آمدم گرمی پولاد گداخته در کوره جنگ را بر بدنم لمس کنم
شهید کیخسرو علینجفی پیشنهاد ماندن در پشت جبهه را رد کرد و گفت: آمدهام تا گرمی پولاد گداخته را در کوره جنگ بر بدنم لمس کنم.
در دنیایی که ارزشها رفته رفته در زیر غباری از فراموشی فرو میروند و ظواهر فریبنده دنیای رو به زوال در صدر جدول قرار میگیرد، ترویج فرهنگ شهادت و زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا بهترین راهی است که میتواند از انحراف جامعه و اضمحلال معنویتها جلوگیری کند.
شهید کیخسرو علینجفی سال 1346 در روستای صادقآباد از توابع شهرستان بیجار در خانوادهای متدین دیده به جهان گشود تا با تولدش روشنیبخش دیدگان منتظر والدینش باشد.
روزهای شیرین کودکی را هنوز سپری نکرده بوده که دست اجل او را از سایهسار محبت پدر محروم کرد و مادر حضانت و سرپرستی و تربیتش را عهدهدار شد.
دوران ابتدایی را در روستای زادگاهش به عنوان شاگرد ممتاز به پایان رساند و برای ادامه تحصیل عازم شهر بیجار شد و مقطع راهنمایی را هم در تنگنا و فشار مالی و با طی فرسنگها راه از محل زادگاهش در این شهر به پایان رساند.
برای ادامه تحصیل به محض ورود به مقطع دبیرستان شد، راهی تهران شد تا در کنار برادر بزرگش هم تحصیل کند و هم با اشتغال به کار باری از دوش خانواده بردارد.
با پشتکاری قوی زندگی در غربت را آغاز کرد، روزها کار میکرد و شبها به تحصیل میپرداخت.
شهید علینجفی از ایمانی قوی و ارادهای پولادین برخوردار بود و توانست در سال 1364 دیپلم بگیرد.
این جوان با ایمان علیرغم کار و تحصیل همزمان از مطالعه هم غافل نبود و هر وقت فرصتی به دست میآورد، کتابهای مذهبی را مطالعه میکرد از این رو اطلاعات زیادی در حوزه دینی و سایر مسائل داشت.
دوران دبیرستان را که به پایان رساند اطرافیان او را تشویق به شرکت در کنکور کردند، اما او ضمن احترام به پیشنهاد آنان گفت: قصد دارم وارد دانشگاه جبهه شوم و به تفسیر غزلهای عشق و دلدادگی بنشینم.
*قصد ماندن در پشت جبهه را ندارم
با این اندیشه خود را به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اسلام شهرمعرفی کرد وبرای طی دوره آموزش به کرج اعزام شد. دیانت، پاکدامنی، تقوا وصداقت کیخسرو موجب شد، بعد از اتمام آموزشها مسئولین از او بخواهند در قسمت اداری سپاه به خدمت بپردازد، اما او به صراحت با این پیشنهاد مخالفت کرد و گفت: آمدهام تا گرمی پولاد گداخته را در کوره جنگ بر بدنم لمس کنم، لذا به هیچ وجه قصد ماندن در پشت جبهه را ندارم.
*قسم خورد دینش به انقلاب را با خون خود امضا کند
شهید علینجفی برای رسیدن به این هدف از طریق لشگر سیدالشهدا(ع) عازم منطقه جنوب شد و در بیمارستان شهید کلانتری شهر اندیمشک به عنوان پزشکیار مشغول گذراندن دورههای آموزشی شد و در همان زمان طی نامهای به برادرش از اینکه سعادت حضور در خط اول را پیدا نکرده است، شکایت کرد، اما قسم خورد که باید دینش را به انقلاب با خون امضا کند.
21 فروردین ماه سال 1366در فصل رویش دوباره زمین، در عملیات کربلای 8 در دشت “تفتیده شلمچه” در مشهد شهدای مظلوم خوزستان خون پاکش را برای دفاع از آرمانهای انقلاب در طبق اخلاص نهاد و آسمانی شد.
وی جان را شایسته پرواز در ملکوت میدانست و ماندن در دنیا و گرفتاری به زواید آن را محرومیت از بهشت عدن الهی تلقی میکرد.
پرهیز از دنیا و تعلقات آن از مهمترین مسائلی است، که شهید کیخسرو در وصیتنامهاش به آن تاکید کرده و از خداوند میخواهد بین او و دنیا انس و الفتی برقرار نکند.
*شهید در وصیتنامهاش خطاب به مادرش میگوید
ای مادر گرامی! ای کسی که در زندگی جوانی و وجود خود را وقف ما کردی! نمیتوان از تو بخاطر زحمات قدردانی کنم، جز با این کار که اگر خداوند فیض شهادت را نصیبم گردانید، تورا مادر شهید سازم و خداوند ثواب آن را نصیب تو گرداند.
برادرانم را به تقوی و دوری از دنیا و اطاعات نکردن از نفس عماره و مطیع امر خدا بودن سفارش میکنم.
انصاف نیست خاموش باشیم و کربلای حسین در دست شیطانها باشد.
وی در بخش دیگری از وصیتنامه خویش آورده است؛ انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) به عنوان ادامه حرکت انبیا و ایئمه اطهار و در زمان غیبت کبری به عنوان یگانه حکومتی است که در جهت تحقق آرمان اسلام و زمینهساز ظهور حضرت مهدی(عج) تلاش میکند.
وی امروز انصاف نیست، که ما دست روی دست بگذایم و ببینیم قدس شریف در دست صهیونیستها و کربلای حسین در دست شیطانها باشد!
*پیوسته از شهید و شهادت صحبت میکرد
شهید کیخسرو سعادت شرکت در دو عملیات مهم کربلای چهار و پنج را پیدا کرده بود و از اینکه لایق حضور در بارگاه اقدس الهی نشده بود، اظهار نگرانی میکرد، او پیوسته از شهید و شهادت صحبت میکرد و چون قریحهای در سرودن و دستی بر قلم داشت، نوشتههای فراوانی در زمینه جایگاه شهید و شهادت از خود به یادگار گذاشته است که با کمی تفکر و تعمل در آنها به خوبی میتوان عشق قلبی شهید به رسیدن به مقام شهادت را لمس کرد.
اشعار و متون زیبای به یادگار مانده از شهید کیخسرو را میتوان در یک کلام “شهادت نامه” نامید.
“شهید کسی است که بندهای مادی را از دست و پای خویش برداشته و به مقام شهود رسیده است، شهید به جایگاهی رسیده است که خریدارش خداوند است و خونبهای او بهشت".
بیتالغزل ایثارگری و جانفشانیهای شهدای غیور و از جان گذشته ایران اسلامی به ویژه شهدای خاموش خطه خونرگ کردستان با شهادت شهید شهید کیخسرو علینجفی به پایان نمیرسد و این غزل برای بقا و ماندگاری همیشگی اسلام و انقلاب در تار و پود این سرزمین همواره جاری است.
گزارش از شیرین مرادی
فارس
نگارنده : fatehan