گوشه ای از لحضات شیرین زندگی سردارشهید حاج یونس زنگی آبادی از زبان همسرش
29 خرداد 1395 توسط مادر پهلو شکسته
بسم الله الرحمن الرحیم
گفتم من فقط دوست دارم مهریه ام یک جلد قرآن باشه,گفت:نه،یک جلد قرآن نمیشه.
یک جلد قرآن با یک دوره کتاب های شهید مطهری.
همه را دعوت کرده بود مسجد.
از سپاه کرمان هم آمده بودند.
دعا کمیل که تمام شد عاقد توی جمعیت دنبالم گشت.
تازه فهمیدند مراسم عقد حاج یونس است.
راوی:همسر شهید حاج یونس زنگی آبادی