وصیت نامه شهید علی اکبر (محسن) حماصیان
صیت نامه شهید علی اکبر (محسن) حماصیان
بسمه الله الرحمن الرحیم
دل آرامگیرد با یاد خدا
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله اموتا بل احیاء عند و بهم یرزقون
هرگز نپدارید آنان که در راه خدا…
خدایا چگونه زیست را به من بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم آموخت
سلام بر آن کس که در دلها نور ایمان و محبت و امید و عشق به شهادت آفرید سلام بر امام غایب امید مستضعفان حجت ابن الحسن صاحب الزمان
سلام بر نایب بزرگوار آن حضرت و حسین زمان خمینی عزیز سلام بر امت همیشه در صحنه شهید پرورمان سلام بر شهیدان بر خون غلطان سلام گرمم خدمت همه شما اکن.ن که یک بار دیگر توفیق رزم در راه الله نصیبم شد آخرین پیامهایم را با چجشم گریان تقدیمتان کمی دارم که امید دارم با مرگم در راه هدفم به آنها جامع عمل پوشانده شود آخرین پیامهایم که درد است نه درد من بلکه درد جامعه است می گویم و توفیق همه تان را از خدای بزرگ خواستارم.
———————————–
ای خدای مهربان: این بنده ی رو سیاهت را بپذیر.ای معبود من که نور عشق و ایمان در دلهامان روشن کردی زبانم از شکر این همه نعمتهایت والطافت عاجز است.خدایا به من بیاموز که چگونه از این دریای محبت و بخشش و بزرگی شکرگزاری کنم و در این دم های آخر به بزرگی و جلالت گناهان این بنده ی خاطی و روسیاه را بریز.
———————————–
ای امام زمان : ای امید همه ی درد مندان ای ویرانگر کاخ های ظلم و ستم بیا بیا که جهان مستضعف در انتظار تست.ای صاحب الزمان به ندای فریاد عاشقانت پاسخ ده ای امام زمان بیا تا پرچم اسلام را در سر تا سر گیتی به اهتراز درآوری.
———————————–
ای خمینی بزرگ : ای حسین زمان ای که ندایت ندای حق است و کلامت خدایی ای شیر پیر زمان که با فریادت پشت ابر جنایت کاران را لرزاندید عمرم فدای لحظه های عمرت باد
هان ای جنایت کاران شرق و غرب آیا هنوز نفهمیده اید که این همه قدرت از کجا سر چشمه گرفته است؟
نه از زور است و نه سر نیزه بدانید که این وحی خداست و قدرت ایمان است و آگاه باشید که تا این کلام حق است شما باطلین گرگ صفت همچنان خوارید و ذلیل.خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
———————————–
ای دولت مردان عزیز : ای نمایندگان این امت شهید داده مستضعف شما هم پیش ار پیش بکوشید و بیش از این اجازه ندهید این همه مستضعف داشته باشید تا کی باید شاهد این همه اختلاف طبقاتی باشیم؟ به خدا دل من خون بود از اینکه می دیدم که پیرمردی در کنار بساطش در خیابان منتظر است تا بلکه کسی از او خرید کند. به خدا قسم دلم به درد می آمد وقتی که میدیدم که تمام سرمایه یک انسان تعدادی کیک و نان و کلوچه داخل زنبیل کهنه ای در کنار خیابان است. گاهی اوقات از خدا می خواستم تا به اینها کمک می کردم اما جز دعا هیچ کاری نکردم ای مسئولین مملکتی میدانم که از درد جامعه مان با خبرید می دانم که این جنگ دست شما رو هم تنگ کرده اما شما را به خدای بزرگ که به این طبقه بیشتر برسید اجازه ندهید آن پیرمرد برای روزی دادن به خانواده اش چشم بدوزد تا کسی از او کلوچه ای بخرد و ۲ ریال و ۵ ریال استفاده کند. آنوقت در کنارش مغازه های چند دهنه و… که با فروش یک جنس استفاده ای را که از آن کوخ نشین در طول سالها نمی برد ببرد. هرگاه که این صحنه های درد آورد را می دیدم دلم به درد می آمد و اشکم جاری اما امیدوار بودم چنانچه خدای بزرگ وعده داده و نرید ان نمن علی الذین…
———————————–
ای پدر گرامیم : من همانجایی رفتم که خدای بزرگ وعده داده بود. جایی نا قابل داریم که آخر باید بدهیم چه بهتر که در این راه باشد..ای پدر با ایمان و مهربانم مبادا ذره ایسست شوی , مبادا اشک بریزی من که از این همه شهیدان عزیزتر نبودم. ای پدر بزرگوارم به درگاه خدا شکر کن که جانم در راه اسلام دادم.ای پدر زحمتکش و خوبم پدر جان بیست و چند سال زحمت کشیدی و به پایم رنج کشیدی تا به اینجا رسیدم.شرمنده ام که نتوانستم جبران این همه محبتها و تلافی این همه مشقتها و رنجها را بکنم.ای پدر عزیزم مرا ببخش مرا حلال کن که محتاج بخششت هستم تا آخرین دم حیات دوستت دارم پدر.
