شهیدی که نمیخواست پیش «حاج قاسم» لو برود ( از خاطرات شهید کارگر برزی )
20 مرداد 1395 توسط مادر پهلو شکسته
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی پدر شهید رضا کارگربرزی خاطره ای از سفر پدرش با پای پیاده از کرمان به کربلا را تعریف می کرد،
ناگهان حاج قاسم با حالت تعجب از پدر شهید پرسید: مگر شما اهل کرمان هستید؟
پدر شهید پاسخ دادند: بله، اصلیت ما مال کرمان است و ما چندسالی است به اینجا آمده ایم.
حاج قاسم با حالت تعجب رو به فرمانده یگان محل کار رضا کرد .
گفت: «چرا به من نگفته بودید که رضا همشهری ماست؟»
فرمانده یگان پاسخ داد: حاج آقا! رضا خودش خواسته بود که این موضوع هیچ جا مطرح نشده و مخصوصاً به حضرتعالی گفته نشود.
آری او اخلاص را در جزئیات هم می دانست..
منبع:ابر و باد
خاطرات شهدا - زندگینامه شهدا - وصیتنامه شهدا
برای شادی روح شهیدان صلوات