مصاحبه با همرزم و همسنگر سردار سرلشگر پاسدار شهید مهدی شرع پسند
به نام خدا
با توجه به لزوم شناساندن هر چه بیشتر شهدای مظلوم و گمنام غرب استان تهران به نسل جوان مصاحبه ای با حاج علی کرمی یکی از فرماندهان ارشد سپاه حضرت سید الشهدا (ع) و همرزم و همسنگر شهید عزیزمان برادر آقا مهدی شرع پسند انجام دادیم که بشرح ذیل تقدیم میگردد.
سوال اول : حاج آقا کرمی ضمن تشکر از اینکه وقت خود را به ما دادید مختصری از اولین دیدار و آشنایی و خصوصیات شهید را ذکر بفرمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم
بنده از آغازین روزهای تشکیل سپاه کرج با برادر آقا مهدی شرع پسند آشنا شدم و هر چقدر این دوستی و صمیمیت افزایش می یافت متوجه خصوصیات اخلاقی ایشان مثل تواضع و فروتنی و دوری از کبر و غرور ایشان میشدم و در یک کلام ایشان سعی میکردند اخلاقشان و رفتار و عملکرد خود را دقیقا با موازین اسلامی و شرعی مطابقت دهند و در این راه موفق نیز بودند ایشان یک استاد مجرب قران و نهج البلاغه بودند و در فرصتهایی که در بین فعالیتهای خود می یافتند جمع دوستان را گرد هم می آوردند و با قرائت قران و نهج البلاغه به تفسیر آن می پرداختند و این تاثیر زیادی در افزایش روحیه دوستان و همسنگران ایشان داشت و ما نیز به نوبه خودمان درسهای زیادی از آقا مهدی یاد گرفتیم.
سوال دوم : برادر کرمی ظاهراً این سردار شهید سپاه اسلام در قبل از انقلاب نیز فعالیتهایی داشته لطفا در این زمینه توضیح بدهید.
تا آنجا که بنده مطلعم برادر آقا مهدی شرع پسند از مبارزین راستین علیه ستم و ظلم دستگاه ستم شاهی بود و نقش بسزایی در هدایت مردم در راهپیماییهای دوران قبل از پیروزی انقلاب داشته اند و در تکثیر و توزیع اطلاعیه ها و اعلامیه های حضرت امام (ره ) بصورت گسترده و مخفیانه تلاش شبانه روزی داشته اند و پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی جزء بنیانگذاران سپاه پاسداران در کرج بودند و با پیوستن ایشان به سپاه شمار زیادی از مبارزین و دوستان ایشان مانند سردار شهید میررضی نیز به همراه ایشان به عضویت سپاه پاسداران در آمدند.
سوال سوم : جناب سرهنگ کرمی در ادامه مایلیم به فعالیتهای ایشان در آغازین روزهای جنگ تحمیلی و مسئولیتهای ایشان اشاره ای بفرمایید.
همانطوریکه که قبلا به عرض خوانندگان عزیز رسید برادر آقا مهدی شرع پسند یک معلم اخلاق بود به این معنی که اخلاق را بصورت تئوری تدریس نمی کرد بلکه با عمل خود اطرافیان را تحت تاثیر قرار می داد و در همه عرصه های خطر پیشتاز و جلودار قافله بود و به همین دلیل با آغاز جنگ تحمیلی و تجاوز دشمن بعثی و قائله کردستان ایشان با اولین گروه اعزامی از کرج به کردستان اعزام شدند و بعنوان فرمانده گروه در پاکسازی شهر سنندج و شکستن محاصره معروف باشگاه افسران و پادگان ارتش حماسه ها آفریدند و نقش تعیین کننده ای را ایفا نمودند ایشان همچنین در اوائل تشکیل سپاه کرج بعنوان مسئول آموزش نظامی و سپس مسئول بسیج و بعد از مدتی بعنوان مسئول عملیات و جانشینی فرماندهی سپاه کرج انجام وظیفه نمودندو پس از آغاز جنگ تحمیلی در دیماه ۵۹ فرماندهی گروه اعزامی سپاه کرج به جبهه های گیلانغرب را بعهده گرفتند و بعنوان مسئول محور آوزین گیلانغرب مشغول انجام وظیفه شدند و در ۲ عملیات ایذایی فرماندهی عملیات را بعهده داشتند که نتیجه این عملیات منجر به آزادسازی قله استراتژیک چغالوند بود که شهر گیلانغرب از دید و تیر مستقیم دشمن خارج گردید و مجددا در سال ۶۰ به همان منطقه اعزام شده و در عملیات سراسری شهید رجایی و باهنر در محور سرپل ذهاب (تپه های کوره موش) در شهریور سال ۶۰ شرکت فعال داشت و در این عملیات به افتخار جانبازی نائل آمد سپس اقا مهدی شرع پسند در پاییز سال ۶۰در عملیات طریق القدس (آزاد سازی شهر بستان )بعنوان فرمانده گردان و در سال ۶۱ در عملیات فتح المبین و عملیات بیت المقدس (آزاد سازی خرمشهر ) و عملیات رمضان حضور موثری داشت و بعنوان فرمانده گردان انجام وظیفه مینمود ایشان در عملیات رمضان از ناحیه دست مجروح شدند و در عملیات والفجر مقدماتی بعنوان فرمانده تیپ عملیاتی سلمان فارسی از لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) شرکت داشتند و در این عملیات نیز از ناحیه پا مجروح شدند و علی رغم مجروحیتهای زیاد و متوالی لحظه ای از حضور در جبهه ها غفلت نکردند ایشان در اوائل سال ۶۲ با تشکیل تیپ نبی اکرم (ص) در کرمانشاه بدرخواست فرمانده وقت این تیپ (سردار ناصح ) به غرب کشور اعزام شدند و بعنوان فرمانده طرح و عملیات تیپ مشغول بکارگردیدند و در نهایت پس از تحمل مشقات فراوان جسمی و مجروحیت در منطقه چنگوله (چغاعسگر)پس از اقامه نماز صبح در سحرگاه ۳۰/۱۱/۶۲ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند خداوند انشاء ا… روح ایشان را با شهداء کربلا محشور فرماید.
سئوال چهارم : حاج آقا کرمی اگر خاطره ای از این شهید دارید برای ما بفرمائید.
همانطوریکه عرض شد ایشان در عمل معلم اخلاق بودند و همیشه با عمل خود اطرافیان را تحت تأثیر قرار می دادند. نمونه بارز این روحیه در سخنانی که بمناسبتهای مختلف به نیروهای تحت امر خود میگفتند مشخص می شد و ایشان همیشه دوستان و نیروهای خود را از کبر و غرور و خود پرستی و خود ستائی و دروغ و چاپلوسی منع می نمودند و با اخلاق حسنه خود الگوی یک فرمانده حزب الهی بودند و تواضع ایشان همیشه اطرافیان را تحت تأثیر قرار می داد.