وصیت نامه شهید عبدالله میثمی
و خدایا تو گواهی در این لحظه كه در خدمت مقام وحدانیت، این كلمات را می نویسم بسی شرمنده و شرمسارم، چرا كه بندگان تو را می بینم كه در جبهه های حق بر علیه باطل می جنگند و در سنگرهای خود وصیتنامه های شهید وارانه می نویسند. خدایا دلم می سوزد كه چرا به زمین چسبیدم.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلوة والسلام علی اشرف الانبیاء والمرسلین ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین
و اما بعد از حمد خدای تبارك و تعالی و درود به پیغمبر و اهل بیتشان علیهم السلام خداوند توفیق عنایت فرمود كه در شب شانزدهم اسفندماه سال هزار و سیصد و شصت شمسی مطابق با جمادی الاول در ایام وفات فاطمه زهرا سلام الله علیها وصیتنامه ای بنویسم. و خدایا تو گواهی در این لحظه كه در خدمت مقام وحدانیت، این كلمات را می نویسم بسی شرمنده و شرمسارم، چرا كه بندگان تو را می بینم كه در جبهه های حق بر علیه باطل می جنگند و در سنگرهای خود وصیتنامه های شهید وارانه می نویسند. خدایا دلم می سوزد كه چرا به زمین چسبیدم. خدایا اگر من بیچاره در این لحظه بمیرم فردا در مقابل این جوانانی كه از لذت و عیش و نوش دنیا بریدند و رو به تو آوردند سرافكنده خواهم بود.
اشهد ان لااله الاالله وحده لاشریك له و اشهدان محمدا صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و ان علیا امیرالمؤمنین و حسن بن علی المجتبی و حسین بن علی السیدالشهدا و علی بن الحسین زین العابدین و محمدبن علی باقر علم النبین و جعفربن محمد الصادق و موسی بن جعفر الكاظم و علی بن موسی الرضا و محمدبن علی التقی و علی بن محمدالنقی والحسن بن علی العسگری و حجة بن الحسن المهدی صلواتك علیهم اجمعین ائمتی و سادتی بهم اتولی و من اعدائهم اتبری و ان ما جاز به النبی حق و ان الله بعث من فی القبور.
ای پدر بزرگوار و مادر مهربانم و ای خواهران و برادران و ای همه كسانی كه با شما در دنیا مانوس بودم از شما عاجزانه می خواهم كه پیوسته از برایم طلب مغفرت كنید چرا كه با رویی سیاه از دنیا می روم. شما نمی دانید خدا چقدر لطف كرده گناهان مرا از شما پوشانده.
آنچه در دوران زندگیم بیش از همه چیز مرا رنج داد و باعث خون دل خوردن من شد، اخلاص نداشتنم بود و الان نمی دانم در مقابل خدای بزرگ چه عملی را همراه خود ببرم؟
دومین مسئله ای كه مرا در زندگی عقب انداخت كه موفق نشوم از فیض های بزرگتری بهره مندتر گردم، بی نظمی و بز صفتی من بود كه جسته گریخته كار می كردم و به هر كشتزاری دهانی می زدم. این است كه دستم از حسنات تهی است.
و سومین چیزی كه گوشت بدنم را آب كرد و در دنیا مرا سوزاند تا قیامت چه بر سرم آورند غیبت بخصوص غیبت علما بود. خدا كند که با دعای شما ، پروردگار همه کسانی را که بر گردن ما حق دارند از دست ما راضی گرداند …
فراموش نمی کنم وقتی که آمدید پشت میله های زندان قصر و گفتید :
خدایا من از این فرزند راضی هستم تو هم راضی باش و من چقدر آسوده شدم ….
ای مادرم ! شما آن مادری هستید که در اولین برخورد هنگام ملاقات در زندان حماسه ای همچون حضرت زینب آفریدید . همان جا که گفتید فرزندم ناراحت نباش ، تو سرباز امام زمان (عج) هستی ، درس هایت را بخوان . و مرا از آن گرداب هولناک به ساحل اطمینان خاطر آوردید . و اگر این فرزند کوچک شما فاتحانه و پیروزمندانه با چهره سفید از دنیا رفت ، بدانید همان دعای شماست که در اولین سال عروسی خود جهت فرزندی صالح کردید مستجاب گشته و خدا این فرزند صالح را از شما پذیرفته است .
ای خواهرانم ! طاهره خانم و اکرم خانم ! شما از یادتان نرود که شما از پستانی پاک شیر خورده اید و باید با پستانی پاک به فرزندانتان شیر بدهید . فرزندانتان را با حب اهل بیت بار بیاورید ؛ آنها را آشنا با ولایت فقیه کنید . مگر نمی دانید که پیغمبر خدا ما را به دست اهل بیتش سپرد و امام زمان ، ما را به دست فقها سپردند ؟ مبادا در راهی بجز راه مرجع تقلید قدمی بردارید که در این صورت در مقابل خدای تبارک و تعالی هیچ حجتی ندارید .
برادران عزیزم ! ای رحمت خدا و ای امین خدا و ای عطاء خدا ! شما سربازی امام زمان (عج) را فراموش نکنید . برادرتان که لیاقت نداشت اما امیدوارم شما جزء انصار و یاران امام زمان (عج) باشید .
بکوشید با تقوای الهی از منبع اهل بیت بهره مند شوید ، نکند خدای ناکرده در دسته بندی ها و جبهه بندی های مذهبی بیفتید که معنویت روحانیت از شما گرفته می شود . که ناگهان می بینید از روحانیت بجز لباسش برایتان نمانده است . به این طرف و آن طرف ننگرید ، فقط نگاه کنید به نائب امام زمان تان تا فریب نخورید . در گرداب غیبت ها و تهمت ها نیفتید ؛ خدا گواه است که این بدگویی ها ایمان را می خورد و انسان را از روحانیت اخراج می کند . لذت مناجات با خدا را از بین می برد .
و شما به بچه های خواهرانتان بیشتر سر بزنید ؛ مخصوصاً فرزندان طاهره خانم که سید هستند ، باید جزء رهروان راه حسینی باشند .
من از همه رفقایم التماس دعا دارم ، فقط دو نفر از دوستانم را بگویید به سر قبرم بیشتر بیایند : یکی آقا مصطفی ردانی پور و یکی هم سید مرتضی صاحب فصول و از جانب من بر سر قبر سید احمد حجازی بروید و شبهای جمعه قبر مرحوم مجلسی را فراموش نکنید .
زیارت قبر آقای مطهری علم و حکمت و زیارت آقای مدنی تقوی و زهد و زیارت قبر آقای بهشتی سوز و گداز به انسان می دهد ؛ زیارت این قبور را فراموش نکنید .
و با اجازه پدر بزرگوارم اخوی رحمت الله را به عنوان قیم انتخاب کردم ، باشد که بدهی های مرا بدهد ….
خدایا ما را جزو یاران امام زمان محسوب بدار .
خدایا رهبر کبیر انقلاب امام خمینی را در پناه خودت از همه بلاها مصون و محفوظ بدار.
خدایا رزمندگان ما را در جبهه های حق بر علیه باطل بر دشمنان شان فاتح و پیروز بگردان .
خدایا ما را به شهدا ملحق بگردان .
پروردگارا عاقبت امر ما را ختم به خیر بگردان .
خدایا پدر و مادر ما را از دست ما راضی و خشنود بگردان .
پروردگارا مهر و محبت اهل بیت را از ما و فرزندان ما مگیر .
افسوس که عمری پی اغیار دویدیم
از یار بریدیم و به مقصد نرسیدیم
سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم
جز حسرت و اندوه متاعی نخریدیم
والسلام
درباره شهید
سردار شهید حجت الاسلام و المسلمین حاج عبدالله میثمی
نام پدر : اصغر
تاریخ تولد :09/03/1334
محل تولد : اصفهان
تاریخ شهادت :12/11/1365
محل شهادت: شلمچه
عملیات شهادت: کربلای 5
محل دفن :گلستان شهدای اصفهان
آخرین مسئولیت: نماینده حضرت امام (ره) در قرارگاه خاتم الانبیا (ص) ستادکل
شهید حجت الاسلام «عبدالله میثمی» 12خرداد سال1344 در اصفهان چشم به جهان گشود.در نوجوانی وارد حوزه علمیه اصفهان و از آنجا راهی قم شد. به دلیل مبارزه با رژیم پهلوی سر از زندان قصر تهران درآورد. برای آن كه اذیتش كنند، با یك كمونیست هم سلولی اش كردند. بعد از آزادی برای مبارزه و تبلیغ راهی شهركرد شد. جنگ شد. ازدواج كرده بود اما به قول خودش زندگی او جبهه بود. در جبهه نمازش را كامل می خواند. می گفت؛ اینجا وطنم است. نماینده حضرت امام در قرارگاه خاتم الانبیاء شده بود. كربلای پنج بود كه تركش خورد. چند روز بعد 12بهمن 65، شهید شد. آن روز، روز شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) بود.
منبع : سایت فاتحان