شعاری که روزه اسرا را باطل میکرد
به نام خدا
یک آزاده دفاع مقدس گفت: عراقیها در برنامههای صبحگاه از اسرا میخواستند علیه امام (ره) شعار دهند؛ روز اول رمضان با اسرا قرار گذاشتیم اگر بعثیها خواستند شعاری بدهیم، بگوییم امروز، اول رمضان است و اگر شعار بدهیم روزهمان باطل میشود!
غلامحسین برومند از آزادگان دفاع مقدس در خاطرهای از رمضان در اسارت میگوید: هر روز برنامه صبحگاه در حیاط اسارتگاه برپا بود؛ عراقیها آزادباش میزدند و همه باید مرتب در صف صبحگاه میایستادیم؛ باید فرمان از جلو نظام و خبردارشان را رعایت میکردیم و پاهایمان را محکم به زمین میکوبیدیم.
آنها در ادامه میخواستند شعاری علیه امام خمینی (ره) سر دهیم؛ اما کسی شعاری که آنها میخواستند، تکرار نمیکرد؛ نخستین صبحگاه ماه مبارک رمضان بود؛ به همراه آزادهها متحد شدیم تا هیچ شعاری ندهیم و اگر عراقیها پرسیدند چرا شعار نمیدهید؟ بگوییم امروز، روز اول ماه مبارک رمضان است و اگر شعار بدهیم روزه ما باطل میشود.
همین اتفاق هم افتاد و زمانی که عراقیها با موضعگیری آزادهها مواجه شدند، درگیری آغاز شد و چند نفر از فعالان و محرکان این قضیه مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و تا مدت زیادی در اسارتگاه زندانی شدیم.
* یک وعده مرغ!!!
محمدی یکی از آزادگان دفاع مقدس نیز با بیان خاطرهای اظهار میدارد: ماه رمضان بود و عراقیها تصمیم گرفتند به عنوان یک وعده غذایی مرغ به ما بدهند! به طوری که سهم هر ۱۰ نفر یک مرغ شد.
آب مرغ را برای افطار خوردیم، گوشت مرغ را نیز به همراه برنج ناهار، برای سحر نگه داشتیم. حدود ساعت چهار ونیم صبح بود که درهای اسارتگاه را با مشت میکوبیدند، فهمیدیم که به دلیل فاسد بودن مرغها، بچهها مسموم شده بودند. عراقیها با دیدن این صحنه برای بچهها دارو آوردند اما آنها روزهدار بودند و قرصها را نخوردند.
در اعتراض به این قضیه اعتصاب کردیم؛ بعد از ۵ روز که اعتصاب ما تمام شد، تعدادی از بچهها را که از نظر عراقیها مدیریت و رهبری اسارتگاه را بر عهده داشتند، برای بازجویی بیرون برده شدند اما عراقیها جوابی نشنیدند و آنها را به داخل اسارتگاه آوردند و مورد ضرب و شتم قرار دادند.