من و مادرم کارگری میکردیم تا برای رزمندهها کلوچه درست کنیم
نامهای روی دیوار سنگر توجهام را جلب کرد که در آن نوشته بود: «من و مادرم تصمیم گرفتیم برای اینکه از ثواب رزمندگان اسلام بهرهمند شویم، در زمینهای کشاورزی کارگری کنیم و با مزد حاصل از در آمد آن آرد خریداری کنیم و برای شما کلوچه درست کنیم».
به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس(باشگاه توانا)، دفاع هشت ساله ایران در مقابل هجمههای دشمنان، در کنار رنگ و بوی دفاع نظامی که به خود گرفته بود، یک دفاع مردمی نیز بود. مردمی که بسیج شدند، مردمی که اگر یک نان در سفره داشتند، نیمی از آن را به جبهه میفرستادند. حجتالاسلام عباسعلی سیدی از مبلغان در جنگ بود که روایتی از نمونه کمکهای مردمی را روایت میکند.
جهت بازدید از سنگر رزمندگان در منطقه قصر شیرین به تک تک سنگرها وارد شدیم؛ بعد از بازدید از چند سنگر وارد سنگر کوچک شدم، در اولین نگاه نظرم به نامهای که روی دیوار سنگر نصب بود، جلب شد. متن نامه با دستخط ساده و ابتدایی نوشته شده بود:
«برادر رزمنده، پدرم در حالی که میان روستا مشغول فعالیت بود، در سانحهای از بین رفت و حالا پدر ندارم؛ حتی برادری ندارم که در جبهههای جنگ در کنار شما باشد؛ اما من و مادرم تصمیم گرفتیم برای اینکه از ثواب رزمندگان اسلام بهرهمند شویم، در زمینهای کشاورزی کارگری کنیم و با مزد حاصل از در آمد آن آرد خریداری کنیم و برای شما کلوچه درست کنیم. من و مادرم میخواستیم تا ما را از ثواب عملتان شریک گردانید و پدر مرحومم که به رحمت خدا رفته و نتوانست در جبهههای جنگ حاضر شود نیز از ثواب این عمل روحش شاد شود».
بعد از قرائت نامه به فکر فرو رفتم؛ طوری که نمیتوانستم از سنگر بیرون بروم؛ این نامه با مهر و محبتی که از صداقت و لطف فرزند عزیزمان سرشار بود، مرا مجذوب خود کرده بود.
منبع : فاتحان