مصاحبه ای که به دستور دادستان پخش نشد
بسم الله الرحمن الرحیم
در مصاحبهای که قرار بود در چهلمین روز شهادت انصاری از صدا و سیما پخش شود، کدهایی به منافقین میداده که به همین دلیل دادگاه صلاح ندید که اعترافات ایشان پخش شود.
شهید دکتر علی اخوین انصاری به سال 1323 در رودسر متولد شد. وی تنها استانداری بود که لیاقت داشت خلعت شهادت بر تن کند و عند ربهم یرزقون شود. وی پس از خدمات خالصانه ای که در راه انقلاب اسلامی انجام داد در 15/4/1360 به دست منافقین به شهادت رسید. مراسم تشییع جنازه استاندار عزیز گیلان آنقدر با شکوه و به یادماندنی بود که مخالفان و منافقین را در یک درماندگی بزرگی واگذاشته بود.
همسر دکتر در مورد این شهید بزرگوار در کتاب «استاندار آسمانی» این گونه روایت میکند:
«دو شب قبل از شهادتش به من توصیه کرد که وصیتنامهام را توی همان ساکی گذاشتهام که اسلحه را گذاشتهام. رمز آن نیز شماره شناسنامهام میباشد. حتی به من توصیه کرد پشت تابوتم این شعارها را بدهید: علی جان منزل نو مبارک. علی جان شهادتت مبارک. علی جان راهت ادامه دارد و اللهاکبر… او تاکید کرد: جز اینها چیزی دیگر نمیگویید. خانم ذرهای گریه نمیکنی. مطمئن باش قاتلم پا به پای تو حرکت میکند و از تمام حرکاتت فیلمبرداری میکند. به محض اینکه شنیدی شهید شدهام لباس سفید بپوش، یا به سنت عربها سبزپوش.
به او گفتم: مرد حسابی با این اختلاف فکری که با بعضی از اعضای خانوادهات دارم، لباس سرخ و سفید بپوشم؟ چه فکری خواهند کرد؟ این را باید به مادرت بگویی نه به من، کسی به مادرت نمیگوید، تو میروی شوهر میکنی؛ اما به من میگویند، اتفاقاً بعد از شهادتش، بعضی هم این را گفتند. وقتی با شهید انصاری ازدواج کردم از مال دنیا 32 تومان بیشتر نداشت، هنگامی که شهید شد فقط دو هزار تومان در جیبهایشان بود و مال دیگری نداشت.
در خصوص مسائل مادی بعد از شهادت انصاری دشمنان او شایعاتی به من نسبت دادند از جمله شایعهای در آن روزها در رشت پیچیده بود که من و آقای بهزاد نبوی در پروژه رشت آستارا دست به یکی کردهایم و پول آن را برداشته و فرار کردهایم. این شایعه به قدری قوت گرفته بود که صدا و سیمای رشت مجبور شد با من مصاحبه کند و آن را پس از اخبار شب، پخش کند. من تا آن روز نه بهزاد نبوی را میشناختم و نه اطلاعی در مورد پروژه شایع شده میدانستم.»
منبع: سایت فاتحان
برای شادی روح شهیدان صلوات