فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

وصیت نامه شهید بهروزمرادی

13 شهریور 1395 توسط مادر پهلو شکسته


گویی‌ در این‌ انقلاب‌ تنها مانده‌ایم‌. کسی‌ نیست‌ که‌ بفهمد ما چه‌ می‌گوییم‌؛ دوستانمان‌ یکی‌ یکی‌ می‌روند ــ و دیگران‌ هم‌ در انتظار… می‌روند و می‌رویم‌، تا شاید آیندگان‌ را راهگشا باشیم‌. به‌ هر کجا که‌ می‌رویم‌ غریب‌ هستیم‌. همه‌ با ما بیگانه‌ شده‌اند. و ما خود نیز، از خود بی‌خودان‌ را می‌مانیم‌. آنها از این‌ که‌ ما به‌ راه‌ جنگ‌ کشیده‌ شده‌ایم‌، برایمان‌ دل‌ می‌سوزانند. گویی‌ ما به‌ منجلاب‌ فسادی‌ افتاده‌ایم‌ که‌ برای‌ نجات‌، نیاز به‌ منجیانی‌ آنچنانی‌ داریم !
راضیه‌؛ باید مرا ببخشی‌ که‌ برای‌ تو دردنامه‌ می‌نویسم‌. از ابراز همه‌ آنچه‌ که‌ در سینه‌ام‌ انباشته‌ است‌ خود را ناتوان‌ می‌بینم‌. اما خوشحال‌ هستم‌ که‌ لااقل‌ کسی‌ هست‌ که‌ برای‌ او حرفهایم‌ را بگویم‌.
ما هر چه‌ در زندگی‌ داشتیم‌ به‌ امان‌ خدا رها کردیم‌؛ دنیا را گذاشتیم‌ برای‌ اهلش‌؛ برای‌ آنها که‌ دوست‌ دارند مثل‌ حیوان‌ باشند، بدون‌ این‌ که‌ تعهدی‌ در قبال‌ دیگران‌ احساس‌ بکنند. همیشه‌ در معرض‌ مهاجمان‌ مغرض‌ واقع‌ هستیم‌ که‌، چرا رفته‌اید آنجا آشیانه‌ کرده‌اید. گویی‌ مِلک‌ خدا، ملک‌ آنها است‌، و برای‌ ورود به‌ آن‌ اجازه‌ از حضرات‌ باید داشت‌.
درد من‌ این‌ است‌ که‌ بعد از این‌ همه‌ مدت‌ باید به‌ بعضی‌ها فهماند که‌ این‌ کشور در حال‌ جنگ‌ است‌؛ و بدتر از آن‌ باید گفت‌ که‌ انقلابی‌ شده‌… و حالا در زمانی‌ واقع‌ شده‌ایم‌ که‌ جوانهای‌ از خود گذشته‌اش‌ هر لحظه‌ در خون‌ خود می‌غلتند تا از کیان‌ اسلامی‌ خویش‌ دفاع‌ کنند.
اکبر شهید شد، و او را توی‌ کوچه‌های‌ خلوت‌ و خاموش‌ آبادان‌ تا قبرستانی‌ که‌ شما آنرا دیده‌ بودید، حمل‌ کردند؛ و برای‌ وداع‌ با او بجز اندک‌ رزمندگان‌ همدوشش‌، چند تا زن‌ پیر و جوان‌ بودند که‌ یکی‌ مادر او و دیگری‌ همسر جوان‌ و داغ‌ دیده‌اش‌ بود. امروز هم‌ علی‌ را منجمد و یخ‌زده‌ به‌ قم‌ آوردند و در ردیف‌ دیگر شهدا کاشتند، و پریروز هم‌ داخل‌ خرابه‌های‌ شهر، یک‌ جمجمه‌ انسان‌ پیدا شد که‌ گویا از قربانیان‌ روزهای‌ اول‌ جنگ‌ باشد؛ در حالی‌ که‌ هیچ‌ استخوانی‌ از اعضای‌ دیگر او وجود نداشت‌. همه‌ این‌ سختیها را می‌شود تحمل‌ کرد. اما درد اینجاست‌ که‌ چرا هنوز که‌ هنوز است‌ همه‌ سرگرم‌ مسائلی‌ جزئی‌ هستیم‌. هر کس‌ دیگری‌ را آماج‌ تهمت‌ و افترا قرار می‌دهد و خود را مبرّی‌ و مطهّر می‌داند.
گویی‌ قلبها همه‌ قیراندود شده‌، و چشمها را پرده‌ای‌ سیاه‌ فراگرفته‌، زبانها سرخ‌ و زهرآگین‌ است‌ و قدمها همه‌ سست‌ و لرزان‌، چون‌ اراده‌هایشان‌ در تلاقی‌ با سختیها.
حرص‌ می‌زنند. چون‌ موش‌، هر کس‌ به‌ سوراخ‌ خودش‌ خزیده‌، شکمها انباشته‌ از مالی‌ است‌ که‌ در حلالی‌ آن‌ شک‌ باید کرد حرفها همه‌ دو پهلوست‌. صداقت‌ کلام‌ و شیوایی‌ بیان‌، گویی‌ به‌ گور سپرده‌ شده‌، بازار قسمهای‌ دروغ‌ به‌ اوج‌ رسیده‌ و انصاف‌ و مروت‌ و مردانگی‌ به‌ پایان‌.
توی‌ ترازوی‌ کاسب‌ محل‌، یک‌ طرفش‌ جنس‌ مشتری‌ است‌ و طرف‌ دیگرش‌ سنگ‌ پدر سوختگی‌. اگر حرف‌ هم‌ بزنی‌ گستاخ‌ است‌ و بی‌حیا، تو را با توپ‌ و تشر میخکوب‌ می‌کند.

