستمگران. رسواکننده منافقان و کوردلان. حبیب محبان، معشوق عاشقان، دوای دردمندان و حافظ اسلام راستین.
همیشه ندای درونی به من حکم میکرد که وارد راه حق و حقیقت شدن آسان است ولی تا آخر استقامت کردن بسیار مشکل است.
پدرم! واقعا میدانم که شما هرچه ناراحتی و نافرمانی از من دیدی همچون علی(ع) در دل حبس کردی؛ ولی بیا بجان محمد(ص) و علی(ع) از من درگذر چون اگر شما و مادرم مرا حلال نکنید و از اشتباهات من چشمپوشی نکنید، خداوند تبارک و تعالی از گناهانم نخواهد گذشت و این بدن و روح ضعیف تاب و توان عذاب و آتش دوزخ را ندارد. از شما و مادرم تشکر میکنم که به من اجازه دادید در این لحظه حساس از زمان خود را آزمایش کنم. از شما قدردانی میکنم که اجازه انتخاب راهی را به من دادید که آرزوی دیرینه من بود.
این پیر جماران علیوار جلوی دریایی از مشکلات ایستاده، شما را به خدا قسم او را تنها نگذارید. چشم همه عالم مخصوصا مسلمین و مستضعفین جهان به انقلاب ما دوخته شده پس بخاطر این ستمکشیدهها و مظلومین و حقانیت اسلام از امام و جمهوری اسلامی دفاع کنید.»
درباره شهید
شهید مجتبی اکبری نسب جوان 21 سالهای بود که زندگیاش را در هنرستان و کار کردن در یک شرکت برقی میگذراند. جوان سادهای بود و کاری به کسی نداشت. با دوستانش به کوه میرفت و بعد پای برج آزادی با آنها عکس یادگاری میانداخت. آنموقع هنوز رضا را ندیده بود. رضا روزبهانی یکی از بچههای مسجد احرار بود. کار او با رضا به عقد اخوت میکشد، آنهم ظهر عاشورا.
«مامان! بابا با تو» مستند زندگی کوتاه اما پر فراز و نشیب شهید مجتبی اکبری نسب است. او سه سال بعد از اینکه امام خمینی(ره) فرموده بود که سربازانش در گهوارهها هستند، متولد شد.
مستند «مامان! بابا با تو» در اداره کل صوت و فیلم خبرگزاری تسنیم تهیه و تولید شده است.
منبع : سایت فاتحان