فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

از عبور از هفت‌خان گزینش تا رضایت مادر برای حضور در جبهه

24 شهریور 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم الله الرحمن الرحیم

سخت‌ترین مرحله اعزام من راضی کردن مادرم برای آمدن به جبهه بود، چرا که همزمان با من برادر دیگرم نیز در جبهه حضور داشت و مادرم مخالف حضور همزمان ما بود. روز اعزام از من پرسید: «از کدام مسجد اعزام می‌شوی؟» و من به دروغ گفتم: «از مسجد باب‌الحوائج(ع)»… 

 
جملات بالا بخش‌هایی از خاطرات یک رزمنده تخریبچی است.  

  سیدجلال روغنی از تخریبچیان قرارگاه «خاتم‌الانبیاء(ص)» و «کربلا» که از ناحیه دو چشم، دو دست و یک پا جانباز است، به روایت خاطره‌ای از چگونگی راضی کردن مادرش برای حضور در جبهه پرداخت.

 

او می‌گوید: 16 یا 17 ساله بودم که پس از دو، سه بار گزینش از سوی مسئولان اعزام رزمندگان به جبهه موفق به حضور در جبهه شدم. یکی از سوال‌های گزینش این بود که «امسال روز قدس کجا بودی؟» من هم جواب دادم: «راهپیمایی» در سوال دیگری پرسیدند:«ناهار چه خوری؟» گفتم: «با دوستانم رفتیم ساندویچی.» سپس مسئول گزینش با حالت خاصی گفت: «پس رفتی ساندویچی و روزه‌ هم نبودی» این در حالی بود که آن روز من روزه بودم و از پرسش‌های گزینشگر هول شده بودم.

 

البته سخت‌ترین مرحله اعزام من راضی کردن مادرم برای آمدن به جبهه بود چرا که همزمان با من برادر دیگرم نیز در جبهه حضور داشت و مادرم مخالف حضور همزمان ما بود. روز اعزام از من پرسید: «از کدام مسجد اعزام می‌شوی؟» و من به دروغ گفتم: «از مسجد باب‌الحوائج(ع)» و خودم به مسجد امام هادی (ع) رفتم اما هنگام اعزام مادرم را دیدم که به مسجد امام هادی (ع) آمده است. برای اینکه پیش دوستانم خراب نشوم با دو دست به محاسنم به حالت التماس کشیدم که مادرم چیزی نگوید. او از من پرسید کی بازمی‌گردی و من گفتم اجازه بدهید بروم فردا می‌آیم و این فردا ادامه داشت تا زمان مجروحیتم. از همین رو یکی از شیرین‌ترین لحظات زندگی من راضی کردن مادرم بود.

 

 

بر خلاف آنچه گاهی برخی از افراد از روی عناد یا نادانی بیان می‌کنند، هیچ رزمنده‌ای از روی اجبار به جبهه نرفت و انگیزه‌شان هم کوپن و سهمیه نخود و لوبیا نبوده است.
 

وی در بخش دیگر سخنانش ادامه می‌دهد: خوشبختانه کتاب «فرماندهان ورود ممنوع» که به روایت خاطرات 30 رزمنده تخریبچی اختصاص دارد، می‌تواند در حقیقت میراث خوبی برای آیندگان باشد و می‌تواند به معرفی سمبل‌های دوران دفاع مقدس کمک کند. متأسفانه ما در طول تاریخ در بخش سمبل‌سازی برای جوانان‌مان ضعف داشتیم و اگر هم سمبلی در کتاب‌هایمان بوده محدود به افرادی همچون «پتروس» و یا در اوج آن «ریزعلی خواجوی» بوده است. این در حالی است که تک تک رزمندگان و شهدای ما می‌توانند برای نسل جوان به عنوان یک سمبل معرفی شوند. اگر ایثار و از خودگذشتگی رزمندگان روایت شود، قطعا شاهد تأثیرات آن در جامعه خواهیم بود چرا که آن‌ها مایه ایجاد امنیت و آسایش امروزی ما هستند.

منبع: سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: وصیت نامه شهدا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

 << < شهریور 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • گروه جهادی بنت الهدی
  • نویسنده محمدی

آمار

  • امروز: 478
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 1460
  • 1 ماه قبل: 5028
  • کل بازدیدها: 259535

مطالب با رتبه بالا

  • شهادت آیت الله بهشتی و هفتاد دو تن از یارانش را تسلیت عرض می نمایم (5.00)
  • وصیتنامه عجیب شهید عملیات استشهاد طلبانه شهید علی منیف اشمر (5.00)
  • نگاه خدا ( از خاطرات شهید عبدالحمید دیالمه ) (5.00)
  • شهیدم کن ( از خاطرات شهید مهدی عزیزی ) (5.00)
  • هفته دفاع مقدس گرامی باد (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس