خاطرات محمد احمدیان از شهداء
06 تیر 1395 توسط مادر پهلو شکسته
بسم الله الرحمن الرحیم
خیلی گشته بودیم ،نه پلاکی ،نه کارتی،چیزی همراهش نبود .
لباس فرم سپاه به تنش بود . چیزی شبیه دکمه پیراهن در جیبش نظرم راجلب کرد. خوب دقت کردم
دیدم یک نگین عقیق است که انگار جمله ای رویش حک شده . خاک وگل ها را پاک کردم .
دیگرنیازی نبود دنبال پلاکش بگیرم .
روی عقیق نوشته بود «به یاد شهدای گمنام»
منبع :تفحص خاطراتی از محمد احمدیان
مجموعه خاک ریز 5
برای شادی روح شهداء صلوات