مگر قدرت مُرده
مردم از شهید قدرتالله سرلک میگویند
مادر شهید «اصغر قدرتی» که از همسایگان شهید سرلک بود، میگوید: در دوران جنگ همسرم بیمار بود و بچههایم جبهه بودند؛ سهمیه کوپنهایمان را نگرفته بودیم؛ وقتی شهید سرلک فهمید به من گفت: مگر قدرت مُرده؟!
به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، امروز بوی عطری ماندگار در آسمان تهران پیچید، همرزمان و همسایههای قدیمی قدرتالله هم برای بدرقه او تا گلزار شهدای بهشت زهرا(س) آمده بودند، آنهایی که 30 سال منتظر آمدن این مرد بودند.
و امروز در حالی که زمین و آسمان به سوگ شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) نشسته است، پیکر مطهر شهید «قدرتالله سرلک» بر شانههای مردم حزبالله و عاشقان طریق شهادت نشست تا بدرقه کنند این مرد مهربان را تا قطعه 50 گلزار شهدای بهشت زهرا(س).
آنچه در ادامه میآید حاشیههای مراسم تشییع پیکر «قدرتالله سرلک» است:
* پیکر مطهر شهید «قدرتالله سرلک» ساعت 10 صبح امروز (8 مرداد ماه) با حضور خانواده، همرزمان و مردم محله جنوب تهران از بوستان شهدای گمنام فلکه سوم خرانه به سمت مسجد علی بن ابیطالب(ع)، مسجد اعزامی شهید سرلک و سپس به سوی قطعه 50 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) تشییع شد.
* امروز محله علیآباد که در طول هشت سال دفاع مقدس صدها شهید از جمله شهیدان دستواره، تکلو و مداح شهید اصغر قدرتی و دهها جانباز تقدیم انقلاب اسلامی کرده است، حال و هوای دیگری داشت؛ اعلامیههایی که با عکس این شهید 40 ساله روی در و دیوار، مردم را به یک مهمانی در سالروز شهادت مولای متقیان(ع) دعوت میکرد.
* جوانان و مردم شهیدپرور این محله، شب گذشته را تا صبح در کنار پیکر محمود به صبح رساندند و شب قدرشان به عطر شهید معطر شده بود.
* مردم با سینهزنی، عزاداری و مداحی برای حضرت علی(ع) و اباعبداللهالحسین(ع)، برادران و همسر شهید را همراهی میکردند تا این پرستوی مهاجر را بدرقه کنند.
* در جمع مشایعتکنندگان، پیرمردها و پیرزنهایی از همسایهها و اقوام حضور داشتند که روزی شاهد کمکهای این مرد به مردم محروم بودند؛ جوانانی هم بودند که این شهید را نمیشناختند اما آنها آمده بودند تا باری دیگر از قدرتالله شفاعت بگیرند.
* در بین جمعیت، فاطمه باقری از همسایگان شهید سرلک میگفت: «شهید سرلک خیلی مرد خوبی بود، آن قدر خوب که خداوند او را گلچین کرد؛ از جایی که او از اقوام پدرم بود، در محله خزانه مستأجر ما بودند؛ با دختر شهید هم سن و سال بودم؛ وقتی شهید سرلک به منزل میآمد، بچهها به آغوشش میرفتند؛ شهید سرلک دست نوازش بر سر دخترش میکشید و پسرش را روی پایش مینشاند؛ رابطه ما طوری بود که من همیشه در منزلشان بودم؛ چون مانند یک خانواده زندگی میکردیم».
* هاجر نصیری از اقوام همسر شهید سرلک میگوید: «شهید سرلک همیشه مدافع انقلاب بود؛ با کسی هم تعارف نداشت؛ به طور مثال در یکی از مراسمها بحثی درباره انقلاب اسلامی پیش آمد، وقتی شهید سرلک با حرفهای بیخود فردی مواجه شده بود، از شدت ناراحت از آن مراسم بیرون رفت. او به صله رحم توجه ویژهای داشت، نیازمندان را مراعات میکرد، واقعاً نمونه بود».
* مادر شهید «اصغر قدرتی» که از همسایگان شهید سرلک بود، میگوید: «رفتار او خیلی خوب بود؛ در دوران جنگ همسرم بیمار بود و بچههایم جبهه بودند؛ سهمیه کوپنهایمان را نگرفته بودیم؛ وقتی شهید سرلک فهمید به من گفت: مگر قدرت مُرده؟! بروید و کوپنهایتان را بیاورید تا سهمیه شما را بگیرم؛ او فقط به فکر خانواده خودش نبود، همه را جزو یک خانواده میدانست».
* فریبا نصیری هم میگوید: «من و زهرا دختر شهید سرلک هم سن و سال بودیم؛ او طوری با فرزندانش رفتار میکرد که احساس میکردم، زهرا هیچ کمبودی در زندگی به جهت معنوی نداشت. او خیلی زیبا حجاب را به دختر 6 ـ 7 سالهاش یاد میداد».
و این بود گوشهای از صدها خاطره از شهید سرلک که امروز بعد از 30 سال با آمدنش پیامی برای ما دارد و ای کاش بشنویم و عمل کنیم پیامش را…
منبع:سایت فاتحان
برای شادی روح شهیدان صلوات