انقلاب‌ به‌ مانعی‌ بزرگ‌ (هواهای‌ درونی‌) رسیده‌ و برای‌ عبور از آن‌ خیلی‌ها در گل‌ گیر کرده‌اند؛ و بلندپروازان‌ و دوراندیشان‌، به‌ سرعت‌ نور عبور کرده‌اند. گویی‌ مانعی‌ در بین‌ نبوده‌ و اکنون‌ در معراج‌، به‌ صف‌ سرخ‌ جامگان‌ پیوسته‌اند و حریصان‌ و دنیاطلبان‌ چنان‌ درجا زده‌اند که‌ بوی‌ تعفن‌، محیطشان‌ را پوشانده‌. امروز خداوند نعمت‌ خودش‌ را شامل‌ حال‌ ما بندگان‌ نموده‌ و با اعطای‌ این‌ نعمت‌ بزرگ‌، همگی‌ در معرض‌ یک‌ آزمایش‌ الهی‌ قرار گرفته‌ایم‌.
جنگ‌ به‌ پیش‌ می‌رود و نق‌زنهای‌ حرفه‌ای‌ درجا می‌زنند. جنگ‌ به‌ پیش‌ می‌رود و راحت‌طلبان‌ عافیت‌جو خودشان‌ را به‌ صندلی‌ حب‌ و جاه‌ طناب‌ پیچ‌ کرده‌اند؛ و در عزای‌ از دست‌ رفتن‌ آزادیهای‌ دمکراتیک‌ سینه‌ می‌زنند. جنگ‌ به‌ پیش‌ می‌رود و کاروان‌ سلحشوران‌ حماسه‌افرین‌، با گامهای‌ محکم‌، کرم های‌ ریشه‌خوار را زیر پا له‌ می‌کنند و دلهای‌ ضعیف‌ را درون‌ سینه‌ها به‌ لرزه‌ وامی‌دارند. جنگ‌ به‌ پیش‌ می‌رود و مدعیان‌ دروغین‌ خلق‌، در پس‌ شعارهای‌ رنگ‌ و وارنگ‌، استفراغِ اربابانِ خود را نشخوار می‌کنند.
کرکس ها و لاشخورها در انتظارند تا روزی‌ بر این‌ انقلاب‌ فرود آیند و هر کدام‌ تکه‌ای‌ را به‌ یغما ببرند و این‌ ما هستیم‌ که‌ با مبارزه‌ خود آرزوهای‌ آنها را بگور خواهیم‌ فرستاد؛ و انشاءالله‌ همه‌ این‌ سختی‌ها، سپری‌ خواهد شد. و خدا کند که‌ همه‌ از این‌ آزمایش‌ بزرگِ الهی‌، سربلند و پیروز بدر آییم‌؛ و به‌ جای‌ پرداختن‌ به‌ منافع‌ خود، به‌ منافع‌ انقلاب‌ بپردازیم‌.
بجای‌ دعوت‌ به‌ رخوت‌ و سستی‌، دعوت‌ به‌ استقامت‌ و پایداری‌ کنیم‌ و به‌ جای‌ رندی‌ و تهمت‌ و افترا، دروغ‌ و تقلب‌ و خودخواهی‌، فداکاری‌ و مردانگی‌ و انصاف‌ و مروت‌ و مبارزه‌ پیشه‌ کنیم‌ تا به‌ یاری‌ خدا نصرت‌ و پیروزی‌ حاصل‌ شود. خداوند عمر نوح‌ به‌ امام‌ عزیز عنایت‌ فرماید.

منبع:سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 

 نظر دهید »

وصيّت نامه‌ي شهيد سياوش شعباني

13 شهریور 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم الله الرحمن الرحيم

بادرود فراوان به آقا امام زمان(عج) و نائب بر حقّش امام خميني ، و با سلام بر شهيدان كربلا و شهيدان جنگ تحميلي در روز چهارشنبه مورّخه‌ي 11/12/1365 در قرارگاه خود واقع در هفت‌تپّه نشسته بودم و در هر گوشه و كنار چادر قرارگاه بچّه‌هاي رزمنده زمزمه حمله شب را به زبان مي‌آورند در اين هنگام من و پسردايي عزيزم كه يك روح در دو جسم بوديم در يك گوشه‌ي چادر نشسته در اين لحظه هركدام تصميم گرفتيم چند سطري به عنوان وصيّت نامه بنويسيم.

 در اين لحظه به فكر پدر و مادر عزيز و مظلوم و برادران و خواهران خوب خود افتادم و خواستم به شما خانواده عزيزم سفارش نمايم كه اگر به خواست خدا در اين حمله شهيد شدم و به دامان خانواده‌ام برنگشتم برايم گريه و زاري ننماييد و افتخار نماييد كه فرزندي تربيت كرديد كه در راه خدا و دين و شرف و ناموس شهيد شده و اگر خواستيد گريه كنيد براي مظلوميت آقا امام حسين(ع) گريه كنيد و براي طفلان مسلم ناله بزنيد و هم‌چنين براي شهيدان انقلاب ياوران امام، شهيدان بهشتي و مطهري و ديگر شهيدان انقلاب ناله بزنيد.

هيچ‌وقت امام عزيزمان را تنها نگذاريد و حافظ قرآن و خون پاك شهيدان باشيد من از خانواده، بستگان، دوستان و اهالي محل خود ارادت خالصانه داشته و دارم، استدعاي عاجزانه دارم چنان‌چه از من اشتباهي سر زد به بزرگواري خود مرا عفو نماييد از برادران و خواهران خودم مي‌خواهم خطّ امام را دنبال نماييد و ايشان را تنها نگذاريد و نماز را سرلوحه‌ي خود قرار دهند، با بندگان خدا علي‌الخصوص اهل محل مهربان باشيد و سعي نماييد كسي كه مرتكب اشتباهي شده از طريق منطق هدايت نماييد.

   

 پدر و مادر عزيزم! اگر سعادت داشتم و به شهادت رسيدم احتمال دارد جنازه‌ام به دست شما نرسد از آنجايي كه هر دوي شما يعني پدر و مادر خوبم مظلوم هستيد فكر نمي‌كنم بتوانيد طاقت بياوريد در اين هنگام بياد مظلومين كربلا باشيد و به ياد آن‌ها ناله بزنيد.

