پسرم برای پیروزی رزمندگان نذر روزه میکرد
سیده فاطمه کریم زاده گفت: محمد هفتهای دو مرتبه روزه میگرفت و اجازه نمیداد هیچ کس به جز افراد خانواده از این موضوع مطلع شوند. میگفت: «اگر شخصی متوجه این امر شود و به من احسنت بگوید. این کار ریا است و اجری ندارد.»
سیده فاطمه کریم زاده، همسر شهید ابوالقاسم سپهری و مادر شهید محمد سپهری با اشاره به روزهای آغازین زندگی مشترک خود، اظهار داشت: ۱۵ ساله بودم که ازدواج کردم. همسرم بهترین معلم و راهنمایم بود. به راهنمایی و کمکهایش اطمینان داشتم. ابوالقاسم من را با، ولی فقیه و مسائل روز آشنا کرد. آرامش همسرم به من ایمان میداد که راهم را درست انتخاب کردم.
وی افزود: قبل از انقلاب با همسرم در مجالس مذهبی شرکت میکردیم. پای سخنان افراد بزرگی همچون آیت الله سعیدی، فلسفی، شریعتی و انصاریان مینشستیم. همسرم امور سیاسی مملکت را دنبال میکرد و با نظام مخالف بود.
کریم زاده خاطرنشان کرد: وقتی میبینم امروز دختران و پسران جوان به جهت مشکلات بسیار کوچک از یکدیگر جدا میشوند، تاسف میخورم. من و همسرم هرگز به مسائل دنیوی زندگی اهمیت ندادیم. حل مشکلات برایمان آسان بود. همسرم به اعیاد مبارک بسیار اهمیت میداد. این در حالی است که امروزه مردم در ایام نوروز به تکاپوی زیادی میافتند. همسرم همیشه مخالف اصراف بود به همین جهت زندگی ساده و بیآلایشی داشتیم. در ایام نوروز هم خریدی نمیکردیم.
همسر شهید سپهری با بیان اینکه همسرم به مسائل معنوی بیش از مادی اهمیت میداد، گفت: همسرم، جهت آشنایی فرزندانم با احکام اسلامی، آنها را پای سخنان بزرگان مینشاند. روزی همسایه فرزندانمان را برای مراسم آتش بازی در چهارشنبه سوری دعوت کرد. همسرم ناراحت شد و گفت: من میخواهم فرزندانم وقتشان را با مسائل پوچ نگذرانند.
وی در خصوص ویژگیهای اخلاقی همسرش، عنوان کرد: همسرم فردی متدین، با ایمان، معتقد به ولایت فقیه و مقلد امام راحل بود. وی به موضوع نماز شب، نماز جمعه، نماز اول وقت و حلال و حرام بسیار اهمیت میداد. او فعالیتهای انقلابی داشت و مغازه خیاطی کوچکش به مکانی جهت تبلیغ دین و آگاهی مردم تبدیل شده بود. همسرم در نیمههای شب اعلامیه و نوار سخنرانیهای امام (ره) را پخش میکرد. او فرزندانمان را به سمت مبلغان دینی سوق میداد و برایشان کتابهای دینی میخرید. سرانجام این امور منجر به تربیت فرزندانی انقلابی شد.
کریم زاده ادامه داد: همسرم در مغازهاش به دستور مستقیم رجوی ترور شد. آنها نتوانستند فعالیتهای انقلابی همسرم را تحمل کنند.
مادر شهید سپهری اظهار کرد: خصوصیات اخلاقی و منش محمد به پدرش رفته بود. محمد با افراد فاضل و تحصیلکرده ارتباط داشت. پسرم روح بزرگی داشت. او با وجود اینکه تحصیل کرده بود، اما به جبهه میرفت و میگفت: «میترسم درب شهادت بسته شود. حیف است که جا بمانم.» در زمان حیات پدرش چندین مرتبه، کتابهای درسیش را برداشت و به جبهه رفت، اما پس از شهادت پدرش، بیشتر در جبهه حضور داشت.
وی افزود: محمد هفتهای دو مرتبه روزه میگرفت و اجازه نمیداد هیچ کس به جز افراد خانواده از این موضوع مطلع شوند.
او میگفت: «اگر شخصی متوجه این امر شود و به من احسنت بگوید. این کار ریا است و اجری ندارد.» وی در کتاب خاطراتش نوشته است که اگر در این عملیات پیروز شویم، پنج روز روزه میگیرم. او در نهایت سال ۶۶ به شهادت رسید.
دفاع پرس
منبع:سایت فاتحان
برای شادی روح شهیدان صلوات