سعیدت را شکلات پیچ می آورند
مادر افقی می روم عمودی می آیم. یک وقت به خود می آیی که سعیدت را شکلات پیچ می آورند. مادر با این کلام سعید می خندید، اما او با شوخ طبعی خبر ازشهادت می داد.
خبرگزاری دفاع مقدس: شهدا تافته جدا بافته نبودند. با توجه به این نکته به راحتی می توان از رفتارها و کردارهای این گلگون کفنان عاشق درس زندگی گرفت.
شهید سعید لواف، علاوه بر شجاعت و جسارت از نظر شوخ طبعی زبانزد خاص و عام بود. این نوجوان 17ساله، سال 62 به جمع سبکبالان عاشق پیوست.
همواره قبل از شهادت به مادر خود “فاطمه حیدری” می گفت: مادر افقی می روم عمودی می آیم. یک وقت به خود می آیی که سعیدت را شکلات پیچ می آورند. مادر با این کلام سعید می خندید، اما او با شوخ طبعی خبر از شهادت می داد.
همواره محبت خود را با عملکردی هر چند کوچک به خانواده به ویژه مادر ابراز می کرد. سعید از مناطق مختلف عملیاتی برای مادر خود عکس می فرستاد تا دلتنگش نشود.
نامه هایش را که می خواندی احساس می کردی زبان حال کودک خردسال است. در تمامی نامه ها کلام مامانم رازیاد تکرار می کرد. مادر برایش می نوشت تو بزرگ شده ای چرا اینقدر مامان، مامان می گویی؟ اما جوابی نمی گرفت.
شاید می خواست حسرت مامان شنیدن از زبانش به دل مادر نماند و مادرش سیراب این کلام شود
منبع:سایت فاتحان
برای شادی روح شهیدان صلوات