فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

مهمانی

10 آبان 1395 توسط مادر پهلو شکسته

به نام خدا

 

وقتی در قله ی ابوالفتح سردشت بودیم، کار ما دیده بانی بود. یک بار سرباز مرتضی عمومی که او هم از گروه 22 شهرضا بود و در نقطه دیگر مستقر بودند، به ملاقاتم آمد. برای او چایی ریختم. عمویی گفت :«برویم بیرون قدم بزنیم.» گفتم :«یک چایی دیگر بخوریم.» بعد وقتی مشغول خوردن چایی دوم بودیم، خمپاره ای به پشت سنگر خورد که اگر ما بیرون رفته بودیم، مورد هدف همان خمپاره قرار می گرفتیم وقتی در قله ی ابوالفتح سردشت بودیم، کار ما دیده بانی بود. یک بار سرباز مرتضی عمومی که او هم از گروه 22 شهرضا بود و در نقطه دیگر مستقر بودند، به ملاقاتم آمد. برای او چایی ریختم. عمویی گفت :«برویم بیرون قدم بزنیم.» گفتم :«یک چایی دیگر بخوریم.» بعد وقتی مشغول خوردن چایی دوم بودیم، خمپاره ای به پشت سنگر خورد که اگر ما بیرون رفته بودیم، مورد هدف همان خمپاره قرار می گرفتیم.
ضد انقلاب مدتی روی مواضع ما حملات سنگینی داشت تصمیم گرفتیم وصیت نامه بنویسیم. مشغول نوشتن بودم که احساس کردم در سنگر باز است. به یکی از سربازان گفتم که در را که از الوارهای کلف درست کرده بودیم، ببندد. او تمالی به این کار نداشت. به او گفتم الان ضد انقلاب خمپاره می زند. او بدون صحبت در را بست و هنوز کامل ننشسته بود که خمپاره ای به در سنگر خورد و چون چوب های در الوار خیلی کلفت بود، همه ترکش ها به چوب ها خوردند و کسی آسیب ندید. شاید باور نکنید، یک بارخمپاره 60 عراق به داخل لوله خمپاره ما رفت ودر داخل لوله منفجر شد، ولی به کسی آسیبی نرسید.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: خاطرات دفاع مقدس لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

 << < آبان 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • دهقان
  • نور الدین
  • بتول سادات بنیادی

آمار

  • امروز: 1043
  • دیروز: 1089
  • 7 روز قبل: 1776
  • 1 ماه قبل: 6362
  • کل بازدیدها: 289894

مطالب با رتبه بالا

  • وصیتنامه شهید محمد رضا قوس (5.00)
  • وصیت نامه شهید قاسم میر حسینی (5.00)
  • بگو 7 هزار سال! (از خاطرات عملیات خیبر) (5.00)
  • صيت نامه شهيد غلامرضا صالحی (5.00)
  • ماجرای سحری دادن سرهنگ عراقی به اسرای ایرانی در موصل (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس