مرور خاطرات رزمندگان عمليات غرور آفرين مرصاد
در ۳۰ خرداد ۱۳۶۷ نماينده كنگره و ۱۴ سناتور آمريكايي طي نامهاي به «جورج شولتز» وزير خارجه وقت آمريكا، از وي خواسته بودند كه به جنبشهاي مقاومت داخلي در ايران توجه كند و در همين راستا حمايت از سازمان منافقين ـ مستقر در عراق ـ را اكيدا توصيه كرده بودند. «مروين دايملي» نماينده كنگره آمريكا در تير ماه ۶۷ در تظاهرات سازمان در واشنگتن شركت كرده و طي سخناني كه از يكي از شبكههاي تلويزيوني آمريكا هم پخش شد اظهار داشت: «نبايد دست از تلاش كشيد، مطمئن باشيد كه با كمي صبر و تلاش بيشتر به زودي از مهران به تهران رژه خواهيد رفت.»
سازمان گروهك تروريستي نوار ويدئويي سخنراني مزبور را براي كليه كادرهاي سازمان منافقين پخش كرد. سازمان براي فرار از وضعيت به وجود آمده ناشي از پذيرش قطعنامه توسط ايران، مجبور شد دست به حمله بزند تا به قول رجوي، سردسته منافقين از «سوخت رفتن نيروها» جلوگيري نمايد.هدف شوم منافقان از حركت سريعي كه در عمق خاك ايران انجام ميشد، تسخير چندين شهر و در آخر رسيدن به تهران بود.
آنها درنظرداشتند تا با وارد كردن سيزده تيپ رزمي در تهران، ضمن تسخير و اشغال مراكز مهم، قدرت را به خيال خود به دست گيرند. بر طبق زمان بندي اين طرح، نيروهاي منافق بايد ساعت شش بعدازظهرِ روز دوشنبه سوم مرداد ماه 1367 به «كرِند» و ساعت هشتِ شب به «اسلام آباد» و 10 شب به «باختران» رسيده و در اين شهر دولت خويش را اعلام نمايند. ولي اين خيال باطل، هيچ گاه به انجام نرسيد و منافقان، شكست سختي را از نيروهاي رزمنده ايران پذيرا شدند.
حسین موسوی یکی از رزمندگان عملیات مرصاد است كه از مشاهدات عینی خود برايمان مي گويد:
همه ما فکر می کردیم جنگ تمام شده و مشغول کارهای روز مره خود بودیم،چند روز قبل از عملیات ،یکی از فرماندهان سپاه سوادکوه به نام ،آقای احمدزاده نزد من آمد و به من گفت :سید، اسلام آباد بدست منافقین افتاده ودر حال سقوط است ،آیا برای عملیات می آئی، به فرمانده مان گفتم می آیم اما قبل از رفتن میتوانم به خانواده ام اطلاع دهم ؟،به من گفت:اصلاً هیچ فرصتی نیست ، باید برویم ،من هم بدون اطلاع همسرم و با کت وشلوار رسمی حرکت کردم!! بعد از 2روز که به کرمانشاه رسیدم به خانه زنگ زدم واطلاع دادم .
صبح روز عملیات به شهر اسلام آباد رسیدیم ومن هنوز با همان کت وشلوار رسمی بودم و می جنگیدم، بعد از مدتی ،ازیکی از برادران بسیجی یک دست لباس رزم گرفتم و پوشیدم.اصلاً معلوم نبود چه خبر است ، دختران وزنان بسیاری با لباس های کوتاه و بی حجاب در شهر پراکنده بودند،معلوم بود که از منافقین هستند یا که خودی ، البته اوضاع آشفته اي بر شهر حاکم بود و ما نمی دانستیم که آنها که هستند.
اینجا نقطه شروع وارد عمل شدن نیروهای بسیج وسپاه بود که مقابله با منافقین را شروع کنند که البته ضربات سنگینی را به انها وارد کردند. ارتش سرافراز ما هم با فرماندهی صیاد شیرازی نقش بسزائی در باز پس گیری نقاط تصرف شده از منافقین را داشتند.
ماموریت ما تجسس برای یافتن منافقین در اسلام آباد بود، آنها با لباس های مبدل خود را شبیه به مردم عادی نموده ودر ميان آنها پنهان شده بودند. مردم هم از آنها می ترسیدند تا آنها را لو بدهند. کنند، در یکی از خانه هائی که رفته بودیم دیدیم صاحب خانه از ترسش با چشم به ما اشاره می کند که فلانی منافق است اما جرأت لب باز کردن را نداشت ، ماهم که متوجه شده بودیم ، منافقین را به رگبار بستیم و بعد از آن بود که متوجه شدیم در اکثر خانه های آنجا اسلحه و مهمات پنهان کرده بودند.البته این را هم باید گفت که ما هرچه می کشیدیم از رفتار دو پهلوی کردها بود،هم میخواستن ما را راضی نگه دارند و هم منافقین را!!
در حین همین جستجوها به یک خانه تیمی برخوردیم ،خانه را محاصره کردیم و دیدیم ده یازده دختر که از گروهک منافقین بودند ، در آن خانه که انبار غنائمی از جمله ملیون ها دلار و ریال پول نقد، ذه ها کیلو طلا وجواهرات و همچنین اسلحه ومهمات باارزش وجدید بود، پنهان شده اند.
با زیرکی وارد خانه شدیم و به انها نزدیک شدیم ، آنها وقتی دیدند، مقاومت فایده ای ندارد،سریعاً تمام لباس های خود را در آوردند و عریان شدند،تا به فکر خودشان ،حیله ی عمرو عاص در جنگ صفین را که برای نجات جان خود بکار برده بود ، عملی کنند ،اما ما به آنها اعلام کردیم ما سرباز خمینی هستیم و در مدت چند لحظه بايد لباس های خودرا بپوشید وگرنه همینجا راتیرباران میکنیم،بعد انها را به عقب منتقل کردیم.
بعد از آن ،برای آن خانه كه پر از پول وجواهرات بود رزمنده اي که از همشهریان مان بود ،به نام زمانی ،به عنوان نگهبان گذاشتیم ، بعد از چند ساعت نگهبانی ،زماني به سراغ من آمد و گفت :سید 100تومن پول داری به من بدی!!گفتم برای چه کاری میخوای ،گفت:میخوام وسيله اي بخرم گفتم:خب چرا از ان پول ها مقداری را بر نداشتی ،گفت:من تا حالا حرام نخوردم و به بیت المال دستبرد نزدم! این پول ها برای مردم است که این منافقین به زور قصب کرده اند.آري براستي رزمندگان ما با این روحیات جنگیدندو دشمن منافق را از خاک بیرون کردند.
وسرانجام عملياتي كه منافقين به نام فروغ جاويدان از آن نام برده وقرار بود تنها ظرف مدت يك روز از مهران تا تهران حركت ونظام جمهوري اسلامي را ساقط نمايد با تلاش مردم وسپاه ،بسيج وارتش شكست حورد ودشمن بار ديگر غيرت ودلاوري ملت ايران را ستود واز مسعود رجوي وهم پيمانانش تنها دروغي جاويدان! بر جاي ماند .
منبع:سایت فاتحان
برای شادی روح شهیدان صلوات