فرمانده گردان ( از خاطرات شهید اسماعیل فرجوانی )
23 مرداد 1395 توسط مادر پهلو شکسته
بسم الله الرحمن الرحیم
با تعدادی از برادران گردان جهت رفتن به مرخصی همراه شدیم؛
حاج اسماعیل فرجوانی (فرمانده گردان) هم در بین ما بود ولی ایشان می خواستند جهت انجام کاری به مقر لشکر بروند.
همه ی بچه ها سوار لندکروز شدند و حاجی هم خود را عقب ماشین در بین بچه ها جا داد.
یکی از برادران به ایشان گفتند: «حاجی شما فرمانده ی ما هستید، اینجا در خور شخصیت شما نیست» حاجی در جواب گفتند:
« جا به ما شخصیت و ارزش نمی دهد بلکه جا با وجود ما ارزش می یابد».
منبع:ابر و باد
خاطرات شهدا - زندگینامه شهدا - وصیتنامه شهدا
برای شادی روح شهیدان صلوات