فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

مرا به گلزار شهدا برد و گفت: من به زودی شهید می‌شوم!

25 شهریور 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم الله الرحمن الرحیم

همسرم؛ تو ندیده‌ای که لحظه‌های جان دادن یک شهید چقدر دردناک اما شیرین و باشکوه است. ای یار وفادار، ای مهربان، مبادا خود را غمگین و غریب بیابی که در خلوت‌های پرهراس، ذکر اوست که آرام و روشن می‌دارد و تو ای مهربان که بسیار تو را آزردم، اکنون جشن عشق و عید ایمان را بگذار و تو اکنون عزیزت و عزیزمان را قربانی بدار و خونش را ریخته بپندار… 
 
 از شاگردان ممتاز در طول تحصیلاتش به شمار می‌رفت، به گونه ای که در هجده سالگی با معدل نوزده دیپلم گرفت و رتبه نخست را در کنکور اعزام دانشجو به خارج از کشور کسب کرد. او همچنین در رشته پزشکی تمامی دانشگاه‌های سراسر کشور پذیرفته و سرانجام در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل و در جنوب تهران ساکن شد و تشکل مذهبی بچه‌های جنوب را تشکیل داد و به این شکل فعالیت‌های سیاسی ـ دانشجویی خود را آغاز کرد. سید پس از مدتی تحصیل، خود را به دانشگاه جندی‌شاپور اهواز انتقال داد. وی از همان آغاز فعالیت‌های سیاسی در فکر مردم مظلوم فلسطین و در صدد اعزام به آن دیار بود ولی به دلیل اوج‌گیری مبارزات مردم ایران، فرصت حضور در فلسطین را نیافت.

 


به گزارش «تابناک»، آنچه در بالا آمد، روایتی است کوتاه از دلاورمردی از خطه سوزان خرمشهر که به همراه «محمد جهان آرا» سپاه این شهر را سر و سامان داد و تا زمان شهادت «محمد» سمت جانشینی سپاه خرمشهر را به عهده داشت.

او کسی نیست جز «سردار شهید دکتر سید عبدالرضا موسوی» متولد 1335 که با وجود اینکه دانشجوی سال آخر پزشکی بود، در زمان عملیات غرور آفرین «بیت المقدس» که منجر به فتح خونین شهر شد، فرماندهی سپاه این شهر را به عهده داشت و در نهایت، همچون «محمد»، نبود و نماند تا آزادی شهرش را به تماشا بنشیند و در اواسط عملیات بزرگ بیت المقدس ـ هفدهم اردیبهشت 1361 ـ به دیدار معبود شتافت.

شهید بزرگوار موسوی در کنار شهید بزرگوار محمد جهان آرا

«تابناک» بنا به وظیفه خود، به مناسبت سالگرد آن روزهای حماسه و خون، روایاتی کوتاه از زندگی این شهید بزرگوار را به محضر عاشقان شهادت تقدیم می کند، باشد که یاد و راه این عزیزان را زنده نگهداشته و ذخیره قبر و قیامتمان باشد:

اخراج

رضا در درس، بهترین بود. او پس از گرفتن دیپلم و دعوت‌نامه بورسیه خارج از کشور و به رغم تأکیدات خانواده مبنی بر اعزام به کشور، نپذیرفت و اصرار داشت که در ایران مشغول به تحصیل شود. از هنگامی که با آرمان‌های حضرت امام آشنا شد، مبارزاتش شکل تازه‌ای گرفت.

مادرش در این زمینه می‌گوید: در همه دوران تحصیل در دانشگاه، دانشجوی ممتازی بود به طوری که با وجود وارد شدن در فعالیت‌های سیاسی و مذهبی، مدتی او را تحمل کردند ولی سرانجام او را از دانشگاه اخراج کردند. آذر ماه سال 1356 وقتی به خرمشهر بازگشت جلسه‌ای انقلابی را با جوانان مبارز شهر آغاز کرد.

 

 

 

 

 نظر دهید »

توانمندی‌‌های مدیریتی «علی هاشمی» جنگ را از بن‌بست خارج می‌کرد

25 شهریور 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم الله الرحمن الرحیم

سردار غلامپور می‌گوید: انجام علمیات خیبر و شکسته شدن بن‌بست جنگ بسیاری را از این توانمندی‌ در مدیریت، خلاقیت، اطاعت پذیری و… شهید هاشمی دچار شگفتی کرد. 
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، علی هاشمی در سال 1340، در شهر اهواز به دنیا آمد. با شروع جنگ تحمیلی در محور «کرخه کور» و «طراح» به مقابله با پیشروی دشمن بعثی پرداخت. با شکل گیری یگان‌های رزم سپاه او مامور تشکیل تیپ 37 نور شد و با این یگان، در عملیات «الی بیت المقدس» در آزادی خرمشهر سهیم شد. در آستانه عملیات والفجر مقدماتی تیپ 37 نور منحل شده و علی هاشمی به فرماندهی سپاه سوسنگرد رسید. بعدها، از دل همین سپاه منطقه ای بود که، «قرارگاه نصرت» پدید آمد. در سومین سال جنگ، محسن رضایی، علی هاشمی را به فرماندهی «قرارگاه سری نصرت» انتخاب کرد. او در تیر ماه سال 66 به فرماندهی «سپاه ششم امام صادق» منصوب شد که چند تیپ و لشکر، بسیج و سپاه خوزستان، لرستان و پدافند منطقه هور از «کوشک» تا «چزابه» را در اختیار داشت. روز چهارم تیر ماه سال 1367، متجاوزان بعثی، حمله‌ای گسترده و همه‌جانبه را برای بازپس‌گیری منطقه هور آغاز کردند. حاج علی در آن زمان، در قرارگاه خاتم4، در ضلع شمال شرقی جزیره مجنون شمالی مستقر شده بود. هیچ کس به درستی نمی‌داند که در این روز دردناک، چه بر سر سرداران «قرارگاه نصرت» آمد. شاهدان می‌گفتند که هلی‌کوپترهای عراقی در فاصله کمی از قرارگاه خاتم4 به زمین نشسته‌اند و حاج علی و همراهانش سراسیمه از قرارگاه خارج شده و در نیزارها پناه گرفتند. پس از آن، جستجوی دامنه‌داری برای یافتن حاج علی هاشمی آغاز شد اما به نتیجه ای نرسید. از طرف دیگر، بیم آن می‌رفت که افشای ناپدید شدن یک سردار عالی رتبه سپاه، جان او را که احتمالا به اسارت درآمده بود به خطر بیاندازد، به همین سبب تا سال‌ها پس از پایان جنگ، نام حاج علی هاشمی کمتر برده می‌شد و از سرنوشت احتمالی او با احتیاط فراوانی سخن به میان می‌آمد. سرانجام در روز 19 اردیبهشت سال 1389، اخبار سراسری سیما خبر کشف پیکر حاج علی هاشمی را اعلام کرد و مادر صبور او پس از 22 سال انتظار، بقایای پیکر فرزند خود را در آغوش کشید.

 

 

روایت برخی خاطرات پیرامون این سرلشگر شهید که فرمانده سپاه ششم امام صادق(ع) بود در «رازهای نهفته» به قلم «مهرنوش گرجی» نوشته شده است. در ادامه خاطره سردار «احمد غلامپور» هم‌رزم شهید می‌آید:

بعد از آنکه به دلیل تمهیدات دفاعی دشمن حملات ما به بن بست کشیده شد و همه فرماندهان جنگ در پیدا کردن راهکاری برای خروج از این بن بست دچار یأس و ناامیدی شده بودند در اینجا بود که یک ایده اولیه شجاعانه که امکان تحقق آن در نگاه اول برای هیچکس قابل قبول و باور نبود شکل گرفت.

محسن رضایی باید موضوع را با چه کسی طرح می‌کرد که ظرفیت باور آن را داشته باشد؟ و چه کسی را توجیه کند که اراده تبدیل به یک کار غیر ممکن به ممکن را داشته باشد؟ و چه کسی را در جریان این ایده و فکر اولیه قرار دهد که قدرت درک و فهم سری بودن و حیاتی بودن آن را بداند باور کردنی نبود «علی هاشمی».

حقیقت این است که اگر هر کدام از فرماندهان و دست اندر کاران صحنه جنگ در جریان این موضوع قرار می‌گرفتند بر این انتخاب خرده می‌گرفتند و آن را نوعی فریب یا سرکاری تلقی می‌کردند کما این که در مراحل انتهایی کار که همه اقدامات لازم برای انجام یک عملیات غیر ممکن آماده شده بود هنوز فرماندهان با دید شک، تردید و فریب به موضوع نگاه می‌کردند. ولی گذر زمان و انجام علمیات خیبر و شکسته شدن بن بست جنگ بسیاری را نه تنها دچار شگفتی از این همه توانمندی در مدیریت، خلاقیت، اطاعت پذیری و… کرد بلکه از مجموعه قرارگاه نصرت به فرماندهی شهید هاشمی ظهور و بروز پیدا کرد.

علی هاشمی جوان نوزده ساله‌ای که با آغاز جنگ بدون کوچکترین شک و تردیدی به جبهه رفت و در کوتاه‌ترین زمان به واسطه لیاقت و توامندی‌های ذاتی خود توانست به فرماندهی سپاه حمیدیه و سپس فرمانده محور طراح که مسئولیت حفاظت از جاده مهم سوسنگرد-حمیدیه را به عهده داشت شود و در این برهه که عملیات فتح المبین در شرف انجام بود با انجام عملیات ام‌الحسنین تمرکز دشمن را به هم ریخت و سپس با بسیج نیروهای بومی منطقه حمیدیه و سوسنگرد و تعدادی نیروی داوطلب تیپ نور را تشکیل دهد و به عنوان یکی از یگان‌های عمل کننده در عملیات بیت المقدس شرکت کند.

پس از آن اوج کار علی هاشمی تشکیل قرارگاه نصرت و انجام مأموریت سری واگذار شده بود که توانست به همت دوستان خود شرایطی فراهم سازد تا جنگ از بن‌بست خارج شود اما قصه علی با شهادتش تازه آغاز شد.

 

 

 

 نظر دهید »

عملیاتی بافرماندهی شهید«همت»و«حاج احمد متوسلیان»

25 شهریور 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم الله الرحمن الرحیم

در عملیات «محمدر رسول االله» رزمندگان از دو محور «مریوان» و «پاوه» وارد عمل شدند و با آزادسازی بخشی از ارتفاعات منطقه در محدوده بین نوسود و مریوان و نیز انهدام دشمن، شهر «طویله» عراق و چند روستا را به تصرف درآورند. 
عملیات «محمد رسول الله» در روز 12 دی ماه سال 60 با رمز و ذکر «لا اله الا الله ، محمد رسول الله (ص)» در مناطق عملیاتی «مریوان»، «نوسود» و «پاوه» و در ارتفاعات مرزی معروف به «تخت اورامانات» انجام شد.انسداد دالان‌های ورودی عناصر ضدانقلاب، پاکسازی و تامین امنیت شهرهای مرزی در منطقه اورامانات، تصرف چندین ارتفاع و روستای منطقه و تصرف شهر «طویله» عراق از اهداف این عملیات بود.  

در این عملیات رزمندگان از دو محور مریوان و پاوه وارد عمل شدند و با آزادسازی بخشی از ارتفاعات منطقه در محدوده بین نوسود و مریوان و نیز انهدام دشمن، شهر طویله عراق و چند روستا را به تصرف درآورند. محور مریوان به فرماندهی «حاج احمد متوسلیان»، ماموریت داشت تا ضمن آزادسازی ارتفاعات «شنگادور»، «توالی»(پنج قله)، دره تاریک، جانبازان و «ملقه پشقله»، شهر طویله را تصرف و تامین کند.

 

محور پاوه نیز به فرماندهی «حاج محمد ابراهیم همت»، ماموریت پاکسازی شهر نوسود، ارتفاعات کل هرات، سرنی، «شوشمی» و تعدادی از روستاهای منطقه از وجود دشمن و عناصر ضدانقلاب و نیروهای عراقی و ورود به شهر طویله را بر عهده داشت.

 

این دو محور؛ از محورهای فرعی برای تامین اهداف خود بهره گرفتند. محورهای فرعی به تناسب نیروهای ادغامی، فرماندهی متغیر داشتند. در طرح چنین پیش‌بینی شده بود که با اعزام چندین گروه عملیاتی به عمق عراق، عقبه‌های دشمن نیز همزمان با عملیات اصلی مورد حمله قرار گیرد.

 

در محور پاوه، نیروهایی که از معبر «وزلی» وارد عمل شده بودند در حین عبور از کنار شهر نوسود برای رفتن به ارتفاع سرنی با عناصر ضدانقلاب درگیر شدند و در نتیجه تعدادی از عنار ضد انقلاب کشته و تعدادی نیز اسیر شدند. در ادامه، اگرچه این نیروها به رغم هوشیاری دشمن توانستند هدف خود را تامین کنند، اما فشارهای دشمن موجب شد ارتفاع یاد شده چندین بار دست به دست شود. نیروهای محور ملقه پشقله و جانبازان نیز موفق شدند هدف خود را به سرعت تصرف کنند و وارد شهر طویله عراق شوند. در این میان، فقدان سقوط ارتفاع کل هرات و حضور دشمن روی آن موجب شد تا به رغم موفقیت نیروهای خودی در طرفین این قله مشکلات جدی در تامین و تدارک نیروهای ایرانی ایجاد شود.

 

کمبود نیرو نیز از جمله مشکلات دیگر عملیات بود که امکان ادامه آن را دچار مشکل مضاعفی کرده بود. به همین خاطر در بعدازظهر نخستین روز عملیات دستور داده شد نیروها به مواضع قبلی بازگردند. در محور مریوان، نیروهای خودی قبل از رسیدن به پای اهداف با تیراندازی و درگیری دشمن مواجه شدند. در معبر شنگادور اگرچه چهار قله از پنج قله این ارتفاع به تصرف درآمد، اما دشمن با استقرار روی قله پنجم تدارک و پشتیبانی نیروهای خودی را مختل کرده بود. نیروهای معبر دره تاریک نیز که با درگیری زود هنگام مواجه شده بودند، به دلیل تسلط و در نتیجه دید و تیر دشمن زمینگیر شدند.

 

در ادامه، دشمن با به‌کارگیری نیروهای احتیاط منطقه از جمله انتقال سه گردان از «پنجوین» و با استفاده از نیروهای گارد ریاست جمهوری پاتک خود را از بعدازظهر روز اول عملیات آغاز کرد.اگرچه دشمن در این پاتک‌ها متحمل خسارت‌های سنگینی شد ولی کمبود توان خودی و عدم جایگزین شدن نیروهای تازه نفس ادامه عملیات را غیرممکن ساخته بود. برا همین حدود ساعت 16 دستور عقب‌نشینی صادر شد.

 

 

در این عملیات که به صورت منطقه‌ای هدایت شد و از فرماندهی مرکزی بی‌بهره بود، تلفات و ضایعات زیر بر دشمن وارد شد:

 

حدود 1000 کشته، حدود 4500 مجروح و 191 نفر اسیر. همچنین 15 قبضه توپخانه، شش قبضه خمپاره‌انداز، یک قبضه توپ 106 میلیمتری و چهار دستگاه تانک و چندین دستگاه خودرو سنگین از دشمن منهدم شد.

منبع:سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 668
  • 669
  • 670
  • ...
  • 671
  • ...
  • 672
  • 673
  • 674
  • ...
  • 675
  • ...
  • 676
  • 677
  • 678
  • ...
  • 1182
 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • ترنم گل
  • فرهنگی تربیتی مرکز آموزش های غیر حضوری
  • سيدصالحي
  • أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ
  • صفيه گرجي
  • امیرِعباس(حسین علیه السلام)
  • عزیرم حسین

آمار

  • امروز: 533
  • دیروز: 240
  • 7 روز قبل: 1213
  • 1 ماه قبل: 7529
  • کل بازدیدها: 238854

مطالب با رتبه بالا

  • وصیت نامه شهید درویشعلی شکارچی (5.00)
  • وصیتنامه شهید محمدجعفر دشتستانی (5.00)
  • مجموعه از خاطرات شهید همت (5.00)
  • ماجرای اقدام شهید «نخبه زعیم» که منجر به خلق پیروزی کربلای ۵ شد (5.00)
  • فرا رسیدن حلول ماه محرم را به شما تسلیت عرض می نمایم (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس