فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

شهیدی که با پای کوتاه دست از جهاد برنداشت

25 شهریور 1395 توسط مادر پهلو شکسته

آنها میدانستند که حاج سعید در اکثر عملیات‌ها مجروح شده. می دانستند که پایش ۱۰سانتی متر از پای دیگرش کوتاه تر شده و بعد از عملیات آن را کشیده اند.
 
سردار شهید سعید مهتدی در سال ۱۳۳۷ در پیشوا متولد شد. پنج ساله بود که عبور کفن پوشان شهرش را که ندای لبیک یا خمینی (ره) سر داده بودند از کوی و محله خویش نظاره گر شد. دوران ابتدائی را در مدرسه شیخ جنید پیشوا سپری کرد. پدرش معاون آن مدرسه بود، اما نه تنها سعید از موقعیت پدرش سوء استفاده نکرد و به سهل انگاری در تحصیل نپرداخت بلکه با تلاش و پشتکار مضاعف کلاس‌های پنجم و ششم را بصورت جهشی پشت سر گذاشت.

پس از گذراندن دوران دبیرستان وارد مرکز تربیت معلم شد و به تدریس در پیشوا مشغول شد. در دوران مبارزات مردم علیه رژیم ستم شاهی نقش موثری داشت و در پخش و چاپ اعلامیه که در روستای قلعه سین ساماندهی می شد فعالیت چشمگیری داشت.

پس از انقلاب اسلامی‌علیه تحرکات باطل ضد انقلاب در کردستان ،شهید مهتدی همراه یکی از سرداران بنام _شهید اکبر بابائی-راهی کردستان شد و در آنجا مسئولیت‌های مختلفی از قبیل: فرمانده منطقه تاز آباد،مسئولیت عملیات سپاه جوانرود، مسئولیت عملیات سپاه بوکان را به مدت دوسال برعهده داشت. ایشان پس از مدتی به جنوب رفت و در لشکر ۲۷محمد رسول الله (ص)فعالیت خود را در کنار شهید ابراهیم همت و دیگر دوستانش ادامه داد و مسئولیت‌های مختلفی از جمله: فرمانده گردان کمیل، فرمانده محور، مسئول عملیات لشکر ۲۷محمد رسول الله (ص) مسئول اطلاعات لشکر، مسئول طرح ریزی معاونت عملیات ستاد مرکزی سپاه، مسئول عملیات قرارگاه سید الشهدا (ع)، مسئول عملیات نیروی زمینی سپاه، جانشین لشگر ۲۷محمد رسو ل الله (ص) را نیز برعهده داشت.

او بخاطر رشادت‌ها و موفقیت‌هایش در عملیات‌های مختلف به عنوان فرمانده لشکر ۲۷محمد رسول الله (ص)منصوب شد. ایشان در حین فعالیت‌های خود در دانشگاه تربیت معلم تهران به تحصیل در رشته شیمی‌ پرداخت و کارشناسی شیمی‌ را در این دانشگاه کسب کرد. در ادامه فوق لیسانس مدیریت دفاع را نیز به کارنامه تحصیلی خود اضافه کرد.

شهید مهتدی همیشه متواضع بود و برایش فرقی نمی‌کرد در چه پست و مقامی‌باشد. مشکلات و دردهایش را مطرح نمی‌کرد، هر وقت خانواده او را می‌دیدند، با خوشروئی و آرامش برخورد میکرد. اما خانواده میدانستند پشت لبخندهای او دردها نهفته است. آنها میدانستند که حاج سعید در اکثر عملیات‌ها مجروح شده. میدانستند که پایش ۱۰سانتی متر از پای دیگرش کوتاه تر شده و بعد از عملیات آن را کشیده اند.

می دانستند که یکی از پاهایش را ۱۰بار عمل کرده بودند و هنوز بهبود نیافته بود. اما حاج سعید، مهربان بود و میخندید. آرام بود و صبور  و کوهی از مقاومت برای بلندی طبع.

دل مشتاق وصلش طاقت ماندن نداشت.سرانجام این انسان وارسته در تاریخ ۱۳۸۴/۱۰/۱۹ براثر سقوط هواپیمای نظامی‌در ارومیه به خیل شهدا پیوست  و روح مطهر آن پرنده سبک بال، با آخرین پرواز عشق به آسمان عروج کرد.

در ادامه تصاویری از این شهید بزرگوار را می بینیم…

 

 

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: وصیت نامه شهدا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

  • مهشید ديانت خواه

آمار

  • امروز: 374
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 1041
  • 1 ماه قبل: 7423
  • کل بازدیدها: 238854

مطالب با رتبه بالا

  • دلیل امروز و فردای ما ... ( زندگینامه شهید علی چیت سازیان ) (5.00)
  • پوتین ( از خاطرات شهید زین الدین ) (5.00)
  • بخشداری که کارگر خوبی بود (5.00)
  • ماجرای نظافت حرم اباعبدالله الحسین(ع) به دست اسرای ایرانی (5.00)
  • شهید است مسافر هفت اقلیم عشق (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس