فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

شهیدی که دعوت «حاج قاسم» را پذیرفت

25 شهریور 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم الله الرحمن الرحیم

ارتباطات ما خیلی بد بود و اصلاً نمی‌شد جواب بیسیم‌ها را بدهیم. حتی بعضی از گلوله‌های توپخانه خودمان به سنگرهای ما می‌خورد. در این وضعیت بود که حسین از راه رسید و آرامشی در خط به وجود آورد. آن‌ها چنان شجاعانه جنگیدند که عراق به سرعت عقب زده شد. خط حفظ شد و در دست ما ماند. بعد از آن هم دیگر خط سقوط نکرد.
حسین تاجیک در فروردین سال 1342 در روستای شادبهار شهرستان کهنوج به دنیا آمد. تحصیلات دوره ابتدایی را در یکی از روستاهای اطراف شادبهار گذراند و دوره راهنمایی را در جیرفت سپری کرد. حسین از همان دوره نوجوانی عضو بسیج شد و در سال 59 به کردستان اعزام شد، حسین در شعبان سال 61 با دختری از خانواده‌ای روحانی و سادات ازدواج کرد. از آنجا که حسین نیرویی ورزیده و کامل محسوب می‌شد هیچ ارگانی نمی‌خواست او را از دست بدهد و فرماندهان اجازه اعزام به او نمی‌دادند.

 

او پس از اصرار زیاد به جبهه‌های نبرد اعزام شد و از عملیات والفجر 1 به صورت ماموریتی در عملیات‌ها شرکت کرد. وی بعد از مسوولیت پادگان امام حسین(ع) در سال 63 به درخواست سردار سلیمانی به طور دایم به لشکر 41 ثارالله پیوست و فرمانده گردان 415 شد.

ناجی کربلای 5

پل حدود یک کیلومتر طول داشت و کاملاً بی حفاظ و عریان بود. هیچ مانعی بر سر راه گلوله باران عراق وجود نداشت. همه‌ی توپخانه و تانکهای عراق روی این پل قفل شده بود و روی آن آتش می‌ریخت. واقعاً جهنمی از آتش بود. ما از دور به پل نگاه می‌کردیم و منتظر کمک بودیم اما هر چیزی یا هر کسی که به پل می‌رسید منهدم می‌شد، آمبولانسی آمد که آن را زدند. یک نفربر آمد، آن را هم زدند. بعد لندکروزی برای رساندن مهمات آمد که آن را هم منهدم کردند.

 

اطراف پل یا جنازه ریخته بود و یا مجروحی ناله می‌کرد. لودری آمده بود که حالا داشت در آتش می‌سوخت. ماشین مهمات آتش گرفته و مهمات دورنش هم در حال سوختن و انفجار بود. غلغله و معرکه‌ای از آتش بود. در چنین وضعی بود که دیدیم گردانی به پل نزدیک می‌شود. به سرعت و به دو سمت پل می‌آمدند. تماس گرفتم و فهمیدم گردان تاجیک است.

مدتی قبل با حسین تماس گرفته و گفته بودم: حسین هرطور که می‌توانی خودت را برسان. می‌دانستم که امکان ندارد او نیاید. در هر وضع و حالی که بود بدون یک ذره تردید می‌آمد و خودش را به ما می‌رساند. حالا می‌دیدم که آنها مستقیم به سمت نابودی می‌روند. با خودم گفتم: خدایا الان همه اینها روی پل قتل عام می‌شوند.

 

اما حسین گردان را با شجاعت و مهارت از روی پل گذراند. البته حدود سی، چهل نفر از بچه‌های گردان شهید و مجروح شدند، اما ما باور نمی‌کردیم که حتی یک نفر هم به سلامت عبور کند. گردان به ستون از روی پل می‌گذشت و عراقیها هم که آنها را می‌دیدند، تمام نیرویشان را روی پل متمرکز کرده بودند تا کسی از آن نگذرد. هرچه می‌توانستند آتش می‌ریختند. گردان حسین وقتی از پل گذشت و به کانالی که ما در آن بودیم رسید، به سرعت در خط پخش شد. حسین واقعاً ناجی کربلای پنج شد. بچه‌هایش را که از آن جهنم یک کیلومتر آتش گذشته بودند با آن همه مجروح و شهید، بسیج کرد و به سمت عراقیها یورش بردند. آن روز ما همه وصیت نوشته بودیم و هیچ امید زنده ماندن نداشتیم. وضع طوری بود که یکبار هلی کوپتر عراقی در بالای سر ما آن قدر پایین آمده بود که وقتی مرتضی، کلوخی از روی زمین برداشت و به طرفش پرت کرد، کلوخ به هلی کوپترخورد.

ارتباطات ما خیلی بد بود و اصلاً نمی‌شد جواب بی سیمها را بدهیم. حتی بعضی از گلوله های توپخانه خودمان به سنگرهای ما می خورد. در این وضعیت بود که حسین از راه رسید و آرامشی در خط به وجود آورد. آنها چنان شجاعانه جنگیدند که عراق به سرعت عقب زده شد. خط حفظ شد و در دست ما ماند. بعد از آن هم دیگر خط سقوط نکرد. لشکر 27 رسول الله از راه رسید و خط را تثبیت کرد.

 

 

وسرانجام در بهمن ماه سال 1365 (عملیات کربلای 5) صدای پر طنین حسین تاجیک، فرمانده گردان 415 لشکر 41 ثارالله در اطراف نهر جاسم به خاموشی گرایید تا شعله یادش برای همیشه در دل ها روشن بماند. او با اشتیاق سفیر شهادت را در آغوش کشید و به آرامش جاوید دست یافت.

منبع: سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: وصیت نامه شهدا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • مهشید ديانت خواه

آمار

  • امروز: 387
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 1041
  • 1 ماه قبل: 7423
  • کل بازدیدها: 238854

مطالب با رتبه بالا

  • وصیت نامه شهید مدافع حرم, علیرضا مرادی (5.00)
  • وصیت نامه شهید فلك ژاپنی (5.00)
  • وصیت‌نامه شهید محمدحسین ذوالفقاری (5.00)
  • عرفه برشما مبارک (5.00)
  • مجروحانی که حرمت روزه‌داری را حفظ می‌کردند (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس