فاطمه(س) بی نشان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

سردار بی‌نشانی که تجزیه‌طلبان با شنیدن نامش قالب تهی می‌کردند

05 مهر 1395 توسط مادر پهلو شکسته

بسم الله الرحمن الرحیم

احمد متوسلیان در سال 1332 در جنوب تهران چشم به جهان گشود. پدر و مادرش اهل تقوا و دیانت بودند و احمد را نیز هم بر همین اساس تربیت کردند. 


او مقطع ابتدایی را در دبستان اسلامی مصطفوی تمام کرد و ضمن تحصیل در بازار به پدرش کمک می‌کرد.

احمد از همان سال‌های نوجوانی، شوق و رغبت خاصی به شرکت در کلاس‌های مذهبی و قرآن داشت و در این کلاس‌ها با مظالم و جنایت‌های رژیم شاه آشنا شد و از همان نوجوانی، وارد میدان مبارزه با عوامل رژیم ستمشاهی شد. او پس از پایان دوره ابتدایی در هنرستان صنعتی شبانه به تحصیل ادامه داد و در سال 1351 با موفقیت مدرک دیپلم را دریافت کرد.

 

 

فعالیتهای حاج احمد پیش از پیروزی انقلاب اسلامی

احمد همواره با رژیم شاه در حال مبارزه بود. حتی وقتی به سربازی اعزام شد در ارتش به روشنگری سربازان و افشاگری مفاسد پردازد و روز بروز در مبارزاتش علیه شاه جدی‌تر عمل می‌کند تا اینکه از سوی ساواک تحت تعقیب قرار می‌گیرد و در سال 1354، دستگیر و مورد شکنجه قرار می‌گیرد.

وی مدت پنج ماه در زندان “فلک‌الافلاک” خرم آباد در سلول انفرادی به سر می‌برد، اما این زندان‌ها و شکنجه‌ها از احمد فردی مجرب و خود ساخته می‌سازد و او را در راهی که انتخاب کرده بود مصمم‌تر می‌کند. با اوج گیری انقلاب اسلامی متوسلیان از زندان آزاد می‌شود و نقش هماهنگ کننده تظاهرات و راهپیمایی‌ها در جنوب تهران را برعهده می‌گیرد.

حاج احمد متوسلیان در رژیم ستم‌شاهی چندین بار تا پای شهادت پیش رفت.



 مبارزه با ضد انقلاب در کردستان

پس از شروع غائله کردستان در اسفندماه سال 1357به همراه 66تن از همرزمانش داوطلبانه عازم بوگان شد و به دلیل ابتکار عمل هوشیارانه و فرماندهی قاطع توانست تمامی اشرار مسلح را متواری کرده و منطقه را از لوث وجود ضد انقلابیون که دموکرات‌ها در راس آنها قرار داشتند، پاکسازی کرد.

او پس از تثبیت مواضع نیروهای انقلاب در بوگان به شهرهای سقز و بانه رفت. در ابتدای ورود به شهر بانه  در تلافی کمین ناجوانمردانه‌ای که ضد انقلابیون به نیروهای ستون ارتش زده بودند، طی عملیات دقیق “ضد کمین” خسارات سنگینی به آنان وارد کرد. پس از آن به همراه گروهی از رزمندگان از جمله معاونش “شهید محمد توسلی” راهی سنندج شد. ستون تحت فرماندهی او از سمت راست شهر، حلقه محاصره ضد انقلاب را در هم شکست و به همراه سرداران رشیدی چون محمد بروجردی و اصغر وصالی، سنندج را آزاد کرده و کمر تجزیه‌طلبان را شکست.

  آزاد سازی شهرمریوان

اوایل خرداد 1359 ماموریت آزادسازی شهر تام مریوان شد. تسلط ضد انقلاب در مریوان به گونه‌ای بود که از پادگان این شهر می‌توانستند افرادی را که در سطح شهر تردد می‌کردند شمارش کنند. این امر سبب می‌شود تا هلی‌کوپتر حامل حاج احمد متوسلیان وهمراهانش در موقع فرود زیر آتش دشمن قرار گیرد.

عملکرد تحسین برانگیز وی در پاکسازی شهر مریوان باعث شد تا مسئولیت فرماندهی سپاه مریوان بر عهده وی گذاشته شود و بلا فاصله به اتفاق شهدای بزرگواری چون حاج عباس کریمی، سید محمد رضا دستواره، رضاچراغی، حسین قوجه‌ای، حسن زمانی، محسن نورانی و علیرضا ناهیری به پاکسازی مواضع مزدوران استکبار اعم از کومله، دموکرات پرداخت.



حضور در دفاع مقدس

حاج احمد در سال 1360 مامور تشکیل تیپ محمد رسول الله (ص) شد (که بعدها به لشکر تبدیل شد)و فرماندهی آن را نیز به عهده گرفت. وی پس از مدتی که زمینه اجرای عملیات بیت المقدس در دستور کار یگانهای رزمی قرار گرفت. علاوه بر مسئولیت خطیر فرماندهی تیپ، در تمامی ماموریت‌های شناسایی شرکت داشت و با نفوذ به مواضع دشمن از نزدیک راه کارهای مناسب عملیات را شناسایی کرد. در شب دهم اردیبهشت ماه سال  1361 عملیات بیت المقدس آغاز شد و رزمندگان اسلام به فرماندهی حاج احمد از دو محور به مواضع دشمن یورش بردند. نقطه آغاز عملیات، منطقخ دارخوین به سمت جاده اهواز - خرمشهر بود. با عبور نیروها از رود متلاطم کارون و با وجود حجم سنگین آتش کور و بی‌وقفه یگانهای توپخانه ارتش بعث عراق، رزمندگان اسلام توانستند نیروهای دشمن را در این محورها زمین‌گیر کنند و تمامی تانک‌های آنها را دفع نمایند.

یکی از فرماندهای عملیاتی جنگ در مورد نقش حساس احمد متوسلیان در عملیات بیت المقدس می‌گوید: “اگر فرماندهی قاطع و عمل به موقع در بعد از ظهر روز اول عملیات بیت المقدس روی جاده اهواز-خرمشهر حاج احمد نبود عملیات به مشکلات زیادی برخورد می‌کرد” او در همان جا اسلحه کلاشینکف خود را به دست گرفت و تا مرز شهادت ایستادگی کرد و رزمندگان نیز با تاسی به او مقاومت بسیاری از خود نشان دادند که در نهایت جاده اهواز-خرمشهر حفظ شد. او به رغم جراحت و زخمی که از ناحیه پا داشت حاضر به ترک میدان نبرد نشد و با صلابت و اقتدار تمام نیروهایش را از دژهای مستحکم و میادین متعدد مین، عبور داد و در نهایت ساعت 11 صبح روز سوم خردادماه سال 1361 رزم‌آوران تیپ 27حضرت رسول(ص)با جلوداری سردار حاج‌احمد متوسلیان در کنار سایر یگان‌های سپاه به خاک مطهر خرمشهر قدم گذاشتند.

 

 

ویژگی‌های اخلاقی حاج احمد متوسلیان

آگاهی و شناخت بالا ی ایشان در مسائل سیاسی-اجتماعی از جمله خصوصیات بارز این سردار بزرگوار بود. در تدبیرو تصمیم‌گیریهایش دقت نظر داشت. ضمن قاطعیت در کار،بر دلها فرماندهی می‌کرد و همراده در بطن مشکلات حضور داشت. به همین دلیل ،درسخت‌ترین شرایط،کسی او را تنها نمی‌گذاشت. امکاناتی را بیشتر از نیروهای تحت امر خود،به رغم برخورد قاطعانه در امر فرماندهی،در کارهای جمعی مانند ساختن سنگر،نظافت محیط،شستن ظروف و…با پرسنل تحت امر همراهی می‌کرد. علاقه به مطالعه و بحث پیرامون اخبار و رویدادها،از خصوصیات دیگر او بود. در مواقع مقتضی در جمع صمیمی همرزمانش پیرامون مسائل اعتقادی بحث می‌نمود. حاج احمد نسبت به شهداوخانواده‌های محترمشان احترام خاصی قایل بود و در هر فرصتی به مزار شهدا می‌رفت و برای رسیدگی به معضلات و حوائج خانواده‌های این عزیزان تلاش می‌کرد در غم فراق همرزمانش می‌سوخت و نقل می‌کنند:«هنگامی که برمزار شهید جهان آرا حاضر می‌شد،آن چنان از خود بی‌خود می‌شد که با ساعتها بی‌وقفه اشک می‌ریخت و با روح بلند او نجوا می‌کرد.»

برادر دیگری نقل می‌کند:«شبی در جوار مرقد مطهر حضرت زینب(س)تا صبح به گریه و نماز مشغول بود. حوالی سحر با سیمایی بشاش و لبی خندان به سوی همسفرانش آمدو در پاسخ به سؤال دوستایش که خوشحالی او را جویا شده بودند،گفته بود:از سر شب داشتم در فراق برادران شهیدم ،مخصوصا شهید محمد توسلی اشک می‌ریختم به عمه سادات متوسل شدم. تا بلکه ایشان در کارم عنایتی فرمایند. چند لحظه پیش ناگهان دیدم یک پیرمرد نورانی بامحاسنی سفید و لباس بسیجی بر تن،کنارم آمدو ایستاد و گفت پسرم!بی‌تابی نکن ،لحظه اجابت دعایت نزدیک شده است.»

 حضور در لبنان

حاج احمد پس از فتح خرمشهر و تثبیت مواضع رزمندگان اسلام و در اواخر خرداد 1361، طی مأموریتی همراه یک هیأت عالی رتبه سیاسی و نظامی به سوریه و لبنان سفر کرد تا راههای کمک به مردم مظلوم و بی‌دفاع لبنان را از نزدیک بررسی کند.

در چهاردهم تیر همان‌ سال اتومبیل هیات نمایندگی دیپلماتیک کشورمان حین ورود به شهر بیروت و در هنگام عبور پست ایست و بازرسی، توسط مزدوران حزب فالانژ متوقف و چهار سرنشین خودرو به رغم مصونیت دیپلماتیک، توسط آدم ربایان دست نشانده رژیم تروریستی تل‌آویو گروگان گرفته می‌شوند و پس ازشکنجه و بازجویی، به نظامیان اسرائیلی تحویل می‌شوند که تاکنون از سرنوشت آنان اطلاعی در دست نیست.

منبع:سایت فاتحان

 

برای شادی روح شهیدان صلوات

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: وصیت نامه شهدا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فاطمه(س) بی نشان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • وصیت نامه شهدا
  • خاطرات دفاع مقدس
  • خاطرات شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خادمان

کاربران آنلاین

آمار

  • امروز: 1294
  • دیروز: 240
  • 7 روز قبل: 1213
  • 1 ماه قبل: 7529
  • کل بازدیدها: 238854

مطالب با رتبه بالا

  • شهادت نهایت آمال عارفان حقیقی است وچه کسی عارف تر از شهید (5.00)
  • سربازان امام زمان عج ( خاطره ای از شهید محمود کاوه ) (5.00)
  • فرازی از وصیت نامه شهید محمد حسن نظرنژاد (بابا نظر) (5.00)
  • یک خبر تلخ برای معاون گردان (5.00)
  • وصیتنامه روحانی شهید یوسف خانی (5.00)

رتبه

    ورود

    ابزار وبلاگ

    سخنی از بهشت

    حدیث

    موزیک

    ذکر روز

    دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس