وصیت نامه شهید عبدالحسین تاج
جهاد میکنیم و ندای لبیک را سرمیدهیم زیرا که بدرستی و حقانیت دینمان آگاهیم
بسم الله الرحمن الرحیم
ومالکم لاتقاتلون فی سبیل الله واله مستضعفین من الرجال والنساء والولدان.
چرا در راه خدا در راه آن مردم بیچاره از مرد…وبچه هائی که تحت شکنجه قرار گرفته اند نمی جنگید تا هنگامیکه فلسفه بهشت بهشت انبیاء و اهداف نهضتهای شکوهمندی که به رهبری مردان پاک الهی و رهروان راه مطهر آنان برتحقیق پیوسته است برما روشن نگردد نمی توانیم ادعا کنیم که انقلاب خونبار امت ایثارگر و شهید پرور روح ا…را شناخته ایم و به ابعاد گوناگون این نهضت عظیم الهی پی برده ایم بی تردید در شناخت ماهیت انقلاب اسلامی ملت ایران و هدفهای مقدس را که این نهضت دنبال میکند تنها آیات مبارک قرآن و روایات مشهور از امامان بزرگوار شیعه است که همچون سراج وحاج و چراغ هدایتی در پرتو افشانی کرده و ابعاد گوناگون این حقیقت سترک الهی و حرکت عظیم اجتماعی را روشن میسازد آن هنگام که فریاد فریادگر بزرگ قرآن امام روح الله این آفتاب خونین انقلاب پاک مهدی از سلاک پاک انبیاء در فضای خون گرفته انقلاب طنین انداز میشود که نهضت فعلی ایران نمونه نهضی است که درصدر اسلام بوقوع پیوست ما بر هیچ پژوهشگر حق پرور حقیقت جوئی تردید ی باقی نمی ماند که این انقلاب تداوم بخش رسالت انقلابی انبیاء واستمرار حرکت ساز رسول ا….(ص)است.
آری این عالمان ربانی اند که وارثان بحق پیامبران عظیم الشان وصاحب عزمند واین میراث پیامبری است که در قالب نهضت های انقلابی دگرگون کننده مسیر تاریخ بسوی حاکمیت بلام نازع حق وعدل سزاست.میراثی که نخست به امامان مطهری رسیده است که در حفظ آن تا سرحد شهادت کوشیده اند واز حق وجود خویش فریاد برآرده اند که ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیاسیوف حذینی.
جهاد میکنیم و ندای لبیک را سرمیدهیم زیرا که بدرستی و حقانیت دینمان آگاهیم و غیر از این راه راهی برایمان نیست زیرا که : یا پیروزیم و یا به شهادت میرسیم که هر دوی آنها برای ما سعادت آفرین است من وصیت میکنم که به شماها و دیگران از عبادتهای خود بدانید و تا میتوانید با نظم باشید وسعی و کوشش کنید که نظم را همانند گوشه ای از عبادتهای خود بدانید و تا میتوانید عبادت کنید و نمازهای یومیه و مخصوصا” نماز شب را بپا دارید و تا میتوانید خود را از کارهای بیهوده دور سازید و به مطالعه بپردازید . مادر دفترهایم و قلمم را به کسی بدهید که بتواند راهم را ادامه دهد برداران و دوستان تا میتوانید سعی و کوشش خود را بکنید و درس خویش را بخوبی بخوانید زیرا که کلید موفقیت این انقلاب دردست شماهاست و نگذارید که این منافقین و ضد دینان در دانشگاهها رخنه کنند تا میتوانید بیاری خدا آنها را کنار بزنید و از صحنه روزگار آنها را بیرون کنید.
خدایا :مرا چونان مردگان دوره جاهلیت نمیران و دل مرا بعد از آن که رها نمودی به گره ای رفتار مساز .خدایا :مرا از بلای غرور و خود خواهی نجات ده تا حقایق وجودم را ببینم و جمال زیبای ترا مشاهده کنم.خدایا :بیامرز مرا از گناهانی که بلاها را فرود می آورد و گناهانی را که مرتکب آن شده ام.
در زیارت وارث امام حسین (ع)وارث آدمی و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد(ص)خوانده شده است.در زیارت عباس بن علی قهرمان سلحشور قیام خونین کربلا نیز به این واقعیت بدین صورت اشارت رفته است که من خود گواهی میدهم و خدا را نیز گواه میگیرم که تو در همان راهی جنگیدی و شهید شدی که سربازان جنگ بدر در آن راه جنگیدند و به شهادت رسیدند یعنی قیام خونین کربلا و واقعه جاودانه و شکوهمند عاشورا دنباله همان حرکت توحیدی صدر اسلام و جنگهای بدر و خیر واحد و تبوک است تا به روزگار ما که این درگیریها و شهادتها و حماسه ها و ایثار ها و مبارزه ها پیش آمده و اینها همه راه پر صلابت و خدائی پیامبران تصریح امام روح ا… براین واقعیت جائی تازه به کالبد آن میدمد و گامهای عاشقان این راه را در تحقیق نقش بسته نهضت فعلی ایران نمونه نهضتی است که از صدر اسلام بوقوع پیوست در فاصله کوتاهی نهضت ما تاثیر بزرگی برای مدتی طولانی برجای خواهد گذاشت این قیام از پانزده خرداد شروع شد وتاکنون باقی است وامید است باقی باشد تاهمه اهداف اسلام عمل بپوشند قیام اسلامی است قیام ایمانی است پیرو هیچ قیامی نیست همه میدانیم که ۱۵خرداد مبداء عطفی بود.در تاریخ که پیرو نعهضتهای دیگر قیامهای دیگر .این شعار باید محفوظ باشد که این قیام قیام ملی نیست این قیام قرآنی است این قیام اسلامی است یک ملت ضعیفی که هیچ نداشت در مقابل ابر قدرتها ودر مقابل قدرت شیطانی که همه چیز داشتند وتا دندان مسلح بودند به قوه ملیت نمی تواند غلبه کرد برای اینکه شهادت آرزوی او بود بعضی از جوانهای من از من شهادت را طلب میکردند ومرا قسم میدادند که دعا کن شهید بشوم بله اینها همه همچون عاشق بودند که بدنبال معشوق خود بودند وهمچون پروانه ای که بدور شمع میگردد تا خود را فدای شمع کند اینان هم خود را فدای اسلام میکنند ولی یک تذکر که ما باید همیشه مواظب نفس سرکش خود باشیم که اگر لحظه ای از آنان غفلت کنیم سرنوشت ماچیز دیگری خواهد بود.
واعوذو بهی من شر نفسی ان نفسه ….مارت بسوء الامارحمدربی….
دیگر سخنی ندارم و شما را به خدای بزرگ و قدر وقهار می سپارم.
والسلام .عبدالحسین تاج
درباره شهید
پاسدار شهید عبدالحسین تاج فرزند احمد در سال ۱۳۴۲ پس از هزاران نذر و نیاز در روز تولد امام حسین(ع) در یک خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود و چون او اولین پسر و چهارمین فرزند خانواده بود همه به او علاقه زیادی داشتند و با جان و دل از او نگهداری می کردند و بیشتر شبها فامیل نوبت می گذاشتند و می آمدند و از او نگهداری می کردند او از سن ۵ سالگی پا به مسجد گذاشت و علاقه زیادی به مسجد پیدا کرد و در همین سن نماز را یاد گرفت و از آن موقع بود که دیگر مسجد را ترک نکرد و همیشه در جلسات قرائت قرآن شرکت می کرد و دوران ابتدائی و دبیرستان همیشه شاگردی زرنگ و علاقمند به تحصیل بود.
هیچ موقع دیده نشد که کتابی بگیرد و درس بخواند حتی موقع امتحان چون می گفت که من درس را یاد گرفته ام و چون خانواده ای فقیر داشت از سن هشت سالگی خود به قصاب خانه می رفت و پس از کمک به پدر چند تا کله و جگر هم می خرید تا از فروش آنها سودی عایدش شود. و از همین موقع با کار کردن آشنا شد در همین جنگ تحمیلی برای آشپزخانه بسیج داشت روزی ۱۵ تا ۲۰ گوسفند سر می برید و هیچ خسته نمی شد و در جریان انقلاب اسلامی ملت ایران در تظاهراتها فعالانه شرکت میکرد و تا جایی که پدرش از ترس می رفت دنبالش که نگذارد در تظاهرات شرکت کند ولی او یواش می رفت و قایم می شد و پس از اینکه پدرش می رفت به تظاهرات ادامه می داد تا اینکه روزی مزدوران شاه دنبالش گذاشتند و تمام کوچه پس کوچه ها را با پای برهنه دویده بود تا آنها را خسته کرده بود و در خانه ای قدیمی قایم شده بود تا آنها بروند. او علاقه زیادی به مطالعه داشت بخصوص به قرآن و دعای کمیل در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود که علاقه پیدا کرد به عضویت سپاه درآید. و پس از گذراندن حدود شش ماه در کمیته هفت تپه تصمیم گرفت که عضو سپاه دزفول شود. و پس از تکمیل کارهایش گفت اول به جبهه می روم پس از اینکه انشاءالله جنگ تمام شد می آیم چیزها را به سپاه تحویل می دهم از این رو پس از طی دوره ای چند روزه به جبهه رفت و در عملیات فتح المبین شرکت داشت و وقتیکه از او سؤال شد که چرا درس را ول کردی و به جبهه آمدی گفت که فعلاً جبهه به ما نیاز دارد بعد که انشاءالله پیروز شویم ادامه میدهیم. و همه شبها در مساجد ابوذر و سلمان نگهبانی می داد در اکثر جلسات مذهبی بخصوص قرائت قرآن شرکت داشت بدون اینکه بخواهد کسی او را بشناسد بطوریکه بعد از شهادتش معلوم شد که در جلسات مساجد دور هم شرکت داشته شهید عبدالحسین فردی خوش برخورد و خونگرم و همیشه لبخند ملیحی بر لب داشت و کمتر صحبت می کرد. تا اینکه در عملیات پیروزمندانه بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر و ورود به خاک عراق شد. در حالیکه عده ای از برادران در محوطه ای گیر افتاده و تیربار عراقی روی آنها کار می کرد عبدالحسین داوطلبانه آر پی جی خود را گرفت و به جلو رفت که پس از خاموش کردن آتش دشمن مورد اصابت ترکش نارنجک قرار میگیرد و مانند مولا و سرور خود حسین بن علی(ع) جسدش پس از سه روز پیدا می شود و پس از سه روز دیگر که در سردخانه اهواز بوده به دزفول حمل می شود. و به قول خودش باید در راه مردم بیچاره از مردها و زنها و بچه هائیکه در تخت شکنجه قرار گرفته اند جنگ تا انقلاب خونبار امت مسلمان به ثمر برسد.