قسمتی از زندگی شهید حسن آبشنا سان
02 تیر 1395 توسط مادر پهلو شکسته
به نام خداوند شهید وشهادت
موضوع: شروع زندگی
شروع زند گیمان ساده بود و در عین حال باصفا.
نمیشد گفت خانه دو اتاق اجاره کرده بودیم که نه آشپز خانه داشت ونه حمام .
کنار در یکی از اتاق ها ،یک تو رفتگی بود که حسن برایش دوش گذاشته بود وشده بود حمام.
زیر پله ها یک سکوی آجری بود که چراغ سه فتیله خوراک پزمان را گذاشته بودیم رویش ،شد آشپزخانه.
به نظر من خیلی قشنگ بود ،خیلی هم ساده بود.
سردار شهید حسن آبشنا سان