وصیت نامه شهید اسماعیل باقری
اینجا خیلی گرم است ولی باید تحمل کرد تا مثل فولاد درآب دیده گشته تا در آینده در برابر مشکلات سرخم نکنم
بسمه تعالی
شهیدان شاهدان زنده ی تاریخند که با خون خویش حق را تداوم می بخشند (امام خمینی رضوان الله)
با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و درود بر شهیدان گلگون کفن انقلاب و جنگ تحمیلی ما با امام خمینی و راه او پیمان بسته ایم تا اخرین قطره خون خویش از آن دفاع خواهیم کرد خدایا تا خود می دانی که من با عشق به تو و راه امام حسین (ع) به جبهه ها پا نهادم که با خون خود از اسلام و قران و راه امام دفاع کنم و امید است که خون من تداومی باشد برای دیگران که زیر بار ظلم و تجاوز دشمن ستمگر نروند و همیشه از حق دفاع کنند بار خدایا تو همه ما را به راه راست هدایت بفرما و ما را از این دنیای پر نیرنگ برهان و از گناهان و از سر تقصیر ما بگذر پدرم مادرم برادرم ناراحت نباشید از اینکه به جبهه آمده ام این وظیفه الهی است که باید از وطن اسلامی خود دفاع کنم نه تنها من بلکه یک و یک ما وظیفه داریم که از قرآن و اسلام دفاع کنیم.
اینجا خیلی گرم است ولی باید تحمل کرد تا مثل فولاد درآب دیده گشته تا در آینده در برابر مشکلات سرخم نکنم خداوند به همه شما صبر و تحمل بدهد و سلامتی شماها را از خداوند بزرگ خواستارم من چیزی از دنیا ندارم که به کسی ببخشم ولی وصیت می کنم راه امام خمینی را ادامه بدهید و پسرها را حسین و دخترها را فاطمه گونه بار بیاورید.
اسماعیل باقری
درباره شهید
نام و نام خانوادگی: اسماعیل باقری
نا م پدر: ابوالقاسم
تاریخ تولد: ۱۳۴۹
محل تولد: ایذه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۸/۱۰/۱۲
محل شهادت: آبادان
اسماعیل باقری فرزند ابوالقاسم باقری در خانواده ای متوسط در سال ۱۳۴۶ در روستای کل چنار دیده به جهان گشود و دوران کودکی را در همان جا گذراند و دوران تحصیلی را در ایذه گذراند و تا پایان سال دوم راهنمایی درس خواند از خصوصیات اخلاقی او خیلی خیلی کم حرف بود و نسبت به دیگران متواضع و فروتن بود . از آغاز انقلاب تظاهراتی که در ایذه علیه رژیم طاغوت بر پا می شد فعالانه شرکت می کرد تا اینکه انقلاب اسلامی پیروز شد و چون علاقه زیادی به ارگانهای دولتی داشت مدتی در بسیج ایذه بود و چون اینان طبع خودشان او را سیراب نمی کرد و می خواست که خدمت بیشتری به اسلام کرده باشد و بارها به خانه و دوستانش گفته بود که علاقه زیادی به شهادت دارم و دوست دارم شهید بشوم و از این لحاظ به خدمت شریف سربازی اعزام شد و تا تاریخ شهادت در جبهه های جنگ بود و سر انجام در حالی که برای خنثی کردن مین های مرزی کشورمان با گردان مهندسی رزمی مشغول خنثی کردن مین بودند مین منفجر شد و به ایشان اثابت کرد و به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در خون سرخ خود مانند یاران حسین (ع) در صحرای کربلا در غلتید به خاطر خدا و خون این شهدا است که حافظ اسلام و این کشور اسلامیان به رهبری امام عزیزمان می باشیم و بر ماست که انتقام خون این شهیدان را از صدام و آمریکا و اقمارشان بگیریم و هرکس در راس هر کاری باشد و به نحوی سهل انگاری کند مسئول خون این شهیدان میباشد که خون این شهدا است که ما را از شرق و غرب وابستگی آنها می رهاند .