فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

وصیت نامه شهید علم الهدی به خواهرش

16 شهریور 1395 توسط مادر پهلو شکسته

پس از اهداء سلام و درود، رسیدن به فلاح را برایتان آرزو می‌کنم.

چون در آغاز قدم گذاشتن در سال جدید از شما دور بودم و نتوانستم خود را به این راضی کنم که سال نو را آغاز کنیم و در این لحظات حساس از عمر با شما سخن نگویم ناچار برای اولین بار قلم بدست گرفتم و با شما حرف می‌زنم.

ساعتی پیش داشتم مطالعه می‌کردم به یک جمله رسیدم. در مورد این جمله زیبا فکر کردم و مناسب دیدم که نتیجه این ساعات فکر را که در آستانه شروع سال جدید بود برایتان بنویسم.

شاندل Shandel متفکر بزرگ اروپای قرن بیستم در مورد چگونگی زندگی انسان در قرن بیستم می‌گوید :

«انسان این عصر زندگی را وقف تهیه وسایل زندگی می‌کند»

ما زندگی را در رنج می‌گذرانیم تا راحتی و آرامش ایجاد کنیم، تمامی عمر می‌رویم به این امید که لحظاتی بنشینیم، تمام عمر زحمت می‌کشیم تا استراحت کنیم و البته عمر می‌گذرد و راحتی و آسایش و نشستن و آرامش را لمس نمی‌کنیم و نمی‌یابیم. زیرا مرتباً از طریق اجتماع به ما نیازهای جدید تلقین می‌شود.

نیازهای کاذب و مصنوعی که دائماً در آدم بوجود می‌آورند بوسیله تبلیغات است تلویزیون را روشن می‌کنید و بعد از دو ساعت خاموش می‌کنید به خودتان نگاه می‌کنید، می‌بینید هفت هشت احتیاج خرید تازه بوجود آمده که قبلاً لازم نداشتید، قبلاً مثلاً با خاکستر دیگ را می‌شستید امروز حتماً باید پودر… بخرید.

بوردا می‌خرید زن روز می‌خرید نگاه می‌کنید در فکر تهیه لباسها و مدل‌های آن می‌افتید استعمار فرهنگی و فرهنگ زدایی از طریق تقلید تشبه رقابت مصرف‌های مصنوعی و سمبلیک و جلب توجه است و اینجاست که به سخن عمیق محمد(ص) که من یتشبه یقوم فهو منه که از کلمه شبیه استفاده شده (پی می‌بریم) اگر زندگیمان مثل اروپایی‌ها شد اگر وضع لباسهامان مثل مدلهای ارائه داده شده زن روز و بوردا و خانم… شد خود نیز از نظر خصوصیات انسانی و درک و انتخاب راه به سوی او شدن میل کرده‌ایم.

یکنواختی و قالبی شدن انسانها در جوامع گوناگون و مخصوصاً در ملت‌ ما که مرتباً بوسیله برنامه‌های فرهنگی‌مان در سطح وسیعی از طرف مسئولان امر پیاده می‌شود همه در قالبهای ماشینیسم بخاطر بالابردن مصرف جهانی مخصوصاً جهان سوم که دنیای صنعتی به ما تحمیل می‌کند. غارت اصالتها، منابع معنوی و از بین رفتن خصوصیات زندگی شرقی و یا اسلامی که عبارت از مصرف هرچه کمتر و تولید هرچه بیشتر بوسیله عوامل آموزشی دگرگون می‌شود. چرا که اروپای صنعتی می‌بایست برای تولیدات اضافی خود مصرف کننده پیدا کند و چه کند که بتواند کالای مصرفی بدهد و مواد تولیدی بگیرد و منت بگذارد و خود را هم بالاتر و متمدن قلمداد کند و اگر هم سواری خواست خر خوبی تربیت کرده باشد و…

ابتدا با استعمار فرهنگی کار خود را آغاز می‌کند و سپس از یک خصیصه پاک و اصیل خدایی که برسم امانت به انسان داده شده استفاده می‌کند و آن تنوع که شکل تکامل است.

