وصیت نامه شهید علی فتحی پور
و این مسئولیت بسیارسنگین و پر اهمیت است و امّت حزب الله متوجه باشد که دشمن نمی آید بلکه در لباس دوست می آید و خطرناک است و شناختن آن هم مشکل، دشمن همچون شیطان با هزاران چهره خود را مینمایاند
بسم الله الرحمن الرحیم
الذین آمنوا و هاجروا و جهدو افی سبیل الله با مولهم و انفسهم اعظم درجه عندالله اولئک هم الفائزون
آنانکه ایمان آوردند و از وطن هجرت گزیدند و در راه خدا به مال و جانشان جهاد کردند آنها را نزد خدا مقامبلندی است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند.
با سلام بر سید الشهدا حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) و سلام بر امام امّت آن یاور محرومان جهان و سلام بر تمامی شهدا اسلام.” ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی یا سیوف خذینی ” اگر دین محمد(ص) با کشته شدن من پایداربماند، پس ای شمشیرها مرا دریابید.اگر قرار است پرچم اسلام و عدالت علی(ع) برکاخهای ابر قدرت ها افراشته شود واسلام در قلوب ملّتهای دنیا نفوذ کند واگر قرار است قدس عزیز آن نخستین قبله مسلمین آزاد گردد ، جان هیچ ارزشی ندارد ، آری بگذارید ما هم برویم ، اسلام در جهان سر فراز گردد.و بدن ما تکه تکه گردد امّا روز عاشورا در صفحات تاریخ محو نگردد، که هرگز نمی گردد، ای امّت حزب الله و همیشه در صحنه امروز دنیا احتیاج به پیام رسان دارد و شما کاری را باید بکنید که حضرت زینب (س)کرد که اسلام بازهم در دنیا شناخته شده و شناساندن آن وظیفهشماست
و این مسئولیت بسیارسنگین و پر اهمیت است و امّت حزب الله متوجه باشد که دشمن نمی آید بلکه در لباس دوست می آید و خطرناک است و شناختن آن هم مشکل، دشمن همچون شیطان با هزاران چهره خود را مینمایاند ، ای امّت شهید پرور ، هشیار مواظب مدار س و دانشگاه ها باشید که آینده انقلاب به آنجا ها بستگی دارد ای خانواده های شهدا اسلام و جامعه به شما افتخار می کند که توانستید این گونه فرزندانی را برای اسلام تربیت کنید مواظب باشید که نقش شما در جامعه بسیار حساس است و کوچکترین اشتباه متوجه انقلاب می شود. اسلام در جهان مظلوم واقع شده است باید برای نجات آن خود را فدا کنید که یک وظیفه است. به امید پیروزی اسلام بر کفر و سلامتی و طول عمر امام عزیز و ظهور هرچه سریعتر صاحب الزمان (عج) آن منجی بشریت.
شهید علی فتحی پور در کنار مادر
درباره شهید
زندگینامه شهید علی فتحی پور
شهید علی فتحی پور در 3 تیر ماه سال 1345 در روستای درگاه از توابع شهرستان آستانه اشرفیه به دنیا آمد.
علی پس از سپری کردن مقطع ابتدایی در روستای درگاه ، باید درمقطع راهنمایی ادامه تحصیل می داد به علّت وجود نداشتن مدرسه راهنمایی در روستا ، علی ناچار بود برای ادامه تحصیل در یکی از مدارس شهرستان لاهیجان یا آستانه اشرفیه یا یکی از روستاهای همجوار ثبت نام نماید ورود علی به مقطع راهنمایی همزمان می شود با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و به علّت هزینه ی بالای رفت وآمد به شهر ، به ناچار علی مدرسه راهنمایی روستای فوشازده را برای ادامه تحصیل انتخاب می نماید.
گروهک تروریستی منافقین در روستاهای همجوار بشدت فعال بودند وبرای ایجاد وحشت در بین مردم دست به ترورهای مکرّر می زدند و این انگیزه ای شد برای آغاز فعالیت های شبانه روزی علی در بسیج دهستان دهشال برای دفاع ازکیان و انقلاب اسلامی همزمان با تحصیل در مدرسه.
چهره آرام ومعصوم علی همه را جذب خود می کرد. این محبوبیت دربین مردم باعث خشم منافقین شد تا جایی که نقشه قتل علی را کشیدند و با استفاده از تاریکی شب با یک دستگاه خودرو درصدد قتلش برآمدند که با لطف خدای مهربان علی از معرکه جان سالم بدر برد.
علی علاوه بر تحصیل وفعالیت در بسیج در خانه نیز کمک حال پدر ومادرش نیز بود ودر زمین کشاورزی دوشادوش آنان کار و تلاش انجام می داد.
علی در گوشه ایوان خانه اتاق کوچکی داشت که هم محل مطالعه ی وی بود و هم محل عبادتش.
با همه ی فعالیت های بسیار زیاد موفق می شود که دیپلم خود را اخذ نماید و به علّت فراوان برای ادامه تحصیل در دانشگاه تربیت معلم برای ورود به این دانشگاه ثبت نام می نماید هم زمان با این تصمیم علی کشور عزیزش مورد هجوم نا جوانمردانه قرار می گیرد و علی نمی توانست از این موضوع به راحتی عبور کند و به رغم مخالفت های پدر ولی با اسرار فراوان اذن ورود به دانشگاه دفاع مقدّس را از او دریافت نماید.
یکی از دوستان علی می گوید: درحال بازگشت از مزرعه بودیم به علی گفتم که تو در دانشگاه ثبت نام کرده ای اگر بروی جبهه و شهید بشوی چه می شود؟
که او پاسخ داد: اگر قسمتم شهادت بود در بهشت درمکتب امام صادق(ع) وارد می شوم.
روحش شاد
منبع:وبلاگ افلاکیان