سفارش بعدي من به شما اين است مكان دفن مرا در امام زاده يحيي در رديف قبر ديگر شهدا و در صورت امكان در جنب قبر پدربزرگم در نظر بگيريد چون ايشان نسبت به من علاقه‌ي فراواني داشته است.

    در خاتمه چون من يك بسيجي هستم و عاشق بسيجيان و علي‌الخصوص سپاهيان عزيز و روحانيت معظّم كه به ما عزّت و شرف بخشيده‌اند از شما تقاضامندم كه نسبت به آن‌ها احترام خاصّي قائل شويد. در خاتمه ضمن دعاي خير به جان امام عزيز و رزمندگان سلحشور، سلام مرا به جوانان و نوجوانان محلّه و ورزشكاران عزيز و بسيجيان عزيز و هميشه حاضر در صحنه و مخصوصاً فاميل‌هاي مهربانم برسانيد. به اميد ديدار در كربلا

 

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

با تشكر سياوش شعباني 

 منبع:سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 

 نظر دهید »

وصیت نامه شهید رضا پناهی

13 شهریور 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی

عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلی دِیَتُه وَ مَن عَلی دِیَتُه وَ اَنَا دِیَتُه

هرکس من را طلب می کند می یابد مرا، و کسیکه مرا یافت می شناسد مرا، و کسیکه من را دوست داشت، عاشق من می شود و کسیکه عاشق من می شود، من عاشق او می شوم و کسیکه من عاشق او بشوم، او را می کشم و کسیکه من او را بکشم، خونبهایش بر من واجب است، پس خون بهای او من هستم.
هدف من از رفتن به جبهه این است که، اولاً به ندای “هل من ناصر ینصرنی” لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفه ای را که امام عزیزمان بارها در پیامها تکرار کرده، که هرکس که قدرت دارد واجب است که به جبهه برود، و من می روم که تا به پیام امام لبیک گفته باشم. آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملتهای زیر سلطه آزاد شوند و صدام بداند که اگر هزاران هزار کشور به او کمک کند او نمی تواند در مقابل نیروی اسلام مقاومت کند. من به جبهه می روم و امید آن دارم که پدر و مادرم ناراحت نباشند، حتی اگر شهید شدم، چون من هدف خود را و راه خود را تعیین کرده ام و امیدوارم که پیروز هم بشوم.
پدر و مادر مهربان من! از زحمات چندین ساله شما متشکرم.
من عاشق خدا و امام زمان گشته‌ام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمی‌رود، تا اینکه به معشوق خود یعنی «الله» برسم؛ و به حق که ما می‌رویم که این حسین زمان و خمینی بت‌شکن را یاری کنیم و به حق که خداوند به کسانی که در راه او پیکار می‌کنند، پاداش عظیم می‌بخشد. من برای خدا از مادیات گذشتم و به معنویات فکر کردم، از مال و اموال و پدر و مادر و برادر و خواهر چشم پوشیدم، فقط برای هدفم یعنی الله

برای گوش دادن صدای شهید اینجا را کلیک کنید و برای دانلود صدای شهید به بخش دانلود ها گروه صوتی مراجعه فرمایید.

روحش شاد و راهش پررهرو باد

منبع:سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 780
  • 781
  • 782
  • ...
  • 783
  • ...
  • 784
  • 785
  • 786
  • ...
  • 787
  • ...
  • 788
  • 789
  • 790
  • ...
  • 1182
 << < شهریور 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • نویسنده محمدی
  • یاضامن آهو
  • سلام

آمار

  • امروز: 1572
  • دیروز: 548
  • 7 روز قبل: 1607
  • 1 ماه قبل: 5281
  • کل بازدیدها: 259535

مطالب با رتبه بالا

  • لحضه از ازدواج شهید سید علی حسینی (5.00)
  • وصیت نامه شهید حسین دهقان موری آبادی (5.00)
  • وصیت نامه شیرین يك شهید به چهار فرزندش (5.00)
  • هفته شهادت برشما مبارک (5.00)
  • وصیت نامه شهید درویشعلی شکارچی (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس