فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

خاطره ای از جبهه رفتن

24 مهر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

به نام خدا

 

مي خواست برگرده جبهه.بهش گفتم: پسرم! تو به اندازه ي سنّت خدمت کرديبذار اونايي برن جبهه که نرفته اند.
چيزي نگفت و ساکت يه گوشه نشست.وقت نماز که شد ، جانمازم رو انداختم که نماز بخونم.ديدم اومد و جانمازم رو جمع کردخواستم بهش اعتراض کنم که گفت:اين همه بي نماز هست!اجازه بديد کمي هم بي نمازا ، نماز بخونند.ديگه حرفي برا گفتن نداشتم.خيلي زيبا ، بجا و سنجيده جواب حرف بي منطقي من رو داد.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: خاطرات دفاع مقدس لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

 << < آبان 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • فاطمه زیتونی

آمار

  • امروز: 1780
  • دیروز: 1089
  • 7 روز قبل: 1776
  • 1 ماه قبل: 6362
  • کل بازدیدها: 289894

مطالب با رتبه بالا

  • وصیت نامه شهید درویشعلی شکارچی (5.00)
  • وصیتنامه شهید محمدجعفر دشتستانی (5.00)
  • مجموعه از خاطرات شهید همت (5.00)
  • ماجرای اقدام شهید «نخبه زعیم» که منجر به خلق پیروزی کربلای ۵ شد (5.00)
  • فرا رسیدن حلول ماه محرم را به شما تسلیت عرض می نمایم (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس