فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

عکس یادگاری با موشک مالیوتکا

08 آبان 1395 توسط مادر پهلو شکسته

به نام خدا

 

امیر ابراهیمیان از خاطرات خود از روزهای دفاع مقدس میگوید وی در ابتدای صحبتهای خود میگوید:"عکس یادگاری با موشک مالیوتکا خاطره ای رو که میخوام تعریف کنم بدلیل طولانی بودن در 2قسمت ارائه میدم امیدوارم که مورد توجه قرار بگیره.از همین اول باید از محضر کلیه عزیزان که این مطالب تلخ رو مطالعه میکنن عذرخواهی کنم و منوبخاطر بیان صحنه های درد ناک ببخشند”
دو روز از عملیات محرم گذشته بود و از خط اومده بودم پادگان کرخه تا نیروهای تازه نفس بهداری رو ببرم کمک اون برادرانی که در دو سه شب گذشته حسابی کار کرده بودن تا مجروحین عملیات به پشت جبهه برای مداوای بیشتر منتقل بشن.یه مینی بوس آماده کردم واستارت زدم تا برم بسمت اورژانس منطقه .یکی از بچه های امدادگر صدا زد.صبر کن علیرضا رفته کوله پشتیشو بیاره.گفتم باشه صبر میکنم.

همینطور که پشت فرمون نشسته بودم صدای انفجار مهیبی گوشه پادگان زمین زیر پای ما رو لرزوند.پیش خودم گفتم عراق که با ما فاصله داره .صدای هواپیمائی چیزی هم که نیومد.پس این صدای انفجار چی بود.از ماشین پیاده شدم و بسمت دودی که از دره بالای مهندسی رزمی و موتوری لشکر بلند شده بود دویدم.حاج حسین موتاب هم اومد.رسیدم به نیمه راه که دیدم یکی از بچه ای موتوری بهداری داره با یه آمبولانس بسمت بهداری میره.صداش کردم ایستاد.گفتم پیاده شو ما با آمبولانس بریم ببینیم چه خبره.من و حاج حسین سوار آمبولانس شدیم.و بطرف محل انفجار حرکت کردیم.اولین نفراتی بودیم که به محل حادثه رسیدیم.چشمتون روز بد نبینه.چند نفر از بچه های اعزامی از استانهای دیگه که شب های گذشته در عملیات شرکت داشتن و برای استراحت به پادگان اومده بودن برای گرفتن عکس یادگاری رفته بودن توی این دره کم عمق که بین موتوری لشکر و مهندسی رزمی بود

.یه مقدار مهمات که اغلب غنیمتی بون توسط تسلیحات لشکر در گوشه این دره انبار شده بودو یکی از از همین بچه ها رفته بود یه موشک مالیوتکا از اونها برداشته بود و گذاشته بود روی شونش تا با بقیه بچه ها عکس بگیرن.حدودا هشت یا نه نفر میشدن.در این بین موشک از دستش میفته و بخاطر اینکه به نوک با زمین برخورد میکنه منفجر میشه و اون صحنه رو بوجود میاره.اجساد شهدا یکطرف ومجروحینی که از شدت درد داد میزدن طرف دیگر.بکمک حاج حسین دوتا از مجروحین رو بلند کردیم و گذاشتیم داخل آمبولانس

بچه ها هم رسییده بودن و کمک میکردن.حاج حسین گفت حرکت کن باید برسونیمشون بیمارستان.روشن کردم و بطرف بیمارستان حرکت کردم.توی مسیر پادگان بطرف دزفول واندیمشک چندین بار از پنجره عقب به حاج حسین نگاه کردم در حالی که داشت با مجروحین صحبت میکرد و جلو خونریزی شون رو میگرفت به من هم میگفت باید زودتر برسیم

.بچه ها هم رسییده بودن و کمک میکردن.حاج حسین گفت حرکت کن باید برسونیمشون بیمارستان.روشن کردم و بطرف بیمارستان حرکت کردم.توی مسیر پادگان بطرف دزفول واندیمشک چندین بار از پنجره عقب به حاج حسین نگاه کردم در حالی که داشت با مجروحین صحبت میکرد و جلو خونریزی شون رو میگرفت به من هم میگفت باید زودتر برسیم .گفتم حاجی میخوای از جاده سوم شعبان بریم تا زود برسیم بیمارستان افشار دزفول.گفت خوبه.جاده ارتباطی سوم شعبان( نزدیک پل بالارود جاده اندیمشک) بطرف پایگاه چهارم شکاری وحدتی دزفول رو با سرعت اومدم و تا رسیدم توی اتوبان دزفول اندیمشک صدای انفجار شدیدی بگوشم رسید.حاج حسین گفت این دیگه چی بود گفتم نمیدونم .رسیدم اول شهر و پل خیابان شریعتی.شهر شلوغ و بهم ریخته بود صدای بوق ماشین ها و دادوبیداد مردم خبر از حادثه ای دیگه داشت.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: خاطرات دفاع مقدس لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
  • امیرِعباس(حسین علیه السلام)

آمار

  • امروز: 17
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 973
  • 1 ماه قبل: 7289
  • کل بازدیدها: 238614

مطالب با رتبه بالا

  • وصیت نامه شهید درویشعلی شکارچی (5.00)
  • وصیتنامه شهید محمدجعفر دشتستانی (5.00)
  • مجموعه از خاطرات شهید همت (5.00)
  • ماجرای اقدام شهید «نخبه زعیم» که منجر به خلق پیروزی کربلای ۵ شد (5.00)
  • فرا رسیدن حلول ماه محرم را به شما تسلیت عرض می نمایم (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس