فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

ننه

12 آبان 1395 توسط مادر پهلو شکسته

به نام خدا

 

شهید بهانه است ننه جان سلام. شرمنده از این که دیر شناختمت و شرمنده تر از آن که دیر تر فهمیدمت!!! به دیگران کاری ندارم از خود می گویم.
شهید بهانه است

ننه جان سلام. شرمنده از این که دیر شناختمت و شرمنده تر از آن که دیر تر فهمیدمت!!!

به دیگران کاری ندارم از خود می گویم.

ننه جان از این که بعد از رفتنت شناختمت ناراحتم. چرا که اگر زنده می بودی و می دانستمت حتماً به سراغت می آمدم و دلیل این که تا به حال و بعد از سی سال پای شهیدت ماندی را ازت می پرسیدم.

شاید معجون و اکسیری داشتی که دیگران آن را نمی دانستند. دیگرانی که همسنگر همان شهید بودندو بعد از قطعنامه همه چیز را تمام شده دانستند و به برزخ فانی دنیا دل خوش کردند و فارغ از آن که هنوز برای دشمن جنگ تمام نشده است، جبهه را به سیاست بازان و غنیمت خوران تازه از خارج برگشته سپردند. جنگی که از ازل بوده و تا ظهور مولایمان باقی خواهد ماند. دل خویش را به دار فانی بستند. باید به خانه تو و نزد بازماندگانت بروم و از آن ها بپرسم که آن اکسیر چه بود؟

اکسیری که دیگران هم حتما داشته اند ولی آن را بعد از امام و جنگ به بهای ناچیز پول و مقام و حتی عده ای دیگربه بهای چند عدد کوپن روغن و برنج فروخته اند.

ننه جان ای کاش فقط همین فروختن بود آن ها امروز و در این وضعیت بیداری اسلامی که ثمر خون همان شهیدان گلگون کفن است آب، آن هم چه آبی به آسیاب دشمن می ریزند و دل مولایمان را خون می کنند.

ننه جان، خوب فهمیدم؛ ماندنت پای شهید، عشق مادر و پسری نبود، درس اخلاق بود، درس ماندن و پایداری به راه خون شهید بزرگ اسلام سید الشهدا بود. بی بی جان زینب از تو راضی باشد.

عزیز تو که رفتی اما به شهیدان وطن چیزی نگو که حلاوت و شیرینی وصال به معشوق را برایشان زهر حلاحل می کند. نگو که بزرگترین رهبر در تمام ولایات اسلامی و در تمام خانه های مسلمانان دنیا نیز، در عین بزرگی و قدرت مظلوم است. مظلومیت مولایم امیرالمومنین در او فریاد نه، ضجه می کشد …. “"که ای خوش غیرت مردم برای من نه که برای خود کاری بکنید . . ."”

نمی دانم، بگو… بگو مادر جان بگو …. شاید آن ها بتوانند پیش خدا برای ما شفاعتی آورده و آن اکسیر را دوباره به مردم برگردانند. شاید ان ها به امر خدا جانی دوباره بگیرند و علم بر دوش بگیرند و در شهرهایمان بتابند و برای امام خویش که سال هاست فریاد هل من معین یعیننی سر می دهد در این قحطی غیرت تنها یک سرباز وفادار پیدا کنند بگو مادر …

ای کاش مادر های ما هم از تو یاد بگیرند که هیچ گاه نباید آن چیز که به زحمت بدست می آید را زود از دست داد

وآن گاه که از تلویزیون دیدمت هیچ گاه فریاد چشم تو،پوست چروکیده و موی سپید تو از ذهنم دور نمی شود

“"خون شهید فراموشت نشود، خون شهید بهانه است، دینت، امامت و ناموست را حفظ کن"”

به یاد ننه علی

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: خاطرات دفاع مقدس لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • صفيه گرجي
  • زفاک
  • رهگذر
  • گمنام

آمار

  • امروز: 1297
  • دیروز: 2223
  • 7 روز قبل: 3264
  • 1 ماه قبل: 9646
  • کل بازدیدها: 241077

مطالب با رتبه بالا

  • چرا رکعت دوم نمازت رو این قدر آروم خوندی؟ ( از خاطرات شهید عبدالهی ) (5.00)
  • وصيت نامه شهيد عبدالله غلامي (5.00)
  • دهشت‌زده و تعجب‌زده (5.00)
  • وصیتنامه شهید محمد رضا قوس (5.00)
  • وصیت نامه شهید قاسم میر حسینی (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس