فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

جمله‌ای که موجب شهادت یک پسر در مقابل پدرش شد

24 شهریور 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم الله الرحمن الرحیم

 

شهر یکپارچه جولانگاه تانک‌های رژیم بود و جلوی هرکس را می‌گرفتند باید می‌گفت «جاوید شاه» تا او را آزاد کنند.
 عباس اسلامی پور در وبلاگ روشنای صبح نوشت: چهارشنبه 27 دی سال 1357 مردم شهر عزیزم در حال که از فرار شاه خشنود بودند، مجسمه شاه را در میدان راه آهن پایین کشیدند و همین موضوع خشم عوامل رژژیم شاه را بدنبال داشت و کشتار خونین چهارشنبه سیاه را رقم زد. دو خاطره زیر از نوجوانان آن روز است که با هم این دو خاطره را می‌خوانیم و بر روح شهدای این واقعه درود می‌فرستیم:

آن روز عصر به همراه برادرم در مغازه بودم، مغازه فروش کالای خانه که مقابل سینما تاج قدیم بود.

یک دفعه همهمه‌ای در شهر پیچید و خبر درگیری نیروهای رژیم ستمشاهی با مردم در دزفول شدت یافته و نیروها به سمت اندیمشک در حال حرکت هستند. مغازه را بستیم که درگیری در اندیمشک هم شروع شد همان طور که در حال حرکت به سمت منزل بودم صدای تیراندازی و الله‌اکبر مردم فضای شهر را به تسخیر درآورده بود.

همسایه‌ما نگران پسرش بود به اتقاق راهی خیابانه شدیم تا نشانی از «عبدالرضا» بیابیم، او در درگیری‌ها گم شده بود و از هرکس هم سراغ او را می‌گرفتیم اظهار بی‌اطلاعی می‌کرد.

سرانجام  «عبدالرضا» را در جایی که تیر به پایش خورده بود یافتیم، او را به منزل بردیم… این جوان نا آرام روزهای انقلاب «عبدالرضا بصیری پور» نام داشت که به همراه برادرش «منصور» در عملیات والفجر هشت به فیض شهادت نایل آمد. (راوی:علیرضا الهام)

 

 

روز چهارشنبه سیاه تیراندازی زیادی در شهر بود من نوجوان بودم از صدای آنها اندکی هراسان؛ هنگام غروب بود که یکی از دوستان مرحوم پدرم هنگام عبور از کنار منزل ما به  پدرم گفت: بیایید از شهر خارج شویم قرار است نیروهای شاه با تانک به مردم حمله ور شوند، مادرم که صدای این مرد را شنید از درون منزل گفت: ما در شهر می‌مانیم و نیروهای زژیم هم هیچ غلطی نمی‌کنند.

شهر یکپارچه جولانگاه تانک‌های رژیم بود و جلوی هرکس را می‌گرفتند باید می‌گفت «جاوید شاه» تا او را آزاد کنند.

 سید اردشیر موسوی جوان خوش سیمایی که منزل آنان در همسایگی منزل ما بود به اتفاق پدرش به وسیله مینی بوس در مسیر اندیمشک-دزفول امرا معاش می‌کردند، آن روز سید اردشیر عکس امام را در مینی بوس نصب کرده بود و در مقابل گفتن «جاوید شاه» هم مقاومت کرده بود. این مقاومت به مذاق دژخیمان خوش نیامده بود و سید اردشیر را در مقابل دیدگان پدر به شهادت رساندند. (راوی: محمد صادق جمشیدی)

منبع:سایت فاحان

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: وصیت نامه شهدا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • فرهنگی تربیتی مرکز آموزش های غیر حضوری
  • صفيه گرجي
  • زفاک
  • نور الدین
  • بتول سادات بنیادی

آمار

  • امروز: 1201
  • دیروز: 2223
  • 7 روز قبل: 3264
  • 1 ماه قبل: 9646
  • کل بازدیدها: 241077

مطالب با رتبه بالا

  • وصیت نامه شهید یوسف راسخ (5.00)
  • کوه خضرنبی ( از خاطرات شهید مهدی طهماسبی (5.00)
  • یا حسین(ع) (5.00)
  • کفاره گناه ( از خاطرات شهید مهدی باکری ) (5.00)
  • وصیت نامه شهید عباس بنایی (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس