زندگی با یه جهادگر (از خاطرات شهید رضوی )
20 مرداد 1395 توسط مادر پهلو شکسته
قبل از عقد گفت((تو زندگی باید صبور باشی٬زندگیت باید رو دوشت باشه٬
از این شهر به اون شهر.زندگی با یه جهادگر یعنی همین.جنگم نبود من یه جا بند نمی شدم .))
چیزی نگفتم.سر سفره((بله))را که گفتم سرش را بلند کرد و بهم خندید.
نیمه شعبان عروسی کردیم.ساده.
منبع :ابر و باد
خاطرات شهدا - زندگینامه شهدا - وصیتنامه شهدا
برای شادی روح شهیدان صلوات