ما می‌بینیم (همراه با درد) که تمام فلسفه‌ها و مذهب‌ها و ایده‌آلها و عشق‌ها و خواسته‌ها و… خلاصه شده در این : اصالت مال زندگی مادی است بنابراین وقتی زندگی مادی اصالت دارد هدف رفاه است پس برای چه باید کار کرد؟ برای ساختن وسایل آسایش زندگی

داستان شازده کوچولو را خوانده‌اید؟

آیا قربانی شدن آسایش زندگی برای چه؟ برای تکامل؟ برای تعالی؟ برای رفتن به حقیقت؟

برای رسیدن به ایده‌آلهای مقدس انسانی؟ برای تقرب و نزدیکی به بهترین دوست و یار، او (الله)؟ نه برای بدست آوردن وسایل آسایش زندگی. زیستن برای مصرف، مصرف برای زیستن

یک دور، باطل دور حماقت کار. استراحت. خوردن. خوابیدن همین و بس!!! بهتر است کمی فکر کنیم ملاک ما برای شناختن افراد چیست، مثال می‌زنم، آیا وقتی مثلاً به خواستگاری می‌روید چه می‌پرسید، می‌پرسید که آیا شما آدم باهوشی هستید؟ با شهامت هستید؟ چه مقدار وقار و اصالت دارید؟

چه مقدار قرآن را درک کرده‌اید؟ چه مقدار در تاریخ و اعتقاد و جامعه شناسی و انسان شناسی و تفسیر و فهم سخنان ائمه مطالعه دارید؟ معلوماتتان چقدر است و… هرگز!

درست همانگونه می‌اندیشیم و همانگونه انتخاب می‌کنیم که فرهنگ مادی بورژوازی غرب به ما تحمیل کرده و معیار ارزشهامان بسته‌بندی شده از غرب می‌آید، اما خود نمی‌دانیم و نمی‌فهمیم و خیال می‌کنیم که اندیشه و فکرمان اسلامی است در صورتیکه اندیشه‌ای که قرآن به ما می‌خواهد بدهد درست عکس آن است و با آن در تضاد کامل است.

 

و اصلاً اندیشه تربیتی قرآن برای از بین بردن چنین ارزشها و معیارها و طرز تفکرها و برداشتها و چنین شناختی است نسبت به زندگی حیات وسایل مادی نیازها خواستها ایده‌آلها و…

و ما تمام تلاشمان و ناراحتی‌هامان و رنج‌ها و حتی نوع احساسهامان در اینست که بهتر زندگی کنیم بجای اندیشیدن به اینکه چگونه باید زندگی کنیم و چرا؟ زندگی یعنی چه؟ تلاش برای چه؟ اصلاً چرا زندگی می‌کنیم؟ و به اینها توجه نداریم، چرا که نتوانستیم خود را از لجن فرهنگ بورژوازی نجات دهیم، از لجن مصرف بدون تولید، از لجن زندگی خلاصه شده در مادیات، و تمام نیروهای خلاق و نبوغهای سرشار را در وسیله خلاصه کردن، درست مثل کسی که پله گذاشته تا خود را به پشت بام برساند اما همینکه پا روی پلکان اول گذاشت آنقدر راجع به خود پله فکر کند سوراخ سمبه‌های آن، رنگ آن و… که لحظه‌ای خواهد رسید و گریبان مرگ او را فرا گرفت و هنوز در فکر اینست که پله چوبی را تبدیل به فلزی یا فلزی را تبدیل به کائوچو یا طلا و یا… کند و در نتیجه عمر تمام می‌شود و خود را به پشت بام نرسانده.

منبع:سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 

 نظر دهید »

وصیت نامه شهید علی اکبر صادقی

16 شهریور 1395 توسط مادر پهلو شکسته


1- ابتدا سعی نمایید در مسجد کاملا سعی و هدفتان رضای خدا باشد نه تبلیغ اسم و شخص. در ادامه این راه سعی و کوشش نمایید و سعی کنید سربازان با وفایی برای حسین (ع) و امام زمان (ع) باشید و هم بسازید و هم تربیت نمایید که تربیت حسینی مسئله مهمی و بدنبال آن خودسازی است.

2- در برخوردهایتان اخلاق اسلامی و در انجام اعمالتان خدا و در قضاوتهایتان گذشت را سرلوحه قرار دهید و همواره در یادگیری مسائل اسلامی کوشا باشید، از هم و از خطاهای هم بگذرید تا خداوند در روز قیامت از خطاهای شما بگذرد.

3- مبادا در برخوردهایتان با زیردستان ،هوای نفس و قدرت جلوی چشمانتان را بگیرد که با این کار عذاب دنیا و آخرت را برای خود می خرید و خداوند را از خود ناراضی می نمایید و از ریا و عجب که دام خطرناک شیطان که دشمن خلوص است پرهیز نمایید که خداوند فقط و فقط بنده خالص را خریداری می کند.

4- به مادیات و مسائل دنیوی پشت پا بزنید که دنیا جای راحتی نیست و در راه خدا از هیچ چیز نهراسید که عاقبت و نهایت آن شهادت است.

5- مبادا مال و منال دنیا شما را فریب دهد. چشمان دل خویش را باز نمایید و جانان را بیابید و بسوی وی بشتابید.

