عدالت واژه ای که در صف هم نمی گنجد!
به نام خدا
یکی از اقوام می خواست بدون صف برای گرفتن مرغ جلو برود و حق دیگران را ضایع کند اما، مجتبی جلوی او را می گیرد و اجازه نمی دهد. عدالت واژه ای که در صف هم نمی گنجد!
خبرگزاری دفاع مقدس: زندگی مدرن امروز و رفاه فعلی با سختی های دوران انقلاب و جنگ تحمیلی قابل قیاس نیست. آرامش امروز محصول مقاومت در برابر سختی دیروز است. همان روزهایی که مردم به حق خود قانع بودند و به قولی پایشان را از گلیم خود بیشتر دراز نمی کردند.
“منصوره رجب زاده” مادر شهیدان باقری زند از عدالت مجتبی دومین فرزند شهیدش این گونه می گوید: در روزگار گذشته برای خرید هر چیزی باید صف می ایستادیم. داوود و مجتبی اجازه نمی دادند که من برای خرید بیرون از خانه بروم. همه مایحتاج را خودشان تهیه می کردند. خاطره ای دارم از همین صف ایستادن ها و عدالت مجتبی.
یک روز دختر عموی من برای گرفتن مرغ کوپنی به مغازه می رود. در آنجا متوجه می شود که مجتبی مسئول توزیع ارزاق است. همین که متوجه این موضوع می شود، می خواهد بدون صف برای گرفتن مرغ جلو برود که مجتبی جلوی او را می گیرد و اجازه نمی دهد. از او اصرار واز مجتبی انکار.
این عمل مجتبی به من آموخت که عدالت خواهر و برادر و اقوام نمی شناسد و همگان در برابر ترازوی عدالت خداوند با هم برابرند.
نگارنده : fatehan1