شهیدی که با خط خوش نوشت، شهادت
علیرضا خط خوشی داشت. با همان خط خوش، شهادت را در 26 خرداد 1365 بر صفحهی زندگی خود حک کرد.
علیرضا از همان اول آرام و قرار نداشت. مشکلی که پیش می آمد محکم، مانند کوه می ایستاد. بر خلاف هم سن و سالانش گریه کردن برایش مفهومی نداشت. می گفت: مرد که گریه نمی کند.
مدرسه که می رفت همیشه به عنوان شاگرد اول شناخته می شد. سعی می کرد در جلسات مذهبی و گروه های دانش آموزی شرکت کند و اوقات خود را با جلسات مذهبی پر کند.
از بین 12 گلبرگ گروه انقلابی امام که علیرضا هم یکی از آنها بود، 7 نفر پرپر شدند. علی رضا مثل تیری که از کمان کشیده شود، پر سرعت بود و در هر زمینه ای در کوتاه مدت پیشرفت می کرد.
انقلاب که پیروز شد تازه از دانشگاه خواجه نصیر طوسی در رشته مهندسی برق مدرک گرفته بود. هنوز مهر و امضای مدرک دانشگاهی خشک نشده بود که راه خود را به سمت پادگان کج کرد.
علیرضا را همیشه با کوله خاکی رنگش می شد، شناخت. همان کوله خاکی که دفعهی آخر بدون علیرضا به تهران برگشت و تنها یک کاغذ از شهادتش خبر داد و آدرس خانه را درآن به یادگار گذاشته بود.
علیرضا خط خوشی داشت. با همان خط خوش، شهادت را در 26 خرداد 1365 بر صفحهی زندگی خود حک کرد.
خوب یادم است. آخرین باری که به مرخصی آمد، چشم هایش شیمیایی شده بود. می شد آغاز یک راه بی پایان را در نگاهش دید.
هنوز دوربین عکاسی، وسایل خطاطی، عکس هایش روی دیوار، همه و همه رفتن علیرضا را باور نکرده اند. حتی آخرین عکسش در غروبی که روی نیمکت، غربت لحظه ها را به آغوش کشیده بود.
پیروزی را از چشمان امامش خوانده بود. آنجا که روی کمدش نوشته بود؛ جنگ، جنگ، تا پیروزی.
نام: علیرضا احمدی
تاریخ تولد: 1344/09/14
دانشگاه: صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی، کارشناسی رشته مهندسی برق
محل شهادت: قلاویزان
تاریخ شهادت: 1365/03/26
نگارنده : fatehan1