شاه کلید مراد در خواب پیدا شد
یکبار که زخمی شده بود، او را با هواپیما به یکی از بیمارستان های مشهد منتقل کردند. همانجا از امام رضا (ع) خواست که او را به مرادش برساند!
عزم شهدا ستودنی و راهشان ماندنی است. احساس مسئولیتشان موجب شد تا نهال انقلاب درختی تنومند شود و سرافراز بماند.
پاسدار رشید اسلام، محمدرضا خدمتگزار وثوقی هر بار که در جبهه های نبرد حق علیه باطل زخمی می شد، به بهانه رفتن برای معالجه به تهران، دوباره به جبهه برمی گشت. یکبار که زخمی شده بود، او را با هواپیما به یکی از بیمارستان های مشهد منتقل کردند.
در همانجا از امام رضا (ع) خواسته بود که او را به مرادش برساند! او می گفت: مرگ مسئله ای حل شده است و زندگی زندانی بیش نیست! پدر از او می خواست ازدواج کند و او می گفت: حجله ما در جبهه هاست.
سرانجام در تاریخ 17/11/65 نامه های بچه های گیلان را گرفت و به شوشتر رفت، تا صبح به گیلان بیاید که در خواب “ابراهیم کشاورز"را می بیند که فریاد می زند: آیا کسی نیست کمکم کند؟
محمدرضا فردا صبح نامه ها را به دیگری سپرد و دوباره به منطقه رفت و با یک ماشین تویوتا، پر از اسلحه و مهمات راهی خط مقدم جبهه شد و دلیرانه با دشمنان جنگید و در ساعت 14 همان روز او و همرزم و فرمانده اش ابراهیم کشاورز جان به جانان تسلیم می کند و آسمانی می شود.
منبع:سایت فاتحان
برای شادی روح شهیدان صلوات