———————————–
ای مادر مهربانم : سلام ای مادر مهربانم.ای بهتر از جانم سلامت میدهم ای مادر خوبم حال وقت آن رسیده که قد بیارانی و سر بلند کنی و در پیشگاه خدا و امام عزیزمان افتخار کنی که تو مادر خوبم سهم خود را نسبت به اسلام ادا کردی ای مادر شهید داده مبادا به خاطر من گریه کنی من جایم خوب است.من پیش شهدا هستم مادر جان به خدا قسم به آرزویم رسیدم.آرزویی که به خاطرش چقدر اشک ریختم دعا کردم مادر جان تو هم به آرزویت رسیدی.آرزوییت این بود که من عروسی کنم مادر جان من عروسی کردم و چه شیرین بود عروسیم من با شهادت عروسی کردم.حجله مان سنگرم بود و شیرینی و نقلمان باران گلوله و ترکش بود.ای مادر مهربانم در خاتمه من با خون سرخم سند این عروسی را امضا کردم.مادر جان در میان آتش و دود و باروت و گلوله عروسیم انجام گرفت مادر خوبم ایمهن داشته باش که به زودی ثمره ی این وصیت خدایی را خواهی دید.فرزند ما آزادی است آزادی آزادی آزادی همیشه دوستت دارم و همیشه در یاد منی.
———————————–
برادران کوچم : سنگر کلاستان را حفظ کنید درس بخوانید به جامعه خدمت کنیدو هیچگاه از یاد خدا غافل نباشید.بکوشید تا در آینده بتوانید خدمتی به این جامعه اسلامی بکنید.بکوشید و راهم را ادامه دهید.
———————————–
ای خواهران مهربانم : از اینکه نتوانستم برادر خوبی برایتان باشم شرمنده ام من رفتم اما راه من ماند ای خواهران با ایمانم رسالت زینب وار خود را انجام دهید و از هیچ کوششی در راه اهداف عالیه اسلامی دریغ نکنید خدا یار و مددکارتان باشد.
———————————–
پدر و مادر عزیزم : ذره ای خم به ابرو نیاورید و همانند کوه استوار باشید و به دنبال خط امام باشید پدر عزیزم سلام مرا به حجت الاسلام خامنه ای برسانید و بخواهید از ایشان ما را دعا کنند از ایشان بخواهید که نزد امام که می روند ما را دعا کنند و امام دعا کنند که خدای بزرگ گناهان من روسیاه را ببخشد و در آن دنیا شفاعتمان کنند پدر و مادر عزیزم خواهران و برادران ارجمندم شما را به خدا می سپارم حلال کنید.پدر و مادر عزیزم برادران و خواهرانم دوستان و آشنایان و برادران دینی با ایمانم از همگی شما التماس دعا دارم.امیدوارم هر چه زودتر راه کربلا باز شود و انشاءالله که به زیارت امام حسین(ع) مشرف شوید و جای این حقیر زیارتی کنید و از اسشان آن بزرگوار برایم طلب بخشش کنید.این پیروزی را به همه امت شهید پرور تبریک و تهنیت می گویم وامیدوارم در دنباله این پیروزی سربازانی رشید برای لشگر امام زمان(عج) باشید هیچگاه فراموشتان نمی کنم و همیشه دوستتان دارم.خدا یارو نگهدارتان باد.
برادر کوچک همه ی شما علی اکبر (محسن) حماصیان
منبع: سایت فاتحان
برای شادی روح شهیدان صلوات