6- هیچگاه سنگر مسجد را که شهدایی تقدیم انقلاب کرده تحت هیچ عنوان خالی نکنید که این مسجدها و این پایگاه های بسیج است که خداوند پاکترین بندگان خویش را می یابد و عاشقان را برای لقاءالله تربیت می شود و از برادران پاسدار می خواهم که نگذارید برادران بسیجی دلشکسته شوند که اگر دل آنها بشکند دل حسین(ع) می شکند چون علی اکبرها و قاسمهای زمانند. اینان اسامه های دورانند، سفارش می شود نگذارند قدمهای چون گل پرپر شده آنها در بیابانها و صحرا طعمه پرندگان شوند، اینان گلهای محمدی(ص) هستند و این گل جا در جانماز دارد، می دانید که خدا در دلهای شکسته جا دارد، پس دلتان برای آنها بشکند و در تشییع جنازه آنان مانند شهادتشان غریبانه است.

7- همواره طرفدار و دنباله رو خط امام بعنوان نایب امام زمان (ع) باشید و این را بدانید من یقین داشتم که امام در تماس مستقیم با امام زمان(ع) است، رهنمودهایش را به گوش جان بخرید و پذیرا شوید و بدانید سخن امام زمان می باشد و هیچگاه پشت وی را خالی نکنید که با این کار لعنت و نفرین خدا را و تمامی شهدا را برای خویش خواهید خرید که دیگر امید بخشش نداشته باشید و با دشمن «امام» مبارزه کنید زیرا دشمن وی دشمن اسلام است.

8- از انقلاب مواظبت نمایید و نگذارید که خطهای انحرافی خللی در مسیر این انقلاب بوجود آورد و این کار با روشنگری مردم فقط و فقط انجام می پذیرد.

9- به توسلات به ائمه معصومین و ائمه اطهار بیفزایید که با این توسلات است که فقط و فقط می توانید رستگار شوید و در آخرت مورد شفاعت آنان قرار گیرید و حب آنان و عشق را در دل خویش جای دهید.

10-از تمامی کسانی که این بنده حقیر را می شناسید و حقی برگردن بنده دارند می خواهم که بنده را عفو نمایند و اگر مسئله ای بود به نزد پدرم رفته و از ایشان درخواست نمایند.

11- مراسم ساده بگیرید و درمراسمم شاد باشید زیرا دنیای فانی وهجرت از این دنیا آن هم با این وسیله و به این شکل جدا سعادت می خواهد. خدایا تو همواره شاهد بودی که این بنده تو از یک نظر خوشحال و از یک نظر ناراحت بودم. اول اینکه این بنده را وسیله ای برای رسیدن به خودت قرار دادی و افرادی را که از نزد بنده به پیش تو آمدند پذیرا شدی و مورد قبول قرار دادی و از این نظر خوشحال بودم که شاید مورد شفاعت این افراد قرار گیرم و از این نظر غمگین بودم که چرا خودم لیاقت دیدن روی زیبایت را ندارم و چرا رسیدن به لقایت را و رسیدن به جوار تو در حد و توان من نیست و تو را شکر می کنم که بالاخره به این بنده کوچک و ضعیف خود نیز لطف کردی ، و در ضمن این بنده حقیر از تمامی کسانی که من حقی برگردن آنها دارم به هرشکل و به هر نحو، می گذرم و حلال می کنم ، خدا انشاءالله از آنان بگذرد و آنان را مورد رحمت خویش قرار دهد.

در ضمن اگر توانستید مرا در کنار قبر برادرم «حاج علی اصغر» دفن نمایید زیرا در دنیا هم با یکدیگر بودیم، اگر هم نشد دیگر در اختیار خودتان.

از مال دنیا الحمدلله چیزی نداشتم و باقی نگذاشتم، اگر هم بود ابتدا حقوقی را که افراد نزد من دارند بدهید و اگر هم ماند در راه خدا به هرشکل که خواستید خرج نمایید ، در ضمن با این گفتار نمی توانم هرچه در درونم هست بیرون بریزم و فقط به همین مختصر اکتفا می کنم و از خداوند می خواهم که به لطف و کرم خود قبول نماید.

وصیتنامه خودم را روی کاغذ نوشته بودم ولی لازم دانستم که کاغذ را از بین ببرم و با صدای خودم پیام را به گوش شما عزیزان برسانم.

از پدر و مادرم مجددا پوزش طلبیده و تقاضا می کنم در مراسم من لباس سیاه نپوشند و همه با لبهاسهای سفید و شاد شرکت کنند.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

علی اکبر

خدایا خدیا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزا


منبع:سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 

 

 نظر دهید »

وصیت نامه یک شهید 17 ساله

16 شهریور 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم الله الرحمن الرحیم

” ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقا”

این نسخه وصیتنامه حقیر «علیرضا خالقی‌پور» است. کسی که با وجود راه‌های روشن در زندگی خود باز هم در پیمودن مسیر شیطان تمایل نشان می‌داد و بارها مرتکب معصیت در محضر حق شده بود. با این وجود باز هم امید به عفو و رحمت او داشت.

خدایا؛ اکنون ترا شکر می‌کنم، زیرا که طعم شیرین ملاقاتت را بمن چشاندی.

خدایا ترا شکرگزارم، به سبب اینکه در دوران زندگیم همواره دستگیرم بودی و مرا از گام نهادن در راه‌های تاریک باز نهادی و مرا در آغاز مسیر شهادت قرار دادی. راهی که ابتدایش آموختن الفبای قرآنی و انتهایش نگریستن به وجه زیبای تو بود.

خدایا؛ مرا نیز در جمع دوستان و آزادگان و عاشقانت راه بده.

خدایا؛ بنده خود را ببخش و از من و خطاها و گناهانم در گذر، زیرا که شدیداً احساس ندامت می‌کنم و فقط امید به لطف و عنایت تو دارم.

بارالها؛ شاهد باش که من در درون خود نیز آرام و قرار ندارم، هرگاه معاصی خود را بیاد می‌آورم در درون خود شرمنده می‌شوم. خدایا توبه می‌کنم.

و اما پدر و مادر عزیز؛

این را می‌دانم که حق شما را بدان حال که هست بجای نیاوردم و در ایام حیاتم برای شما و برادران و خواهرانم فرزند و برادر خوبی نبودم، اما چه کنم که وسیله‌ای برای جبران خطاهایم ندارم. لذا از شما می‌خواهم که حلالم کنید. باشد که انشاءالله نزد حضرتش رو سفید رفته باشم.

و اما در رفتنم صبر پیشه کنید چونانکه در رفتن برادرم همچون کوه استقامت ورزیدید که خود بهتر از من می‌دانید هدف چیست و برای رسیدن به این هدف که جز رضایت حضرتش نیست باید با تمام توان کوشید. چه بسا در این راه جان هم بدهیم.

برادر و خواهرم؛ از شما و امت حزب الله نیز می‌خواهم در صدد ارشاد مردمان کور دل و منافق صفت باشید و بدانید که انشاءالله اجر عظیم نصیبتان خواهد شد.

و به همرزمان محصلم بگوئید؛ که اجتماع نیاز به درس و سپس تخصص شما دارد. نکند خدای ناکرده متخصصی شوید مضر بر جامعه، که بدانید در این‌صورت هیچ‌یک از شهدا از قطرات خون‌شان نخواهند گذشت.

در پایان چون از مال دنیا هیچ ندارم و فقط عاجزانه و در عین خلوص از کلیه افرادی که به هر نحوی با ایشان تماس داشته‌ام می‌خواهم که حلالم کنید. زیرا که کشیدن بار سنگین حق الناس در آخرت بسی دشوار است و احساس می‌کنم من در مقابل آن عاجزم. پس مرا ببخشید و این بار را از دوشم بردارید.

در ضمن چون بنده عاصی درگاه حضرت حق بودم، به مدت 25 روز نماز یومیه قضا دارم. علاوه بر آن 30 نوبت نماز صبح قضا دارم. در صورت امکان برایم خوانده شود.

به امید بخشش حضرت حق بنده حقیر درگاهش: علیرضا خالقی پور

 

منبع:سایت فاتحان

 

برای ششادی روح شهیدان صلوات

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 750
  • 751
  • 752
  • ...
  • 753
  • ...
  • 754
  • 755
  • 756
  • ...
  • 757
  • ...
  • 758
  • 759
  • 760
  • ...
  • 1182
 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • ترنم گل
  • کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)
  • نورفشان

آمار

  • امروز: 1008
  • دیروز: 240
  • 7 روز قبل: 1213
  • 1 ماه قبل: 7529
  • کل بازدیدها: 238854

مطالب با رتبه بالا

  • وصیت‌نامه شهید شهید حمید احدی (5.00)
  • اولین شهید دهه هفتادی ایران ( از خاطرات شهید حامد جوانی ) (5.00)
  • وصیت نامه شهید محمد حسین یاوری (5.00)
  • شهید اقتداری که با اصرار جواز شهادت گرفت (5.00)
  • بعثی ها با دست های بسته پاهای ما را به پنکه سقفی می بستند (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس